eitaa logo
خیمه‌گاه ولایت
34.1هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
214 فایل
#کانال_رسمی_خیمه‌گاه_ولایت خیمه‌گاه ولایت وابسته به هیچ نهاد و حزبی نیست. ما از انقلاب و درد مستضعفین و پابرهنگان و مظلومان جهان میگوییم، نه از سیاست بازی‌های سیاسیون معلوم الحال. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر جهت ارتباط با ما👇 @irani_seyed
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ شهبازی: بحران مالی کنونی طبیعی نیست/ فشار وارد می‌کنند تا «توافق خوب» ترامپ‌‌ را بپذیریم 👤عبدالله شهبازی در تحلیلی نوشت : 🔹عصر امروز دلار به بیش از ۹۷۰۰ تومان و سکه طلا به بیش از ۳٬۷۰۰٬۰۰۰ تومان رسید 🔹می‌خواهند ما را به سمتی ببرند ‌که به «برگ برنده» ترامپ، و مافیای فراملیتی حامی او، در سیاست داخلی آمریکا بدل شویم 🔹بدینسان مخالفان ترامپ در آمریکا «آچمز» شوند و ترامپ به دستاوردی دست یابد ‌که اوباما خوابش را هم نمی‌دید. تحقیقات درباره نقش روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ و پیروزی ترامپ در برابر «تک خال سیاست خارجی ترامپ» از چشم خواهد افتاد و خنثی خواهد شد. 🔹اگر ایران تسلیم شود، از این پس کسی در آمریکا حریف ترامپ نخواهد بود و دور بعد نیز رئیس جمهور خواهد شد. 🔹در ایران نیز کار را به جایی می‌رسانند که هر کس با مذاکره با ترامپ مخالفت کند بعنوان «جنگ‌طلب»‌ شناخته شود که می‌خواهد «ایران»‌ را نابود کند، و هر کس که به مذاکره با ترامپ دست زند «قهرمان ملی» جلوه خواهد کرد. ادمین: ایوب ↩️ لحظه به لحظه بامسائل و مطالبِ تحلیلی ،سیاسی، امنیتی درون مرزی و برون مرزی 🌐 @kheymegahevelayat
سلام. در صفحه اینستاگرام خیمه گاه ولایت در ۳ پست جداگانه ترک صوتی منتشر شد که مربوط به اتفاقات احتمالیه چندماه آینده هست که ممکنه اتفاقاتی در کشور بیفته. متاسفانه در کانال ایتا هرکاری کردیم نشد بارگذاری بشه اون سه پست. اما در کانال تلگرام خیمه گاه ولایت منتشر شد و لطفا فوری برید بشنوید. کسانی که تلگرام ندارند روی لینک زیر که مربوط به اینستاگرام خیمه گاه ولایت هست بزنند و از طریق گوگل اون سه پست آخر و بشنوند https://www.instagram.com/kheymegahevelayat/ و کسانی هم که اینستا ندارند اما تلگرام دارند روی لینک زیر بزنند و بشنوند. ✅ تلگرام👇 🌐https://telegram.me/kheymegahevelayat_ir1
خیمه‌گاه ولایت
_ فعلا که نه.. خبری بشه بهت خبر میدم حتما. خداحافظی کردیم و قطع کردم و رفتم سمت مخابرات پیش عواملمو
