🏴 نماز خواندن با لباس مشکی در ایام سوگواری اهل بیت علیهم السلام 🔷 س ۶۷۳۹: آیا نماز خواندن با لباس سیاهی که در ایام سوگواری و شهادت اهل بیت (علیهم السلام) پوشیده می‌شود، مکروه است؟ ✅ ج: نماز با لباس سیاه مکروه است و در غیر نماز کراهتش ثابت نیست و پوشیدن لباس سیاه جهت اظهار حزن در ایام سوگواری اهل بیت علیهم السلام مستحسن است. 🆔 @resale_ahkam

گوش دادن به موسیقی   سؤال: گوش دادن به موسیقی که دارای مجوز وزارت ارشاد است، چه حکمی دارد؟   جواب: هر موسیقی که انسان را از خداوند متعال و معنویات و فضائل اخلاقی دور کرده و به سمت بی بندوباری، بیهودگی و گناه سوق دهد، حرام است و اگر اینگونه نباشد، گوش دادن به آن به تنهایی اشکال ندارد. 🍀🍀احکام مصور 🍀🍀 🌼🌼 https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼

طهارت و نجاست الکل سؤال: آیا الکل هایی که در داروسازی و پزشکی برای ضد عفونی یا تزریقات مورد استفاده قرار می گیرند نجس هستند؟ جواب: اگر الکل موجود در آن، الکل مست کننده‌ای باشد که در اصل مایع بوده است، بنابر احتیاط واجب نجس است و نمی توان با بدن یا لباسی که به آن آغشته شده است، نماز خواند و در صورت شک محکوم به طهارت است. 🍀🍀احکام مصور 🍀🍀 🌼🌼 https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼

🏴 حکم سینه زنی در عزاداری اهل بیت (علیهم‌السلام) 🔷 س ۶۷۴۰: آیا سینه زنی در مراسم عزاداری سالار شهیدان از مصادیق حزن محسوب می‌شود؟ و تا چه حدی جایز است؟ ✅ ج: اگر به نحو متعارف و به‌ گونه‌ای باشد که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه در عزاداری محسوب شود، اشکال ندارد. 🆔 @resale_ahkam

🏴 برهنه شدن در عزاداری 🔷 س ۶۷۴۲: آیا برهنه شدن هنگام سینه زنی بدون حضور نامحرم اشکال دارد؟ ✅ ج: شایسته است عزاداری به شیوه مرسوم و سنتی که با لباس انجام می‌شده است برگزار شود. 🆔 @resale_ahkam

🌷🍃نــام: احمد 🔺نـام خـانوادگـی: مختاری 🟢🍃نـام پـدر: حسن ⚪️🍃تـاریخ تـولـد: 1345/04/19 ⚫️🍃مـحل تـولـد: مهدیشهر 🌷🍃سـن: 22 سال 🌷🕊تـاریخ شـهادت: 1367/05/05 🟢🍃نوع شغل: پاسدار (دانشجو) ⚪️🍃مسئولیت: معاون گروهان ⚫️🍃محل شهادت: اسلام آباد غرب 📌عـملیـات: مرصاد (درگیری با منافقین) 🌷🍃مـحل مـزار: گلزار شهدای مهدیشهر https://eitaa.com/khoban72

🌷زندگی نامه شهید احمد مختاری (رضوان الله علیه)🌷 🟢🍃احمد مختاری در سال 1345 در خانواده ای مذهبی در شهر مهدیشهر دیده به جهان گشودند. نام پدرش حاج حسن شغلش مال داری و مادرش مریم شوقانی خانه دار است. ⚪️🍃احمد پس از گذراندن دوران ابتدایی وراهنمایی، تحصیلات خود را در رشته برق هنرستان شهید بهشتی مهدیشهر ادامه دادند. ایشان در سنین نوجوانی در سال 1362 وارد فعالیت های نیروی مقاومت بسیج شدند و شروع به گذراندن دوره های آموزش نظامی در مناطق کردستان نمودند. ⚫️🍃در سال 1364 همراه با حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمدند. همزمان با این فعالیت ها و حضور در جبهه ها با پشتکار و تلاش به تحصیلات خود ادامه دادند و در رشته مهندسی برق قدرت دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تهران پذیرفته شدند. 🌷🍃شهید احمد مختاری در طول دوران حضور خود در جبهه ضمن بروز رشادت های فراوان، چندین بار مجروح شدند، یک بار از ناحیه کتف و شانه مجروح شدند و مدتی در بیمارستان ساسان تهران بستری بودند. همواره آرزوی شهادت داشت و سوز وگدازها و مناجات ها و دست نوشته های ایشان گواه بر این مدعاست. 🌷🕊شهید احمد مختاری اشتیاق فراوانی به فهم عمیق دین و اخلاق داشته وهمواره ارتباط نزدیکی با روحانیون داشتند. سرانجام این شهید بزرگوار در تاریخ 5/5/1367 به آرزوی خود رسید و در عملیات مرصاد به دست منافقین کوردل به یاران شهیدش پیوست. 🌷🌷🌷عهدنامه شهادت با شهیدان مجتبی سعیدی و علی سراج نشانه عشق ایشان به شهادت است. https://eitaa.com/khoban72

