🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#شهیدانه
#جا_ماندیم
#از_قافله_شهدا
این #رسم ما نبود
که ز #باران جدا شویم
در هجوم #وحشت_شب
بی صدا شویم
این #عهد ما نبود
که در #انتهای راه
ما بین #کوچه_ها
تک و تنها #رها شویم
آن روزها که #شوق
#شهادت به سینه بود
#توفیقمان نبود که
#شبیه شما شویم
#رفتید تا همچو
#پرستو رها شوید
#ماندیم ما که همنفس
#سرفه_ها شویم
ای #کاش می شد
از لبتان #ساغری زنیم
تا #همنشین و هم نفس
#آل_عبا شویم
رفتید #خوش به حال شما
#یادمان کنید
شاید که با #نسیم
#دعاتان دوا شویم
#خدایا_ما_را
#به_قافله_شهدا
#برسان
🥀 🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
احترام ژنرال آمریکائی به
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#عباس_بابایی
#قسمت_اول
#شهید_بابایی در بخشی از #خاطرات خود در مورد تحصیلات #خلبانی_اش گفته بود: دوره #خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر #گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم #روشن نبود و به من #گواهینامه نمیدادند، تا این که روزی به دفتر #مسئول_دانشکده، که یک #ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم.
به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم.
پرونده من در جلو او، روی میز بود، #ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به #قبول و یا #رد شدنم اظهار نظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم.
از سؤال های #ژنرال بر میآمد که نظر #خوشی نسبت به من ندارد.
این ملاقات ارتباط مستقیمی با #آبرو و #حیثیت من داشت، زیرا احساس میکردم که #رنج_دو_سال دوری از #خانواده و #شوق برنامههایی که برای زندگی آیندهام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال #محو_و_نابودی است و باید #دست_خالی و بدون دریافت #گواهینامه_خلبانی به ایران برگردم.
در همین فکر بودم که در #اتاق به صدا در آمد و شخصی #اجازه خواست تا داخل شود.
او ضمن #احترام، از #ژنرال خواست تا برای کار #مهمی به خارج از #اتاق برود با رفتن #ژنرال، من لحظاتی را در #اتاق تنها ماندم.
#ادامه_دارد
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹*
https://eitaa.com/joinchat/3210084356Cf7e71112fd