موجودِ دوپا بودن زیادی کلافهکنندهست، کاش یکی
از کتابایِ محمودِ دوریش بودـم' عربی، غمگینُ زیبا .
" لقاء ' حُـب ' عـشق ' يداهہ ' شوق ' حنین "
عزیزَقلبی ؛
متي سيكونُ اللقاء ؟
ﺄ ماذلتَ تحبني ام نَسيتَنـي ؟
هل تعلمُ شئٍ عن الـ ع ـشق و مرور الذكريات ؟
اشتقت الیک، هل تشتاقُ لي ؟
متيٰ سامسك يداك و احضنك ؟
فكـادا الحنيـن يقتلني في فراقك .
- لقا۽ ' ديدار .
خیآلِخوش.
خیلی خوشگله.
خوانندههایِ عزیز ؛ این همه اهنگ
برایِ لیلاجون خوندید کافی نیست ؟
نمیخواین بیاین برایِ کوثر اهنگ بخونید ؟
محبوبِ من ؛
اگه بهم نگی - بیا همه پیرهنِ مردونههام واسهیِ تو - ناناعت میشم .
خیآلِخوش.
اگه بزرگ شدم میخوام محمودِ درویش بشم.
بزرگ شدم میخوام چاووشی بشم.
میگم اسماعیل، چیه این دلتنگی ؟
وسطِ خندههایِ از ته دلُ چشایِ بارونیِ از شدتِ خنده ،
درست جایی که دوروبریات فکر میکنن رد دادی که اینقدر
بیپروا میخندی، دقیقا همونجا اسماعیل، همونجا میاد سراغت ؛
چیه این دلتنگی که وسطِ مهمونی و چایی خوردنُ
گپزدنایِ شبونهای، همونجایی که داری
با لبخند به حرفهایِ بقیه گوش میکنی
یهو به خودت میای میبینی دو ساعتِ که به
خطایِ دیوار زل زدیُ به اون فکر میکردی ؛
و بعدش دنبالِ یه بهونهای میگردی تا
از اون جمع پاشیُ بری قبل اینکه کسی
فینفینبینیُ اشکایِ رویِ گونتُ ببینه ؛
چیه این دلتنگی اسماعیل ؟ چرا ولکن نیست ؟