eitaa logo
🥀 خیمه گاه ثائر 🥀
327 دنبال‌کننده
428 عکس
84 ویدیو
8 فایل
طراحی و صحنه سازی های مذهبی و فرهنگی، برگزاری نمایشگاه سیر تاریخی عاشورای حسینی... ارتباط با گروه ثائر: رئیسی (مسئول گروه) ۰۹۱۰۳۰۲۲۲۱۲ غلامرضایی (سرپرست خیمه و طراحی) ۰۹۱۳۶۵۴۱۰۲۴ ‏‪ اعضا: ۰۹۱۰۳۵۴۰۵۰۱ _ ۰۹۱۳۸۲۴۸۱۱۳ ۰۹۱۳۸۳۳۷۹۴۶ _ ۰۹۱۳۴۲۶۵۵۸۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀 نام پدر: علی تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۰۵/۱۸ محل تولد: روستای بیاضه تحصیلات : سیکل تاریخ ازدواج: ۱۳۶۵/۰۸/۱۹ یگان اعزام‌کننده: سپاه : ۱۳۶۶/۰۱/۰۲ : اروند رود مزار شهید: گلزار شهدای روستای بیاضه گلبرگ زندگی ، فرزند علی، سال ۱۳۴/ در شهرستان خوروبیابانک چشم به جهان هستی گشود و پس از گذراندن دوران کودکی تا مقطع سیکل به تحصیل ادامه داد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همیشه در بسیج فعالیت می‌کرد و نهایتا ً به صورت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. در زمان جنگ عراق علیه ایران به جبهه اعزام شد. در تاریخ ۱۳۶۶/۰۱/۰۲ در منطقۀ عملیاتی اروندرود به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای روستای بیاضه به خاک سپرده شد. 🍃 حضرت امام خمینی (ره) «ما از خدا هستیم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالَم به سوی او برخواهد گشت، پس چه بهتر که برگشتن اختیاری باشد و انتخابی و انسان انتخاب کند شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را برای خدا و شهادت را برای اسلام». می‌رفت به فوج عاشقان پیوندد🥀 چون کوج به بهر بی‌کران پیوندد🥀 گفتم به کجا به خنده گفت تا وصل🥀 آنجا که زمین به آسمان پیوندد🥀 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۲ فروردین
۲ فروردین
🥀🥀 نام پدر:حسینقلی تاریخ تولد: ۱۳۳۸/۰۹/۰۶ محل تولد :روستای چاه ملک تاریخ ازدواج: مجرد تحصیلات : پنجم ابتدایی یگان اعزام‌کننده: بسیج : ۱۳۶۱/۰۱/۰۴ : رقابیه مزار شهید: گلزار شهدای روستای چاهملک : «خدایا امام امت را، این آگاه دلسوز، ای نصیحت گر با تجربه را صحت و سلامت و طول عمر ببخش». 🍃گلبرگ زندگی🍃 شهید فیروزی در سال ۱۳۳۸ در يك خانواده مذهبی و متدين در روستای چاهملك متولد گرديد دوره ابتدايی را در همين روستا به پايان رسانيد ولي ادامه تحصيل نداد و در كار كشاورزی به پدر خود كمك می كرد. ايام انجام خدمت وظيفه وي مصادف با اوج گيری مبارزات ملت شريف ايران شده بود و زماني كه حضرت امام رضوان الله تعالی عليه از سربازان خواسته بودند كه پادگان های نظامی را ترك كنند ايشان نيز ۳ بار مبادرت به فرار از پادگان جلديان می‌نمايد ولي پس از تعقيب و دستگيری مجدداً به پادگان باز گردانده می‌شود. پس از مدتي مجدداً اقدام به ترك پادگان نموده و اين بار موفق می‌شود تا به زادگاه خويش برگردد و در جهت مبارزات مردم در كنار آنان قرار گيرد پس از پيروزی انقلاب و شروع جنگ تحميلی ايشان نيز داوطلبانه به اتفاق تنی چند از همرزمانش عازم جبهه شده و در نهايت در تاريخ ۱۳۶۱/۰۱/۰۴در در منطقه رقابيه به درجه رفیع شهادت نائل گردید. دوست دارم شمع باشم در دل شب‌ها بسوزم🥀 روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم🥀 شمع بزم شاهان شدن ذوقی ندارد🥀 ای خوشا شمعی که روشن می‌کند ویرانه را🥀 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۴ فروردین