🌷🌷🌷اینجانبان علی سراج، مجتبی سعیدی و احمد مختاری پیمان می بندیم بر اینکه هر کدام از ما ۳ تن به درجه رفیع شهادت نائل آمد دو نفر دیگر را در روز قیامت شفاعت نموده و در محضر خداوند از خدا بخواهد که ازگناهان ۲ تن دیگر بگذرد و در نزد خداوند ۲ تن دیگر را شفاعت نماید. 🌷خدایا چنان کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار🌷 ۱۳۶۴/۶/۹ 🌷🕊🕊🕊خــداونــد متعال در فــاصـله‌ كربلاي‌ 1 تا حماسه‌ مرصاد اين‌ هر سه‌ را به حضور پذيرفت‌! 🟢🍃امام خامنه ای حفظه الله ⚪️🍃در سال 1385 به استان سمنان سفر کرده بودند در مورد این سه شهید فرمودند: 🌷🌷🌷آن سه نوجوانی که از مهدیشهر با هم پیمان می بندند که هر کدام شهید شدند آن دو نفر دیگر را در روز قیامت پیش خداوند شفاعت کنند، سه نوجوان و هر سه شهید میشوند، نام اینها را شما میدانید، داستان اینها را شما می دانید، 🟢🍃اینها جزو ماجراهای فراموش نشدنی تاریخ است اینها چیزهایی نیست که از خاطره یک ملت برود. https://eitaa.com/khoban72

🌷شهیدی که بعد از اتمام کفنش بر مادرش لبخندی زد🌷 🟢🍃مادر شهید می گوید: ما در ییلاق بودیم که شوهر خواهرم به آنجا آمد، من وقتی او را دیدم فهمیدم که خبر احمد را آورده. ازش پرسیدم چه خبر؟ گفت: آمدم گوسفند بخرم. من با تعجب گفتم: گوسفند؟ برای احمد اتفاقی افتاده؟ گفت: احمد مجروح شده من به او گفتم: دروغه، گفت: نه مجروح شده حاضر شوید به تهران برویم 🔺که در حین راه خبر شهادت احمد را به ما گفت. ⚪️🍃ما وقتی به مهدیشهر رسیدیم احمد را آورده بودند و در سپاه گذاشته بودند، رفتیم او را دیدیم او را کفن کرده بودند، از آنجایی که وصیت کرده بود که من او را کفن کنم، 🔺خودم دوباره کفنش کردم. ⚫️🍃لحظه‌ای که کفن کردن احمد به اتمام رسید و پایین پایش ایستادم و به او گفتم احمد جان خوب خوابیدی پس بخواب تو به آرزویت که شهادت بود رسیدی در همین حین احمد لبخندی زد، خواهرم یک دفعه با صدای بلند گفت: شهید دارد می‌خندد؟! که من گفتم رویش را بپوشانید آخر مگر می‌شود جسدی که 12 ساعت در سردخانه بوده بخندد؟ 🔺او به حرفهای من واکنش نشان داد. 🌷🍃همان شب خواب احمد را دیدم دیدم باز دارد برایم می خندد گفتم: چرا می خندی؟ گفت: آخر دیدی یادت رفت! صبح که بیدار شدم به این موضوع خیلی فکر می کردم همه نشان از 🔺 این قضیه واقعیت داشت. ❤️🍃احمد قبل از شهادتش به خانه امد من در اتاق بودم وقتی به درون پذیرایی آمدم دیدم احمد کفن را روز زمین پهن کرده و دارد روی آن غلت می زند و می خندد به او گفتم احمد این چه کاریه؟ می خواهی مرا سکته بدهی؟ پاشو بساطت را جمع کن؟ بعد او گفت: مادر من، روزی می شود که با دستان خودت مرا کفن می کنی 🔻🔻🔻