همیشه اون خاکبرسری که عادی سیو نمیشه
فرق داره
حالا چقدر فرق داره رو نمیدونم.
وقتی معدهم درد میکنه و حوصلهی خودم رو ندارم، وقتی باتری اجتماعی بودنم تموم میشه، من حتی اون لحظه هم ذوق پیام تو رو دارم.
دلتنگی وقتی زیاد بشه، کمکم رنگ نفرت میگیره... اینکه چیزی رو بارها و بارها بخوای، ولی هر بار نبودنش تو رو خرد کنه.
May 11
هدایت شده از دیالوگ؛
به یه جایی میرسی که دیگه نه کسی رو دوست خودت می دونی و نه کسی رو دشمنت، همه غریبه هایی هستن که خاطره های خوب یا بد برات میسازن و میرن..
May 11