خیمه گاه آران و بيدگل
قدیما در آران و بیدگل اکثر خانهها تنورهای نانخانگی داشت، تنور که روشن میشد همسایههای دیگر هم یکیدو روزی نان میپختند و چند ماه ذخیره میکردند، فردی که نان میپخت به فکر همسایهها هم بود و به آنها تعدادی نان میداد
نانواها فراوان بودند ولی اونایی که در اطراف ما بودند، از مردان شادروانان حسین دلالزاده (عطار) و حاجعلی کریمپناه بودند، چقدر این حسین عطار خوب و آرام و نجیب بود، روحش شاد (نانواهای زن پست دیگر)
حاج علی کریمپناه در جوانی علاوه بر قالیبافی نانوا هم بود، خم میشد و تا کمر داخل تنور میرفت تا خمیر را با نُ بندِه (نانبند) به اون تَهِ تنور (پایین تنور) بچسباند، چارقدی بر پیشانیش بسته بود تا موهایش نسوزد، قدیما فکر میکردم بدلیل آن چارقد است که به علیچارقدی مشهور شده
کریمپناه، پناه خودش اوساکریم بود وخودش یاور بیپناهان، دستبخیر ومورد وثوق مردم بود، کمکها را یا از جیب خودش یا از دیگران میگرفت و پنهانی به نیازمندان میرساند، نیز به کمک جوانان محلهی شهدا برای کمک به نیازمندان صندوق قرضالحسنهای تأسیس کرد
خدا بیامرز، نسبت به مشکلات محله بیتفاوت نبود، به محض اینکه مشاهده میکرد کوچهای فاقد روشناییست، یا از طریق ادارهی مربوطه و یا با کمکهای مردمی رفع مشکل میکرد، با اقدام او بسیاری از کوچههای خاکی و تاریک آنزمان، آسفالت و صاحب روشنایی شد
دوران نوجوانی که قرائت قرآنی تشکیل دادهبودیم او بزرگ ما بود، هر شب دو کودکش را بهمراه میآورد، یکی روی این پایش بخواب میرفت و دیگری روی آن پایش
او یکی از مردان متواضع و متدیّن محلهی زیرده (شهدا) آران بود، با همسر خوبش مهریخانم خرمآبادی که واقعا دلی پراز مهر دارد و خلقی خرّم، فرزندان خوبی بزرگ و تربیت کردند که گلترین آنها داوود و مجید در جنگ ایران و عراق به شهادت رسیدند ( ورق بزنید)
روح نامبردگان شاد وتن بازماندگان بسلامت باد
✍ رمضانعلی رحمتیآرانی
#نیکوکار #خیر #نانوا
#تنور_خانگی #نیازمندان
#خاطرات_قدیم #آران
#آران_و_بیدگل
#رمضانعلی_رحمتی_آرانی
📡 #انتشار_با_شما
#خیمه_گاه_آران_و_بیدگل
┄┄┅✿❀🌺❀✿┅┄┄
🍁 خیمه گاه؛ بزرگ ترین و پرمخاطب ترین رسانه آران و بیدگل👇👇👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2996830307Cf412b6fd7c