#نوڪرانہ{💓}
#یاایاعبـدلله❥●°
امتحـانِ عآشقان
دورےسـت✨🌱
امـاقلب مـن
طاقـتِ دورےنـدارد←💔
امتحـانَش
ڪرده ام😭🖐
سلام #ارباب ✋
♥| #صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌟
🌼| #صبحتوݧ_حسینے✨🌸🍃
╔ 🏴🏴🏴 ════╗
||•🇮🇷 @marefat_ir
╚════ 🏴🏴🏴 ╝
هدایت شده از لُـھُـوف
°•|💚
گفت : دلت تنگ بشھچڪار مےڪنی؟
گفتم : #براے_حسین (علیه السلام)
گریھ مےڪنم •[💔]•
آنهایےڪھ با موزیڪ..
گریھ مےڪنند را درڪ نمےڪنم!
حیفِ اشڪ چشمها ...😢
خـدایاشڪرت کھ بھمـاغم حسین(ع)
دادۍ....😭💔
#اربآبـــ💚|•°
||•🏴 @Lohoof
.
خشتـــ بهشتـــ
🍃می نویسم برای تو
برای تو که بودنت را
نه #چشمانم میبیند،
نه گوشهایم میشنود،
نه دستانم لمس میکند.
تنها راه این است که
#دلم را برایت قلم کنم
و از تو بنویسم.✍
.
🍃از تبار #حسین بودی و هم نام امامت ،
از همان کودکی نمک سفره #ارباب خورده بودی. از بدو تولد،
از همان روزی که قرار بود نباشی
تا شبی که در #روضه_امام_حسین ع میان دستان #مادرت نمک گیر خانه ارباب شدی.
#سرنوشتت از همان روز مشخص شد.🌿
.
🍃تو آمده بودی که حسینی باشی.
آمدی نشان بدهی هنوز هم میشود #حسینی شد.
فقط مرد میدان میخواهد.
این را میشد از همان روزهای ازدواجت هم فهمید.
نمی دانم آن روز با #شهدا چه گفتی و چه کردی که ثمرهاش آغاز زندگی مشترکتان بود.
زندگی که با طریق شهدا آغاز شود...
سرانجامی جز #شهادت هم نمیتواند داشته باشد!
اصلا همسرت هم این را فهمیده بود.
او هم میدانست
میخواستی بروی تا برای همیشه بمانی
بروی تا جاودان شوی.☘
.
🍃اصلا #سوریه که رفتی، همین دخترت؛ زهرا هم انگار فهمیده بود
که بابا قرار است به مراد دل خویش برسد.
دلتنگیهایش را این چنین برایت نوشت:
#بابا جان سلام!
ای پدرجان! منم زهرایت
دختر کوچک تو
ای امید من
و ای شادی تنهایی من
یاد داری دم رفتن دامنت را گرفتم؟
و گفتم: پدر این بار نرو...
من همان روز فهمیدم #سفرت طولانیست😔
.
🍃او نوشت و تو را خواند و تو هم آمدی.
آن هم چه آمدنی..
چهارده خرداد ۹۲، با لبخندی که تا ابد به صورتت نقش بسته بود به خانه برگشتی.
و
اینک ما مانده ایم و تویی که تا #ابد هستی !🌺
.
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
.
🕊به مناسبت تولد #شهید_محمد_حسین_عطری
.
📆تولد : ۸ مرداد ۱۳۵۵
.
📅 شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۲
.
🥀مزار : گیلان
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ♥️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
♡بسم رب الشهدا
.
🍃دست برد سمت شبکه های #ضریح و دخیل بست. دلش مانند دستانش گره خورد به #شش_گوشه ای که قرار بود حاجت روایش کند ، بیقراری میکرد گویی در منجلابی فرو رفته که هیچ راه نجاتی ندارد.
و دقیقا حس میکرد در منجلاب #گناه فرو رفته و کسی نیست تا دست دلش را بگیرد و او را از این منجلاب نجات دهد و تا
منتهیٰ الیه آرزویش یعنی #شهادت برساند.
.
🍃دلش گرم بود به #ارباب ، اربابی که دلش نمیآمد نوکرش بیش از این عذاب بکشد که درخواستش را خواند و امضاء زد و نام #مهدی در زمره شهیدان ثبت شد.
به گمانم از همان اول مهدی ته قصه را خوانده بود که زبانش با کلمه "شهیدم من" باز شد و تا آخرین لحظه سعی کرد شهید باشد تا شهید شود...❤️
.
🍃مادرش اما نمیخواست شیرینی این #سعادت_ابدی را به کام پسرش تلخ کند که به همه سفارش کرد: این لحظه برای پسرم خیلی شیرین است، مواظب باشید این شیرینی را به کامش تلخ نکنید.😔
.
🍃شهد شیرین شهادت گوارای وجودت آقا مهدی...
سلام ما رو به ارباب برسون...🌹
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مدافع_حرم_مهدی_عزیزی
.
📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۶۱
.