سری دوم قسمت چهل و‌ نهم فیلم و که از تهران بچه ها واسم فرستادند، فایل و باز کردم و پلی کردم. دیدم اینبار چسب و از دهن فاطمه برداشتن... اما دستش و همونطور از پشت بسته بودن باز نکردن، همونطور مونده بود.. فاطمه رو جلوی دوربین نشوندن روی یه صندلی و سر و صورتش زخمی بود و داشت حرف میزد.. توی این فایل تصویری که تروریستا از مازندران فرستادند تهران و تهران فرستاد 034 و بچه هامون برای من فرستادند.. فاطمه میگفت: عاکف تورو خدا نجاتم بده.(فاطمه حواسش بود اسم اصلیم و نگه و اسم سازمانی و تشکیلاتی من و بگه). عاکف تورو خدا نجاتم بده. اینا همش دارن با چوب و کابل من و کتک میزنن.. تا میخوام بخوابم من و با سیلی بیدار میکنن. دو سه روزه نزاشتن بخوابم حتی یه ثانیه...عاکف اینا میخوان من و بکشن. اینا چند بار بهم برق دادن. الانم تنم برق وصله با ولتاژ بالاتر... فاطمه همینطور زار زار گریه میکرد و التماس میکرد و میگفت: عاکف اگر به خواستشون عمل نکنی من و میکشن و با همین برق خشکم میکنن. عاکف دلم واست یه ذره شد. دلم میخواد ببینمت..حتی شده قبل مرگم میخوام یکبار دیگه ببینمت.. تورو خدا برام یه کاری کن. من از این دوتا میترسم. عاکف التماست میکنم کمکم کن. یا نجاتم بده یا اگر نمیشه فقط یه کاری کن من ببینمت اگر قراره بمیرم.. فقط بهشون بگو من یه بار صدات و بشنوم باهات حرف بزنم. یه بار دیگه چهرت و ببینم.. فاطمه همینطوری التماس میکرد و گریه میکرد و میگفت: «کمکم کن.» منقلب شدم ولی جلوی خودم و گرفتم.. دلم میخواست بمیرم.. واقعا داقون بودم.. دیگه واقعا وقت یه اقدام ضربتی و بسیج همگانی بود. فوری تماس گرفتم تهران و گفتم: «همین الان میام 034 تهران.» حاجی بهم گفت نمیخواد بیای و مازندران و ترک نکن اما زیربار نرفتم.. با فرودگاه ساری هماهنگ شد، و از چالوس با هلی کوپتر رفتم فرودگاه مرکز مازندران که اسمش دشتِ نازِ ساری بود اگر اشتباه نکنم.. از اونجا هم با یه پرواز مخصوص خیلی فوری مازندران و به مقصد تهران ترک کردم. رفتم فرودگاه تهران پیاده شدم. با پرادوی اداره اومده بودند دنبالم، گفتم من و ببرن 034. رفتم 034 پیش حاج کاظم. کد ورود و دادم وارد شدم. با توپ پُر رفتم داخل ساختمونه سه طبقه ی خونه امن تشکیلات. عاصف من و وقتی دید مات موند. چون فقط حاجی میدونست من دارم میرم تهران.. خلاصه کارمون طوریه که احدی نمیفهمه ما الان کجاییم و نیم ساعت بعدش کجاییم. رفتم دفتر حاج کاظم در زدم وارد شدم. بعد از وارد شدن بغل کردیم هم و عاصف هم همزمان اومد داخل اتاق حاجی... بهشون گفتم: «بشینیم سه تایی ببینیم میخوایم چیکار کنیم.. من باید فوری برگردم مازندران. وقت نداریم دیگه اصلا. چون احتمالا تا چند ساعت دیگه اتفاقایی میفته اونجا. یا شهادت فاطمه، و یا نجاتش.. و شایدهم گره خوردن این پرونده بیشتر از قبل و یا خیلی اتفاقات خسارت بارِ دیگه..» همه چیزارو من و حاجی و عاصف از اولِ اول،، یعنی از ترکیه تا اینجا بررسی کردیم.. دیدم یکی در زد.. در که باز شد دیدیم خانم ارجمند هست.. حاجی بهش گفت: «بیا داخل.» اومد دیدیم یه موبایل دستشه و داره هی زنگ میخوره. گفت: «نامزد مجیدی هست. همینجور داره یه بند زنگ میزنه.» بهش گفتم: +خب جواب بده. _من نمیتونم. آخه بهش چی بگم آقا عاکف. نمیتونم بهش بگم شوهرت تیر خورده. تازه روز عقدش هم هست.. راستش من جرات چنین کاری رو ندارم. +الان از مجیدی آخرین خبری که دارید چیه؟ زنده هست یا... عاصف گفت: توی اتاق عمله. تیر نزدیک گردنش خورده. نگاه کردم دیدم همینطور گوشی داره توی دست خانوم ارجمند زنگ میخوره. گفتم: «گوشی و بده به من.» گوشی و گرفتم و جواب دادم: +سلام بفرمایید. _سلام.. ببخشید آقای مجیدی نیستند؟ +خیر _عذرمیخوام من همسرشون هستم.. قراربود تماس بگیرند از چندساعت قبل باهام، ولی تماس نگرفتند و نگران شدم..میشه بگید شما کی هستید؟ +خانم ببخشید، من همکارشونم (همکارش نبودم . چون اون دانشمند صنعت فضایی کشور بود و من امنیتی. مجبور بودم اینطور بگم.) خواهر محترمم، خیلی ازتون عذرمیخوام اما متاسفانه باید عرض کنم آقای مجیدی، امروز در یه ماموریتی، به طور اتفاقی و مشکوک بهشون تیر خورده. الانم اتاق عمل هستند. منتظر جواب و واکنش خاصی موندم، اما دیدم صدایی نمیاد. +الو. الو... خانومِ آقای مجیدی صدای من و دارید؟ ظاهرا زنه شوک بهش وارد شد. از اون طرف یکی گوشی و گرفت و گفت: _الو شما کی هستید. چی گفتید حال خواهرم بد شده. سرو صدا میومد یکی میگفت آب قند بهش بدید حالش میاد سرجا و یکی میگفت آب بپاشید به صورتش و... گوشی و قطع کردم و به ارجمند چپ چپ نگاه کردم و بهش گفتم: «گوشی و بردار ببر پایین.. سیم کارت و باطریش و در بیار و بزارش یه جایی دور از دفتر.. به مرتضی بگو یه ماشین بفرسته جلوی درب خونه مجیدی، برن خانومش و بگیرن و ببرن بیمارستان.» ✅ ادامه👇
خیمه‌گاه ولایت
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف سری دوم قسمت چهل و‌ نهم فیلم و که از تهران بچه ها واسم فرستادند، فایل و
ارجمند داشت میرفت که بهش گفتم بمونه چندلحظه. کارت بانکیم و از جیبم در آوردم و دادم بهش و گفتم: «خسرو جمشیدی که توی خاک ترکیه ترور شده، مشخصات خانومش و بررسی کنید. بعدشم شماره حساب دقیق خانومش و پیدا کنید. کارتم و میدم بهتون تا از حساب من که توش الان 5میلیون و دویست پول هست، 5 میلیون به حساب همسر مجیدی بریزین تا برای سه ماه آینده دستشون پول باشه، چون بهش قول دادم از خانوادش حمایت کنم.. ان شاءالله حالا اگر بعد سه ماه زنده بودم باز درخدمتشون هستم.» ارجمند رفت و من و حاجی و عاصف ادامه دادیم جلسمون و ! حاجی گفت: _عاکف تو که خبر دادی از شمال داری میای اینجا، دلم قرص شد. البته عاصف خَلَاء و عدم حضور تورو برام جبران میکنه. ولی خب هر گل یه بویی داره و هر سلاحی یه کاربرد داره. میخواستم بهت این و بگم که تو توی آسمون شمال__تهران بودی اتاق عملیات حریف زنگ زده بهمون.. بچه ها تونستن محدوده بیشتری رو از تماسشون شناسایی کنند.. ولی چون تلفن اونا ماهواره ای هست و زود هم قطع میکنند هنوز دقیق نتونستیم تشخیص بدیم چخبره و کجا هستند. +چی گفتند؟ _همون زنه قبلیه بود و بهمون گفت انگار شما متوجه نیستین که ما کاملا جدی هستیم.. خیال میکنید من شوخی میکنم؟ نیم ساعت دیگه که جنازه زن عاکف و بهتون گفتم کجاست می فهمید ما چقدر جدی هستیم. داشت قطع میکرد که داد زدم سرش و گفتم صبرکن. بعد بهش گفتم این دفعه قول میدم پی ان دی اصل و بهتون بدم نه قلابیُ. که اونم گفت بار آخری هست که فرصت میدیم. +خب حاجی الان برنامه چیه؟ میخوایم بدیم قطعه ی اصلی رو واقعا؟ _مجبوریم.. با مقامات بالاتر تشکیلاتمون رایزنی کردم. اوناهم پذیرفتن طرح و !! چون اینطوری هم میتونیم به منطقه ای که، اتاق عملیات اونا هست برسیم و هم اینکه میتونیم بعد دستگیری اینا محل نگهداری خانومت و از زیر زبونشون بکشونیم بیرون. اصل کاری همین اتاق عملیات توی تهرانه که داره به شمال خط میده چیکار کنن و چیکار نکنن..چون موتور سواره تونست در بره.. ما توی ترافیک موندیم.. نمی تونستیم با موتور هم زیاد تعقیبش کنیم..چون نظر کارشناسا بر این بود حساس نکنیم طرف مقابل و. +نمیدونم چی بگم حاجی. _عاکف من میرم یه سر اداره و با مقامات بالاتر بررسی میکنم بازم این طرح و !! یه سری پیشنهادات و نقطه نظراتی هست که باید نظر بدن روی اون.. چون از اختیارات من خارج هست. حاجی جلسه رو ترک کرد و رفت اداره، تا با رییس تشکیلاتمون و یه سری کارشناس های اطلاعاتی امنیتی هماهنگی و بررسی های لازم و انجام بده. من و عاصف مونده بودیم توی دفتر و داشتیم تبادل نظر میکردیم و عملیات و اتفاقاتی که ممکن بود بیفته رو بررسی میکردیم. ده دقیقه بعد از رفتن حاجی، دیدم از دفتر پایین زنگ زدن به دفتر حاجی که طبقه بالا بود. تلفن دفتر و جواب دادم: +بگو خانم ارجمند میشنوم. _حاج عاکف، از یکی از نهادها اومدن و میخوان ورود کنند داخل ساختمون. نمیدونیم چیکار دارن. آیفون و زدن و اسم شما و حاجی رو آوردن. دروباز نکردم.. چون اصلا هماهنگی نشده.. دستور چیه؟ +چند لحظه وایسا. گوشی دستت باشه. رفتم از پنجره دفتر نگاه کردم و دیدم یه ماشین، با پلاک اداری هست و انگار با دوسه تا محافظ دم در ایستاده. برگشتم سمت میز و گوشی و گرفتم و گفتم دوربینی که توی کوچه هست و مربوط به ما هست، هر سه تا تصویرش و بفرست روی مانیتور حاجی ، تا من اول ببینم چخبره. اگه میشه زوم کن روی ماشین و اون کسانی که جلوی درب ایستادند. تصاویرو فرستاد و همونطور که گوشی دستم بود ومانیتور و میدیدم، بهش گفتم: «دیدمشون.. گوشی و بده دست مرتضی.» مرتضی گرفت گوشی رو بهش گفتم: «مرتضی جان، فورا مسلح میری پایین دم در.. قبلش از دوربین نگاه بکن وضعیت بیاد دستت.. رفتی پایین درو باز نمیکنی.. از اون پنجره کوچیکی که روی در هست بپرس چیکار دارن. بعد بهمون خبر بده.» نکته و هشدار امنیتی: شاید سوال شد براتون چرا به ارجمند نگفتم بگه به مرتضی.. حقیقتش با اتفاقات پیش اومده و نفوذ در این پرونده و تحرکات مشکوک، من حتی به نزدیکترین افراد هم توی این ماموریت اطمینان نداشتم.. کار اطلاعاتی در واقع همینه. از داخل ضربه میخوری همش. برای همین ممکن بود ارجمند تا اینجا نفوذی بوده باشه. شاید مرتضی. شاید عاصف و شاید هم حاجی...