🔷 #شیطنت_های_اسارت
دعای اسیر ایرانی برای #صدام😳
از آسایشگاه که خارج شد، مقداری باند و کپسول آنتی بیوتیک همراهش به اردوگاه برد. وقتی می خواست برود، به دکتر قادر گفت: "دکتر! می خوام برا سلامتی #صدام دعا کنم." وقتی حسین مروانی مترجم عرب زبان ایرانی این جمله را برای دکتر ترجمه کرد، دکتر قادر باورش شد و لبخند رضایت بخشی زد.☺️ می دانستم علی اصغر طبق معمول قصد دارد با زیرکی و هوشمندی حرف قشنگی بزند. دکتر قادر به علی اصغر گفت:"تو حالا آدم شدی! "🤔
علی اصغر حالت دعا به خود گرفت و گفت:" خداوندا #صدام و #دوستان_صدام را با یزید و معاویه، ما رو هم با آقا و مولامون #حسین_بن_علی(ع) محشور کن!"
بچه ها همه آمین گفتند! دکتر قادر به محض شنیدن نام یزید و امام حسین(ع) فهمید علی اصغر به جای دعا نفرین کرده. جلو آمد و با لگد به کمر علی اصغر کوبید.😱
علی اصغر به دکتر قادر گفت:"اگه یزید و معاویه خوبن چرا از محشور شدن با اونا ناراحت می شید؟ اگه امام حسین (ع) خوبه، چرا بهش متوسل نمی شید؟ شما هم خدا رو می خواید هم خرما رو! ؟ با امام حسین(ع) دشمنی می کنید اما دلتون می خواد فردای قیامت با او محشور بشید، از یزید و معاویه خوشتون میاد، دلتون نمی خواد باهاش محشور بشید؛ شما دیگه چه مردم عجیبی هستید! "😇
📚پایی که جا ماند، ص٥٩٥
╭✿❀✿─────╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰─────❀✿❀╯