🥀🥀 نام پدر: حسن تاریخ تولد: ۱۳۲۸/۰۳/۰۲ محل تولد:روستای چاهملک تاریخ ازدواج: ۱۳۵۰/۰۱/۰۱ تحصیلات: چهارم ابتدایی یگان اعزام کننده: بسیج : ۱۳۶۱/۰۱/۰۵ : رقابیه ، عملیات فتح المبین مزار شهید: گلزار شهدای روستای چاه ملک : «خون شهیدان را پایمال نکنید و خدای ناکرده از مسیر انقلاب و اسلام خارج نشوید و هیچ وقت رهبر انقلاب را تنها نگذارید». آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند🥀 فرزند و عيال و خانمان را چه كند🥀 ديوانه كنى هر دو جهانش بخشى🥀 ديوانه تو هر دو جهان را چه كند🥀 🍃گلبرگ زندگی🍃 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۵ فروردین
🥀🥀 🍃گلبرگ زندگی شهید محمد یاور در سپیده دم روز بيست خرداد ماه ۱۳۲۸ در خانواده كشاورز در روستای چاهملك ديده به جهان گشود، پدرش كشاورزی است كه با پينه دست و فقر مادی زندگی خانواده را می‌گذرانيد و مادرش نيز در تمام مراحل در كارهای كشاورزی و دامداری در خانه و دشت كمك می‌كرد. محمد اولين فرزند اين خانواده بود و وقتی كه به سن ۷ سالگی رسيده بود مدرسه‌ای در روستا وجود نداشت لذا در سن ۹ سالگی به مدرسه قدم گذاشت تا كلاس چهارم درس را ادامه داد ولی به علت فقر مادی و مشكلات ديگر زندگی در حين تحصيل در كارهای كشاورزی به پدر كمك می‌كرد و پس از آن نتوانست به تحصيل خود ادامه دهد و تا چهارده سالگی با تمام كوشش با توجه به جسه ضعيفی كه داشت در كارهای دشوار هم دوش پدرش كار كرد و سپس برای اولين بار جهت كار از روستا به شهر رفت و به مدت يك سال در معدن انگوران زنجان كار كرد و در اين مدت شب‌ها بيش از ۴ ساعت اضافه كار می‌كرد، پس از آن به روستا بازگشت و پس‌انداز يكساله خود را تحويل خانواده داد و سپس برای ادامه كار به كرج رفت و مدت ۱۲ سال در كرج در يك قصابی مشغول كار شد و از همان اوایل با مردم طوری برخورد داشت که خیلی زود مورد اطمینان اهالی آنجا قرار گرفت و اعتبار شایانی در بین مردم کسب کرد. در سال ۱۳۵۰ ازدواج كرد و پس از ۳ سال كار مجدد در قصابی ، كار قصابی را كنار گذاشت و بعد كار با وانت را پيشه خود كرد و تا سال ۵۶ به كارهای متفرقه، باربری ميوه و تربار به ميدان همت گماشت در سال 56 در يك شركت در شهرك اكباتان با وانت مشغول كار شد . هنگامی كه مردم سلحشور تبريز بر عليه ظلم شاهنشاهی قيام كرده بودند به تبريز رفت و در خانه سازی تبريز مشغول به كار شد و از همان اوايل كار در تبريز در كارهای انقلاب فعاليت چشم‌گيری داشت در مجالس انقلابيون شركت می‌كرد و برای انتقال تظاهرات كنندگان از محلی به محل ديگر از وانت استفاده می‌كرد با دل و جان در اختیار مردم انقلابی تبریز بود و با توجه به آشنايي زبان تركی بيشتر می‌توانست همدوش مردم به فعاليت عليه رژيم پوسيده پهلوی ادامه دهد او سعی می‌كرد هميشه برای نقص حكومت نظامی به هر بهانه‌ای شده از ساعت مقرر ديرتر خيابانها را ترك كند. او از چنان روحیه خدمت‌گزاری برخوردار بود که هر گز حاضر نبود به هیچ نحو