من شیوه خودم و داشتم..برای همین به احدی در پرونده ها به طور مطلق اطمنیان نمیکردم. بگذریم. مرتضی با بی سیم و اسلحه رفت پایین ولی دروباز نکرد. از دریچه کوچیکی که روی درب داشت، که مثل درهای بازداشتگاه ها می موند، جوابشون و داد و بررسی کرد. بعدش بی سیم زد بالا به من. _حاج عاکف___مرتضی؟ +بگو مرتضی میشنوم ! _آقایون میگن از شورای عالی امنیت ملی اومدن. دستور چیه؟
خیمه‌گاه ولایت
ارجمند داشت میرفت که بهش گفتم بمونه چندلحظه. کارت بانکیم و از جیبم در آوردم و دادم بهش و گفتم: «خس
✍ ادامه دارد... ⛔️ و هرگونه استفاده (تاکید میکنیم هرگونه استفاده) از این مستند داستانی امنیتی فقط باذکر منبع و لینک کانال تلگرام و ایتا و‌ سروش ( ) که در پایین درج شده است می باشد وگرنه قابل پیگیری و‌شکایت خواهد بود و‌ از لحاظ شرعی پیگرد الهی دارد. ⛔️ ✅ خیمه گاه ولایت در اِیتا👇 ✅ http://eitaa.com/kheymegahevelayat ✅ تلگرام👇 🌐https://telegram.me/kheymegahevelayat_ir1 ✅ خیمه گاه ولایت در سروش👇 ✅ http://sapp.ir/kheymegahevelayat
🌐رسوایی جنسی برای صلحبانان سازمان ملل 🔶نشریه «ساندی تایمز» در گزارشی به بررسی تجاوز جنسی کارکنان سازمان ملل به زنان و کودکان در آفریقا پرداخت که یکی از کارکنان حافظ صلح سازمان ملل اعتراف کرد زمانی که در کنگو حضور داشت به 20 تا 25 کودک تجاوز کرده است 🔶بنا به گزارش این فرد، کارکنان سازمان ملل به ارتباط جنسی با زنان بدکاره در کشورهای میزبان خو گرفته بودند و حالا با گذشت بیش از یک دهه از آن حوادث، "این فرهنگ همچنان پابرجاست". ادمین: مالک اشتر جمهوری اسلامی ایران ↩️ لحظه به لحظه بامسائل و مطالبِ تحلیلی ،سیاسی، امنیتی درون مرزی و برون مرزی 🌐 @kheymegahevelayat
🔫800 عملیات تروریستی موساد در یک دهه نشریه انگلیسی «دیلی میل» در گزارشی مستند مدعی شد که اسناد حاضر از 800 ترور موساد برای هزاران شخصیت سخن می گوید که این حجم از عملیات تروریستی در یک دهه انجام شده است. 🌐 @kheymegahevelayat
🔺ایران را ببندد اقتصاد جهانی در باتلاق فرو می‌رود مرکز مطالعات امریکن گریتنس: ◾️ ۷ تنگه و آبراه حیاتی را به عنوان مهمترین نقاط عبور و مرور استراتژیک معرفی کرده است که مهمترین آن‌ها تنگه هرمز است. ◾️در صورت بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران، جهان در یک باتلاق فرو خواهد رفت. 🌐 @kheymegahevelayat
