هدایت شده از مهدوی ارفع
در یـــاری ولــایت
زهــراســت مــقــتــدایــم ...:)🏴
◼️مراسم بزرگداشت عالم مجاهد
#آیت_الله_مصباح_یزدی
همزمان با شهادت حضرت مادر 🖤
در خیمه حسینی #گلستان_شهدا ... 🕊
پای بحث و منبر حجج اسلام
#مهدویارفع و #رسایی ...
ساعاتی برای ولایت و انقلاب🇮🇷 پس
همه باهم به عشق #عمار_انقلاب می آییم✊🏻
حضور پرشور شما عزیزان باشد برای
روزهای سهشنبه و چهارشنبه ساعت ۱۸:۳۰
بیایید که حتی
#شهیدان هم شمارا چشم در راهند ...:)🌱
#بارعایت_کامل_پروتکلهای_بهداشتی
هدایت شده از رحا مدیا
🔘#مصباح_حوزه_ها(5)
🔻ایستاده در برابر سیل شبهات
🔶در سالهای پیش از انقلاب، تبلیغات مارکسیستی کشور را فراگرفته بود. رژیم شاه نیز نه تنها با آنها مقابله نمیکرد بلکه تقویت جریانات مارکسیسم را فرصت مناسبی برای تقابل با روحانیت میدانست.
🔶اقبال به مارکسیسم آنچنان زیاد شده بود که به تعبیر مرحوم آیتالله #مصباح_یزدی «جوانان بسیاری را در کام خودش فرو برده بود. از افراد متدین و از خانوادههای اهل علم و یا بازاریهای بسیار متدین بچههایشان مارکسیست شده بودند.» (ذوشهادتین، ص217) و «حتی برخی از شاگردان خود من گرایشهای ماتریالیستی پیدا کرده بودند» (همان، ص220)
🔶این جو آنچنان عجیب بود که برخی مانند #موسوی_خوئینی_ها با تفسیرهایی مادی از دین، موجب بوجود آمدن گرایشهای انحرافی مثل مجاهدین خلق و گروهک فرقان شده بودند.
🔶طبیعی است که رها نمودن مردم به ویژه جوانان در چنین فضای غبارآلودی که حتی #حوزه_های_علمیه را با خطراتی مواجه کرده بود؛ موجبات صدمه به اسلام را فراهم میکرد.
🔶دیدن چنین وضعیتی آیتالله مصباح را رنج میداد به همین دلیل علاوه بر موضعگیریهای عالمانهای که در مقابل مارکسیسم داشت، یک جریان ضدمارکسیستی را در حوزه به راه انداخت.
🔶 ایشان در همین راستا یک بخش آموزشی در موسسۀ در راه حق ایجاد کرد. علاوه بر اینها برای رصد فعالیتهای ضد سوسیالیستی، مسافرتی یک ماهه به چند کشور عربی داشتند تا از نزدیک با فعالیت مجامع علمی آن کشورها آشنا شوند.
🔺مقابله با شبهات و دفاع از اسلام ناب، ویژگی بارز ایشان بود.
🖋 #علی_اعتمادی
#رحا
#آیت_الله_مصباح_یزدی
@resalathozehenghelabi
#آیت_الله_مصباح_یزدی
✍ نوه ی آیت الله مصباح یزدی:
تقریباً ۴۵ دقیقهای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاجآقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاجخانم هم نبودند. احوالپرسی همیشگی و خوشوبشی کردیم. حاجآقا از من خواستند چیزی برایشان بیاورم.
میخواستند بگویند متکا را بیاور که کلمهاش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم.
سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقهای سکوت شد. رو کردند به من و بغضآلود و با صدای لرزان گفتند: « آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش میرود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟»
آن بغض سنگین اشک شد و کمکم از چشمانشان سرازیر شد. این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟»
فکر میکردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند. «به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند.
نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوبلباسی. عطرهای دمدستیشان را آنجا میگذاشتند. صدای اذان شان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغضشان ترکید. به پهنای صورت اشک میریختند.
گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر میکنم این «علی علی» گفتنهای ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتنها ما را رها نمیکند. ما را ول نمیکنند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش میآیند و جواب این «علی علی» گفتنها را میدهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری میکنند.»
بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمانمان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم... بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید میدانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمانمان را امانت دهیم. این علی علی گفتنها آنجا کار خودش را میکند.»
#سبک_زندگی_اسلامی
#ابد_در_پیش_داریم
#امیرالمؤمنین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075