eitaa logo
کانون خادمین گمنام شهدا
1.5هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
107 ویدیو
5 فایل
کانون خادمین گمنام شهدا: کانونی مستقل ومردمی کانونی بدون وابستگی به نهاد یا ارگانی کانونی که وابسته به #شهداست وبس کانونی که #گمنامی را پرورش میدهد خدایا اخلاصی ازجنس #شهدا عنایت کن با #ما همراه باشید مکان:مشهدخیابان امام رضا ادمین: @Khgshohada_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
متولد۱۳۷۰ فرزند ڪوچڪ خانواده اے ۷نفره ڪہ سایه ے پدر را چندسالی بود نداشتند با برادرانی و خواهرانی و البته مادرے پر قدرت در خانہ اے صمیمی و آرام رشد یافتہ بود مادر و برادرش از و اش میگفتند...از و زیر بار حرف زور نرفتنش... برادرش با شوق از قد و بالاے میگفت...از اینڪه برادر ڪوچڪترش دست نوازش میڪشید بر پای مادر و تلاش بر تسڪین درد مادر داشت مادر از میگفت و اینڪه با هرڪسی رفاقت نمیکرد تمام فرزندان را به ثمر رساند و چشم انتظار عاقبت بخیری و وصال فرزند ڪوچڪش بود ڪہ با ڪامل شد تمام زندگیشان در آرامش و شادے بود...همه از شادے و خوش رو بودن خانوادیشان تعریف میکردند دورهمی هاے پر از شادی و خنده تا اینڪہ خبر شهادت دوست حسن میرسد به سراغ مادر میرود برای جلب رضایت مادر اما دل نمیڪند اتمام حجت میڪند با مادر... -مادر میتوانم بروم...بدون خبر...بدون اسم...اما میخواهم با باشد...با تو و مادر با تمام علاقه اذن شدن به را میدهد قبل از اعزام تمام بدهی ها را صاف میڪند معتقد بود همه چیز را باید درنظر گرفت بعد پا به سفر بگذارد هنگام خداحافظی خبر برنگشتن را میدهد بہ تاریخ۹۳/۸عازم میشود....قبل از اربعین حسینی در اولین اعزامش به دست بوسی حضرت زینب(س)ڪہ میرسد،رفیقش میگوید بخواه از اینجا آنچہ را هیچ جا نمیدهند... بخواه و اسیر نشدن با اطمینان میگوید نه!اسیر نمیشوم...از بانویم خواستم پیش خودش بمانم خواست و ماند...خواست و خواسته شد ۱۵روز پس از اعزام در روز سال ۹۳ به فیض نائل آمد خبر رسید و مادرے ماند که خبری از آخرین فرزندش است خبر که رسید مادر آرام گرفت و چشم از در برداشت که فرزند رشیدش از در می آید و حالا مادر گوش به زنگ خبرے از پیڪر فرزندش است مادر از خواب ڪنار اروند میگفت که پلاڪ فرزندش را در یافته یا خوابی که او را در ڪربلا دیده و گفته بودم مادر چرا نیامدے ؟! از خوابی که بعد از مراسم سالگرد میبیند و اورا جلوے در خانہ دیده بود مادر برای رفع میریزد و میکند برای سلامتی رزمنده ها و آرام شدن دل چشم انتظاران میگوید خوش بحالت مادر...اما ڪاش پیڪرے از تو به دستم میرسید همه اتفاق نظر دارند ڪہ شهید حسن جعفری از وقتی رفتہ است خوشی نیز رخت بر بسته دعا ڪن برایمـان حسن آقا بہ امید بازگشت تمامے جاویدالاثر ها و حاجت روایی همگی‌مان و نگاه عمہ ی سادات بہ دلهای آلوده مان 🆔 @KHGShohada_ir
🏴 ارباب اذن را میدهد سقای راه می افتد باصلابت و هیبت همیشگیش زیر لب میگوید دعا ڪنید تا بر می گردم، غنچہ سرخ دهان شش ماهہ، در هجوم باد هاے داغ و سوزان پرپر نشود و ماهی خنده بر لب هاے خشڪ سہ سالہ، از بی آبی نمیرد سایه بان خستہ خیمہ اگر ڪمی طاقت بیاورد و نشڪند، براے دخترڪان آفتاب نشین، ترانہ باران می آورم و بوسہ هاے داغ عقیلہ قبیلہ بر تن تب دار سجاد (ع) را به خنڪاے نسیم می سپارم. دعا ڪنید تا بر می گردم، هاے خالی به غارت نرود و تازیانہ ها، لب هاے تشنہ را به جاے آب، بہ خون میهمان نڪنند و آب من به خاموشی سینہ هاے, سوختہ برسد، نہ بہ دامن هاے آتش گرفتہ. لالایی مرغان دریایی را در گوش ناآرام بخوانید تا گلوے ، با تیر سہ شعبہ سیراب نشود! دعا ڪنید تا بر می گردم ، حسین تشنہ لب پا به قتلگاهش نگذاشتہ باشد و ڪاسہ من، زودتر از خنجر قاتل به گلوے او برسد. اما اگر بر نگشتم ،چشم هایم را به خاڪ علقمہ بسپارید ؛ چشمہ اے جوانہ خواهد زد، از اشڪ هایی ڪہ در چند قدمی فرات، بر خاڪ حسرت ریخت. ... 🆔 @khgshohada_ir
بِسمـ اللّٰہ الرَّحمٰنِ الرَّحیمـ بازدید اینبـارمان از پدر و مادر شهیدے دهۂ شصتے است ڪہ چہ قدر مےتواند راه بگشایـد.... در ڪودڪی و زبانـزد بود، بود! از دوران خود را موظف به پوشیدن لباس بسیجے ڪرد تا از همان ابتدا بیاموزد شهدا را و تا لبیڪ گوید جبہہ حق را... و در دوران خدمت سربازے در نیروے هوایے مشغول بہ فعالیت شد! ایشان با شنیدن اتفاقات و حملہ داعش تاب نیاوردند و پیگیـر رفتن شدند، رفتنے ڪہ ڪسے نمےدانست بازگشتش سوے یا ! ولی براے رفتن اذن از پدر مادرش میخواست ولے میگفت بدانید ڪہ هرزمان مرگ زمانش برسد، دیگر مجالے براے از آن نیست، حال هرڪجا باشے باید شوے! بہ عنوان و تخریب عازم شد آن هم با شهید والامقام اسدے جواد آقا قبل از شهادتش اعلام ڪرده بود ڪہ مےخواهد شود و غسل شهادت هم ڪرده بود! بہ راستے ڪہ شهدا چہ ارتباط نزدیڪے با دارند ڪہ انگار بہ آنها الهام مےشود ڪہ رفتن است... بعد از شهادت، پیڪر ایشان رهسپار مےشود، جایے ڪہ وقتے آدرس شهدا را بدهے دل بہ آنجا پر مےڪشد، چون کوتاهترین راه تا خداست! و پدر شهید توصیه مے ڪنند که الگو برداریم از این راه.... ڪہ استکبار تا زمان ظهور موعود هست ولے شما جوان ها مےتوانید درمقابلش بایستید، بدون هیچ ..... و مادر هم از هاےِ مادر پسرے مےگوید ڪہ براے رفعِ بےقرارے هایش به لباس هاےِ جوادش پناه میبرد تا با بوییدنش حضورش را حس ڪند و بگیرد! امید است با بمانیم در این راه! چون بسے مهم تر از است...... 🆔 @KhGShohada_ir