📌 هدایت شبکه در پوشش سفارت آلمان 📋 موساد از طریق یک شبکه علیه حزب الله در منطقه جنوبی بیروت اقدام به جمع آوری اطلاعات می‌نمود. 📄 این شبکه که اکثر عناصر آن لبنانی بودند، با جمع آوری اخبار و اطلاعات لازم به شناسایی شخصیت ها، اماکن و فعالیت های حزب الله می پرداخت و آنها را برای می فرستاد . آنچه در این شبکه مورد توجه بود این بود که افسران اطلاعاتی از قبرس و در پوشش سفارت آلمان این شبکه را هدایت می کردند. ادمین: مالک اشتر جمهوری اسلامی ایران 🌐 @kheymegahevelayat
درباره شایعه رفع حصر، خبرگزاری فارس نوشت: طبق اطلاعات واصله، شورای عالی امنیت ملی، تاکنون هیچ مصوبه‌ای در مورد رفع حصر نداشته است و اساساً موضوعات مهم‌تر و اولویت‌دار، به‌ویژه در حوزه اقتصادی کشور و مقابله با هجمه ناجوانمردانه و غیرقانونی نظام سلطه بر علیه معیشت و زندگی روزمره مردم ایران وجود دارد که مجالی برای پرداختن به مسائلی چون حصر باقی نمی‌گذارد. ادمین: مالک اشتر جمهوری اسلامی ایران 🌐 @kheymegahevelayat
سخنگوی وزارت خارجه ایران تاکید کردبه هیچ وجه امکان گفتگو با آمریکا وجود ندارد چون آن ها غیر قابل اعتمادند. 🌐 @kheymegahevelayat
♦️پاسخ منفی پاکستان به درخواست آمریکا و عربستان جهت تشکیل اتاق جنگ 📝 طبق برخی اخبار منتشرشده، ایالات‌متحده و عربستان طی ماه‌های اخیر از پاکستان خواسته‌اند جهت ایجاد یک اتاق جنگ در مرزهای شرقی ایران -مشابه آنچه در اردن علیه سوریه ایجاد شده بود- با آن دو کشور همکاری نماید. همچنین گزارش شده که درخواست مزبور مورد مخالفت پاکستان قرار گرفته است. ✍ ✍✍ 💡 تحلیل و ارزیابی 1⃣ مقاومت منطقه‌ای ایران، سبب شده محور تروریستی منطقه سعی نماید جبهه‌ای جدید را در جنگ نیابتی خود علیه جمهوری اسلامی، در مرزهای شرقی این کشور بگشاید. 2⃣ پیاده‌نظام جبهه‌ی مذکور، فارغ‌التحصیلان و خروجی‌های مدارس دینی‌ای هستند که طی سال‌های اخیر، عربستان سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی بر روی آن‌ها انجام داده است. 3⃣ بااین‌حال، اصلی‌ترین علت مخالفت پاکستان با این درخواست، علم به این موضوع است که ایجاد هرگونه جنگ و درگیری در مرزهای ایران و آن کشور، بیش از آنکه عربستان و آمریکا را متضرر نماید، برای خود آن کشور هزینه خواهد داشت. 4⃣ پاکستان با معضل امنیتی تروریسم دست‌به‌گریبان بوده و ایجاد یک جنگ نیابتی با استفاده از خاک این کشور، می‌تواند این معضل را دامن بزند. 5⃣ علاوه بر این، پاکستان در حال حاضر با هند در حوزه‌ی کشمیر و با افغانستان در طول خط دیورند دارای اختلافات مرزی و ژئوپلیتیک است. این کشور در حال حاضر، اختلاف جدی و راهبردی‌ای با ایران ندارد و نمی‌خواهد با این همسایه‌ی خود نیز دچار اختلافات طولانی و مشکلات امنیتی شود. ادمین: 12000 ↩️ لحظه به لحظه بامسائل و مطالبِ تحلیلی ،سیاسی، امنیتی درون مرزی و برون مرزی 🌐 @kheymegahevelayat