کسی را از خود برنجاند به طوریکه هر کودکی چیزی را از او تقاضا می‌کرد به هر نحو که بود برای او حاضر می‌کرد. در ايام پيروزی انقلاب برای استراحت به كرج آمده بود و در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن با وانت رزمندگان را در تهران جابجا می كرد در سال ۵۸ در چاهملك مبادرت به ساختن خانه كرد و از سال ۵۹ در اين ايام كه جنگ تحميلی عراق عليه ايران شروع شده بود به دستور امام داوطلبانه با برادر همرزمش رئيسی عازم جبهه‌های جنگ شدند به مدت ۴ ماه در جبهه دارخوین همدوش رزمندگان برعليه كفر صدامی مبارز ه كرد تا اينكه در حمله شكست حصر آبادان به وسيله تركش خمپاره پايش شكست و او را جهت درمان به بيمارستان مشهد منتقل كردند و پس از ۱۵ روز جهت استراحت به منزل منتقل شد و بيش از ۳ ماه در منزل بستری بود و هنوز پايش كاملاً خوب نشده بود كه به وسيله راديو اعلام شد كه هر كس دوره بسيج ديده است و مايل است در جبهه‌های جنگ شركت كند خود را به مراكز سپاه معرفی نمايد. او خود را به مرکز سپاه خوروبیابانک معرفی کرد. در اوايل اسفند سال ۱۳۶۰ عازم جبهه‌های جنگ شد كه او را به اهواز و سپس به رقابيه منتقل كردند و در اين ايام نامه‌های زيادی به خانواده و ديگر اقوام نوشت كه همه حاكی از داشتن روحيه‌ای بالا و سرشار از ايمان به خدا بود و هميشه صحبت از شهادت در راه خدا می‌كرد. بالاخره حمله فتح المبين شروع شد و در دومين مرحله در روز ۱۳۶۱/۰۱/۰۴ در جبهه رقابيه بر اثر چند گلوله مزدوران بعثی به شدت مجروح شد و در روز ۱۳۶۱/۰۱/۰۵ به آرزوی ديرنه‌اش كه شهادت در راه خدا بود رسيد و به لقاء الله پيوست. آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند🥀 فرزند و عيال و خانمان را چه كند🥀 ديوانه كنى هر دو جهانش بخشى🥀 ديوانه تو هر دو جهان را چه كند🥀 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۵ فروردین
🥀🥀 نام پدر: محمد تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۰۸/۲۰ محل تولد: شهر فرخی تاریخ ازدواج: مجرد تحصیلات: سیکل یگان اعزام‌کننده: جهاد : ۱۳۶۶/۰۱/۱۷ : جاده اهواز مزار شهید: گلزار شهدای شهر فرخی : «برای شادی روح من و هم رزمانم سنگر ها را پر کنید، که خالی گذاشتن این سنگرها خیانت به اسلام و خون شهداء ، می باشد». شرف زلال بی‌قراری شد و رفت🥀 در بستر اشياق جاری شد و رفت🥀 لب تشنه كوثر شهادت آخر🥀 از چشمه نور آبياری شد و رفت🥀 🥀روحش شاد و یادش را با هدیه صلوات گرامی می‌داریم.🥀 👌مطالعه گلواژه شهید 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۱۷ فروردین
🥀🥀 «وَلاتَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلوا فِی سَبِیلِ اللهِ أموَاتاً بَل أحیاٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» هرگز گمان نکنید کسانی که که در راه خدا شهید گردیده‌اند مرده‌اند بلکه همواره آنان زنده هستند و در نزد خدا متنعم خواهند بود. اسلحه‌های سرد و گرم خود را قلم‌ها و مسلسل ها را از نشانه‌گیری بر روی یگدیگر منحرف و به سوی دشمنان اسلام و انسانیت که در رأس آنها آمریکاست نشانه‌گیری نماید. امام خمینی(ره) «من جهادگری هستم از سلاله خون جمیع شهدای اسلام و