📅تاریخ شهادت : ۱۱ مرداد ۱۳۹۲
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۲۶
.
خشتـــ بهشتـــ
🍃پرنده خوش سیمایی را کنار حرم #حضرت_زینب ترسیم کرد و با خط زیبایش نوشت بسم رب زینب.
به گمانم پرنده خیالش بود که در حوالی حرم #بال های غیرتش را #گشوده بود.
.
🍃#روح_الله_قربانی آقازاده بود اما حسابش از خیلی ها جدا بود. مهارتهایش را پیشکش کرد به #شهر بیقرار #سوریه .گذشت از #دانشگاه و #مدرک #زبان، از زندگی آسوده و بدون دردسر، از عاشقانههایش با #زینباش ..
.
🍃روحالله معنای واقعی بأبی أنت و امی و جانی و مالی و اهلی است برای #ارباب و #خواهر مضطرش...
همه را #فدا کرد حتی جانش را. شاید دلتنگیهایش در روزهای بیمادری و عشقش به #حضرت_زهرا سبب شد تا به رسم #حضرت مادر بسوزد. پیکری سوخته #مهمان #زینب منتظر شد در #معراج_شهدا و مدتی بعد چشمهایش جز زیبایی چیزی ندید و لبهایش با #ذکر ما رایت الا جمیلا ارام گرفت.
.
🍃بگذریم از دلتنگیهایش برای #همسر شهیدش. از زمان که هر ثانیهاش یادآور خاطرهای است و #بغض مهمان دلش میشود. از آررزوهایی که آرزو ماندند. از روزهایی که #تلخ میگذرد. از عدهای که هنوز هم نمک طعنه بر زخم دلش میپاشند. بگذریم از پنجشنبهها و دلتنگی و مزار #شهید. اما به قول خودش همه اینها فدای حرم #عمه_سادات و #آرامش آنجا.
داغ زینبهای معراج شهدا کجا و داغ زینب مضطر #کربلا کجا.
.
روح،اللهها میروند تا هر روز کل یوم #عاشورا و کل عرض کربلا شود.......
.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🌹به مناسبت سالروز شهادت قمری #شهید_روح_الله_قربانی
.
📅 تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸. تهران، دولاب
.
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۹۴ سوریه، حلب
.
🥀محل دفن: بهشتزهرا قطعه ۵۳
.
•┈┈••••✾•🏴•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🏴•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو 🖤••👆🏻
🍃ناله جامانده ها به گوش می رسد .حسرت #شهادت بر دلشان و بغض دلتنگی بر گلویشان مهمان شده است.
شهادت #مصطفی_صدرزاده را هنوز باور نکرده اند و جای خالی #سید_ابراهیم تلنگر دل های شکسته است.اشک می ریزند و میان هق هق هایشان ، دعای روسفیدی می کنند😔
.
🍂دلتنگی های همسر روح الله از پشت گوشی و حرف های همسفر زندگی اش برای آرام کردنش قصه هرروز #دمشق است.عملیات تمام شده و روح الله بار سفر برای بازگشت بسته است🌱
.
🍃دقایق آخر است و فرمانده گردان امام حسین آرزوی شهادت را تا می کند و در چمدان امید می گذارد برای بازگشت مجدد به سرزمینی که برای آرزویش آمین می گوید.
#قدیر_سرلک را میگویم.مدافعی که میخواهد قبل از رفتن ،امانتی های لشکر را تحویل دهد مبادا مدیون #بیت_المال شود🌿
.
🍃قدم بر می دارند برای برگشت اما دل کندن از سرزمینی که صدای #هل_من_ناصر_ینصرنی از آن به گوش می رسد سخت است. سنگینی دل کندن همچون وزنه ای به پایشان زنجیر شده است.هوای دلشان ابری شده و برای آرزوی چندسالشان #امن_یجیب می خوانند.به قول روح الله اگر خدا بخواهد جلوی مقر هم شهادت روزی می شود❣
.
🍂دعایشان مستجاب شد.ماشین منفجر شد ، بوی #دود می آمد و#آتش . روضه #حضرت_مادر در دلشان زمزمه میشد.
بقیه که آمدند به یاد #ارباب ناله کردند.#حاج_عمار از روضه علمدار گفت و دست های قطع شده.#نوحه خواند و به رسم #کربلا تکه های بدن را روی پتو جمع کرد.امان از دل عمار و روضه #انکسرت_ظهری😞
.
🍂حرف از #علمدار که می شود دل می لرزد و چشم بر جای خالی #سردار_دلها می بارد.او هم سوخت.در شب جمعه ای، #اربا_اربا شد . حال، دست قطع شده و انگشترش، روضه روزهای بدون او شده است😭
شکر خدا #انگشترت مونده توی دستت
شکر خدا که #ساربانی اونطرفها نیست
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_روح_الله_قربانی و #شهید_قدیر_سرلک
.
📅تاریخ شهادت: ۱۳ آبان ۱۳۹۴
.
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
@shohadae_sho 🕊