و این هم نمایی از حضور و همراهی دلسوزانه و پر مهر عزیزان گروه کلاس دوم #خشتِ_اول2
🌷🕊
ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄
join🔜 @KheshteAvval2 🇮🇷🕊⚜
╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄
موفق و سربلند و عاقبت بخیر باشین الهی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/joinchat/2867462169Cd3d4f23ffb
گروه👆
کانال👇
join🔜 @KheshteAvval2
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
✍املای تابستانه ✍
🌸مخصوص ورودی های دوم🌸
هنگام اذان بود. مادرم سفره را آماده می کرد.
خواهرم چای را دم کرده بود.
من هم کمک می کردم تا زودتر سفره را پهن کنیم.
خاله نرگس همراه خانواده اش قرار بود,مهمان ما باشند.
آن روز سومین روز بود که من روزه گرفته بودم. خیلی خوش حال بودم.
هم از اینکه روزه ام را گرفته بودم و هم اینکه می توانستم بعد از افطار با دختر خاله ام معصومه بازی کنم.
پدرم نان تازه را آورد .
من آن ها را بسته بندی کردم و در سفره گذاشتم.
زنگ به صدا در آمد و خانواده خاله نرگس رسیدند.
بلندگوی مسجد اذان را پخش می کرد. مادرم غذا را سر سفره گذاشت.
بعد افطار با دختر خاله ام خیلی بازی کردم و لذت بردم.
#خشتِ_اول 👇🦋
join🔜 @KheshteAvval
کلاس اولی ها 👆🦋
#خشتِ_اول2👇🦋
join🔜 @KheshteAvval2
کلاس دومی ها👆🦋
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
✍ املای تابستانه✍
🌸مخصوص ورودی های دوم 🌸
خدایا! اولین سال مدرسه را با نام تو شروع کردیم؛ ما را کمک کن تا در آینده خوب درس بخوانیم و برای آبادی وطن عزیزمان ایران تلاش کنیم!
ای خدای بزرگ؛ از این که به ما توانایی دادی تا خواندن و نوشتن را یاد بگیریم؛ از تو تشکر می کنیم.
اکنون که به پایان سال نزدیک می شویم؛ احساس خوبی دارم.
از این که چیزهای زیادی یاد گرفتم؛ بسیار خوش حالم.
من از کتاب فارسی آموختم که باید مثل دریا صاف و آبی باشم و در راه رضای خدا قدم بردارم.
از دیدن جنگل ها؛چشمه ها و گل های زیبا لذت بردم و فهمیدم که خدا خیلی بزرگ و تواناست.
روزهایی که با آواز گرم خورشید بیدار می شدم و با نگاه مهربان مهتاب به خواب می رفتم را هرگز فراموش نمی کنم.
من خاطرات شیرین کلاس اول را هر شب برای خواهرم مژگان تعریف می کنم.
#خشتِ_اول 👇🦋
join🔜 @KheshteAvval
کلاس اولی ها 👆🦋
#خشتِ_اول2👇🦋
join🔜 @KheshteAvval2
کلاس دومی ها👆🦋
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
✍املای تابستانه✍
🌸مخصوص ورودی های دوم 🌸
معصومه دانش آموز پاکیزه ای است.
او هر روز صبح زود وضو می گیرد و نماز می خواند.
بعد وسایل خود را جمع می کند و در کیف می گذارد.
همراه خواهرش آذر به مدرسه می رود.
در حیاط دبستان مواظب بچّه های کوچک هستند.
مثل دوستش منیژه میوه ی کثیف نمی خورد.
پدرش در مزرعه گندم و جو می کارد.
سال گذشته با عمو علی به مسافرت رفتند.
از دیدن دریای آبی ،آسمان صاف و مرغابی ها لذّت بردند.
عمو علی گفت ما باید از خدا برای این همه آفریده های زیبا تشکّر کنیم.
معصومه از به یاد آوردن خاطرات سفر خیلی خوش حال می شود.
#خشتِ_اول 👇🦋
join🔜 @KheshteAvval
کلاس اولی ها 👆🦋
#خشتِ_اول2👇🦋
join🔜 @KheshteAvval2
کلاس دومی ها👆🦋
🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
داستان کفشدوزک و دوستانش
#ورودی_دوم
ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄
https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜
╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄
#خشتِ_اول
ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄
https://eitaa.com/KheshteAvval2 🇮🇷🕊⚜
╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄
#خشتِ_اول2