وارث خون‌های ۱۵ قرن خط سرخ شهادت تشیع که در زمانه و مقطعی پرمخاطره‌ای قرار گرفته‌ام، مسئولیت‌ها بر دوشم سنگینی افکنده، آینده را با چشم­های خویش می‌نگرم و به گذشته می‌اندیشم. پس از فکرها و اندیشه‌ها به نتیجه‌ای جاودانه دست یافته‌ام که دو راه در پیش دارم. یکی آنکه حسین‌وار مانند گذشته با تمامی وجودم راه پوییدن و رفتن را انتخاب کنم و به صف بپیوندم و دوم آن که مانند یزیدی‌ها حیوان‌وار بمانم، بخورم، بخوابم و هیچ حرکت و هجرتی نداشته باشم و هیچ شوم و در این دنیا در نزد خداوند متعال و در برابر خون پاک شهیدان مسئول باشم و در آن دنیا نیز به آتش دوزخ گرفتار آیم. من از زندگی راه اولی را برگزیده‌ام و می‌خواهم هجرت کنم و این چهارچوب تنگ زمانه و حیات پست را بدرم. در اولین نگاه به سرزمین اسلامی‌ام، حیوانات انسان‌نمایی می‌بینم که جلو حرکت و تکامل انسان‌ها را گرفته‌اند و در گوشه، کنار جامعه‌ام به فتنه‌گری و آشوب پرداخته‌اند و باز می‌بینم که چگونه ابر قدرت‌های شرق و غرب و مزدوران وابسته به آنان به خاطر به خطر افتادن منافقان، کمر به نابودی اسلام بسته‌اند و تصمیم بر نابودی انقلاب و اسلامیان دارند. بار دیگر می‌خواهند ریخته‌شدن خون صدها هزار شهید و معلول را به تماشا بنشینند و توطئه پس از توطئه، برای نابودی انقلاب اسلامی که ترس از جهانی شدن آن را دارند. ولی همان‌گونه که در احادیث آمده است، دشمنان ما از نادان‌ترین افرادند و خداوند تمام نیرنگ‌ها و توطئه‌های آنان را نقش بر آب می‌کند. ولی این وظیفه همه مسلمانان است که برخیزند و وجود این استعمارگران را که هدفشان به آتش‌کشیدن کلیه مستضعفین جهان است را از سطح کره زمین پاک سازند. 👌من فرزند اسلام و فرزند امام خمینی هستم. تصمیم گرفته‌ام به سهم خود حرکت کنم و برای آزادی هم‌کیشانم بکوشم. و آنان را از دست جهان خواران شرق و غرب و مزدوران وابسته آنان نجات دهم آری اینان خوب می دانند که اگر اسلام پا بگیرد جای برای ماندن آنان نیست و حکومت های آنان که به گفته امام خمینی (طبل های تو خالی) می باشند مانند حکومت های فرعون و شدّاد و نمرود و.... واژگون خواهد شد و اینجاست که می کوشند اسلام را نابود کنند و یا اینکه نگذارند ملتها چهره واقعی اسلام را بشناسند و وقتی می بینند تمام توطئه آنان نقش بر آب می شود می‌کوشند به جنگ اسلام بروند و یا به قول معلم شهید دکتر علی شریعتی با مذهب ، مذهب را نابود کنند، اینجاست که صدام‌ها ، دم از اسلام می زنند و از طرف دیگر با دشمن ترین دشمنان مسلمانان جهان ، اسرائیل پیمان دوستی امضاء می کنند و ملک خالدها می‌خواهند با هواپیمای آواکس آمریکائی از اسلام و خانه خدا پاسداری کنند و این دردی است برای مسلمانان جهان که نشسته اند و آمریکا از یک طرف کمر به قلع و قمع گردن اسلام بسته و شوروی از طرف دیگر و دولتهای مرتجع با بر سر نیزه کردن قرآن‌ها از طرف دیگر اینجاست که اگر انسانی بمیرد حق دارد. آری اینان می خواهند اسلام را نابود سازند و به سلطه گری خود ادامه دهند اینجاست که ناراخت می شوم و به خود می گویم چه کنم که مسئولیت خیلی سنگین است. من جهادگرم و باید خط سرخ خمینی را پاسداری کنم ✨بنابراین تصمیم