⁉️چرا در کربلا علیها را ویژه زدند؟
📌یهودیان نشانههای اباعبدالله علیه السلام را داشتند و میدانستند که این اتفاق کنار فرات خواهد افتاد، در کتابهای آنها بود. برای مسلمانها هم پیامبر صلی الله علیه و آله پیشبینی فرموده بودند. آنها میدانستند که امام بعد از امام حسین اسمش علی است، گفتند: «هم امام حسین و هم امام بعدی را همین جا میکشیم
🔺و کار را یکسره میکنیم.»
🟢🍃اباعبدالله برای اینکه بتوانند این خط را گم کنند، اسم همۀ پسرهایشان را علی گذاشتند. علیاکبر، علی اوسط (امام سجاد) و علیاصغر علیهم السلام. با حکمت خدا حضرت سجاد بیماری بسیار سختی میگیرند طوری که نمیتوانستند تکان بخورند. زمانی که کاروان اسرا را به کوفه میبرند، ابنزیاد میگوید: «این مرد کیست که بین اینها زنده مانده است؟» جواب میدهند که او علیبنالحسین است،
🔺ابنزیاد میگوید: «ما که همۀ علیها را کشتیم.»
📌این یعنی برنامه داشتند که نباید علی در کربلا زنده بماند، برای همین علیها را در کربلا ویژه زدند. هم از اسم علی بدشان میآمد، طوری که میگویند: «بُغْضاً لاَبِيكَ؛ ما از بابایت علی بغض داریم.» و از طرفی به اینها گفته شده بود که نگذارید
🔺علیها زنده از اینجا برگردند.
🔳هم #روضه است و هم #معرفت و هم بصیرت 🏴
https://eitaa.com/khoban72
29.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙🌷#روضه حاج مجید بنی فاطمه
🌙🖤حال بقیع امشب خیلی غم انگیزه ...
🥀🤍زائرش این شب ها فقط یه خانومه ...
🏴شهادت رئیس مذهب جعفری امام صادق علیه السلام
🔺بر همه شیعیانش تسلیت باد 🏴
#شهادت_امام_جعفر_صادق علیه السلام
#25 شوال_۱۴۴۵
#روضه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🖤#روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
🤍🍃در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
🥀🖤من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
🤍🍃#استاد_مسعود_عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🇮🇷
⭕️ #شبهه : میگن که #عزاداری و #روضه خونی رو آخوندا درست کردن و ریشه قرآنی و روایی نداره !!!
🎞 بریم #پاسخ رو در کلیپ بالا ببینیم
💫🌷حجت الاسلام محسن قرائتی
🥀🤍اول روضه خون ، خود خدا روضه خونده ؛ اونم نه برای مسلمان !
🔺برای دخترهای مشرک !!
#سواد_رسانه_ای #امام_حسین (علیه السلام)
#روضه
🥀🖤کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟»
🤍🍃بغلش کردم و چسباندمش به سینهام. آرام در گوشش گفتم «ریحانهجان! اگر راستش را بگویم من را میبخشی؟ این پیکر بابامهدی است.»
🥀🖤یکهو دلش ترکید و داد زد «نه، این بابای منه؟! این بابا مهدی منه؟! این بابا مهدی خوب منه؟!»
🤍🍃برادرم خواست بغلش کند و ببرد. سفت تابوت را چسبیده بود و جدا نمیشد. از صدای گریههای ریحانه مردم به هقهق افتادند.
🥀🖤دوباره در گوشش گفتم «ریحانهجان یک کار برای من میکنی؟»
با همان حال گریه گفت «چه کار؟»
بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.»
پرسید «چرا خودت نمیبوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان میکنند. فیلم میگیرند. خجالت میکشم.»
🤍🍃گفت «من هم نمیبوسم.»
گفتم «باشه. اگر دوست نداری نکن ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس.»
یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت «مامان از طرف تو هم بوسیدم. حالا چرا پاهایش؟»
🥀🖤گفتم «چون آن پاها همیشه خسته بود. همیشه درد میکرد. چون برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) قدم برمیداشت.»
🤍🍃یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان میدهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر میدید طاقت میآورد؟ نه، به خدا که بچهام دق میکرد.
✍️ از زبان همسر شهید مدافع حرم مهدی نعمایی عالی
🍃🏴🍃🏴🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌷همیشه هرشب جمعه
🥀🤍به سینه غم دارم
🕊🌷حرارتیست قدیمی
🥀🤍که در دلم دارم
🔘#روضه🔊
🔘#مهدی_رسولی🎙
🔘#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🔘#شبجمعهاستهوایتنکنممیمیرم