گرفتم برای رفتن به سوی خدا هجرت کنم و سرزمین اسلامیم را از اشغال این بی دینان و فتنه جویان وابسته به امپریالیزم شرق و غرب در بیاورم به ناچار به فکر شهادت می افتم و مولوی را به خاطر می آورم که می فرماید. این جهان همچون درخت است ای کرام🥀 ما بر او چون میوه های نیمه خام🥀 سخت گیرد خام ها ، سر شاخ را🥀 زآنکه در خامی نشاید کاخ را🥀 چون بپخت و گشت شیرین لب گزان🥀 سست گیرد شاخها را بعد از آن🥀 چوناز آن اقبال شیرین شد دهان🥀 سرد شد بر آدمی ملک جهان🥀 مولوی چه زیبا سروده او میوه در حال حرکت را به انسان تشبیه کرده است و می گوید آن میوه رشد نکرده و کامل نشده، پس محکم به درخت چسبیده است ولی کم کم وقتی که رشد نمود و کامل شد وابستگی اش کم می شود و هرکس از آن بهره می گیرد عجب درسی که وجودم را به لرزه در آورده و مرا مصمم تر کرده که با شتاب حرکت کنم و سبقت بگیرم تا تکامل یابم وگرنه در محدودیت وابستگی به زندگی خواهم داشت البته روحم نیز باید از بدنم به در آید و به عالم اعلاء سفر کند. 👇صفحه بعد👇
۱۷ فروردین
👆صفحه قبل👆 🥀🥀 ✨آری وقتی حضرت علی(ع) می فرماید سوگند به خدا که علاقه پسر ابوطالب به مرگ بیشتر است از علاقه طفل به پستان مادرش پس دیگر مار ا از مرگ چه باک که مرگ سرخ بِه از مرگ ننگین است. بنابراین وقتی حضرت علی(ع) مرگ را به هیچ نمی گیرد من که خود را شیعه و پیرو او می دانم چگونه به سوی شهادت نروم و قتی حضرت علی (ع) هنگام ضربت خوردن در محراب می فرماید فزت و به رب الکعبه سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم. او که امام و مقتدا و الگوی ماست می فرماید از این دنیا راحت شدم پس من نیز باید در صحنه باشم که اگر نباشم تنها نامی از شیعه دارم از برادران و دوستان می خواهم که برای شادی روح من و همرزمانم سنگر ها را پر کنید ، که خالی گذاشتن این سنگرها خیانت به اسلام و خون شهداء ، می باشد و از پدر و مادرم تشکر می کنم که مرا این گونه تربیت کردند تا بتوانم حسین وار حرکت کرده و حسین وار شهید شوم. در آخر شمار ا به صبر و تقوا سفارش می کنم و می خواهم برای من طوری عزاداری کنید که خدای ناکرده ضجه و گریه شما باعثشادی دشمنان دین مبین اسلام نگردد و همچنین در آخر موفقیت پاسداران و سربازان اسلام را خواستارم. 🍃اَلّلهُمَ ارزقنا اَشرف القتلِ فی سَبِیلکَ أَنصُرُکَ وَ أَنصُرُ رَسُولَکَ وَ أَختِم عاقِبَتَنا بِالشَهادَه🍃 شرف زلال بی‌قراری شد و رفت🥀 در بستر اشياق جاری شد و رفت🥀 لب تشنه كوثر شهادت آخر🥀 از چشمه نور آبياری شد و رفت🥀 🥀روحش شاد و یادش را با هدیه صلوات گرامی می‌داریم.🥀 👌مطالعه گلواژه شهید 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۱۷ فروردین
46.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهدا، شمع محفل بشریت‌اند!🌷 🌷نام: 🍃نام پدر: محمد 🍃تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۸/۰۴ 🍃محل تولد: شهر فرخی 🍃تاریخ ازدواج : مجرد 🍃تحصیلات: سیکل 🍃یگان اعزام کننده: بسیج 🥀: ۱۳۶۵/۱۰/۲۴ 🍃محل شهادت: شلمچه، عملیات کربلای ۵ 🍃مزار شهید:گلزار شهدای شهر فرخی مناجات : «خدایا! اى مقصد و مقصود من! اى آرزو و مطلوب من! قسم به عزتت كه من كسى كه گناهانم را ببخشد غير تو نمى‌دانم». چشم خونبارتان تبسم داشت🥀 جانتان با خدا تكلم داشت🥀 غرق خون در زمانه چرخيديد🥀 زخمتان رنگي از تبسم داشت🥀 📋گوینده خاطرات: برادر محترم شیخ گلمحمد رحمانی 🎤مصاحبه کننده: برادر مهدی غلامرضایی 🗓یک‌شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۲۸ 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۱۹ فروردین
52.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهدا، شمع محفل بشریت‌اند!🌷 🌷نام: 🍃نام پدر: محمد 🍃تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۸/۰۴ 🍃محل تولد: شهر فرخی 🍃تاریخ ازدواج : مجرد 🍃تحصیلات: سیکل 🍃یگان اعزام کننده: بسیج 🥀: ۱۳۶۵/۱۰/۲۴ 🍃محل شهادت: شلمچه، عملیات کربلای ۵ 🍃مزار شهید:گلزار شهدای شهر فرخی مناجات : «خدایا! اى مقصد و مقصود من! اى آرزو و مطلوب من! قسم به عزتت كه من كسى كه گناهانم را ببخشد غير تو نمى‌دانم». چشم خونبارتان تبسم داشت🥀 جانتان با خدا تكلم داشت🥀 غرق خون در زمانه چرخيديد🥀 زخمتان رنگي از تبسم داشت🥀 📋گوینده خاطرات: برادر محترم شیخ گلمحمد رحمانی 🎤مصاحبه کننده: برادر مهدی غلامرضایی 🗓یک‌شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۲۸ 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۱۹ فروردین
40.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهدا، شمع محفل بشریت‌اند!🌷 🌷نام: 🍃نام پدر: محمد 🍃تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۸/۰۴ 🍃محل تولد: شهر فرخی 🍃تاریخ ازدواج : مجرد 🍃تحصیلات: سیکل 🍃یگان اعزام کننده: بسیج 🥀: ۱۳۶۵/۱۰/۲۴ 🍃محل شهادت: شلمچه، عملیات کربلای ۵ 🍃مزار شهید:گلزار شهدای شهر فرخی مناجات : «خدایا! اى مقصد و مقصود من! اى آرزو و مطلوب من! قسم به عزتت كه من كسى كه گناهانم را ببخشد غير تو نمى‌دانم». چشم خونبارتان تبسم داشت🥀 جانتان با خدا تكلم داشت🥀 غرق خون در زمانه چرخيديد🥀 زخمتان رنگي از تبسم داشت🥀 📋گوینده خاطرات: برادر محترم شیخ گلمحمد رحمانی 🎤مصاحبه کننده: برادر مهدی غلامرضایی 🗓یک‌شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۲۸ 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۱۹ فروردین
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهدا، شمع محفل بشریت‌اند!🌷 🌷نام: 🍃نام پدر: محمد 🍃تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۸/۰۴ 🍃محل تولد: شهر فرخی 🍃تاریخ ازدواج : مجرد 🍃تحصیلات: سیکل 🍃یگان اعزام کننده: بسیج 🥀: ۱۳۶۵/۱۰/۲۴ 🍃محل شهادت: شلمچه، عملیات کربلای ۵ 🍃مزار شهید:گلزار شهدای شهر فرخی مناجات : «خدایا! اى مقصد و مقصود من! اى آرزو و مطلوب من! قسم به عزتت كه من كسى كه گناهانم را ببخشد غير تو نمى‌دانم». چشم خونبارتان تبسم داشت🥀 جانتان با خدا تكلم داشت🥀 غرق خون در زمانه چرخيديد🥀 زخمتان رنگي از تبسم داشت🥀 📋گوینده خاطرات: برادر محترم شیخ گلمحمد رحمانی 🎤مصاحبه کننده: برادر مهدی غلامرضایی 🗓یک‌شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۲۸ 👇دسترسی آسان به تمامی جلسات👇 https://eitaa.com/kheyme_saer/541 🥀@kheyme_saer🥀 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
۱۹ فروردین