🔘خطمقدم
🕊🌹کارها گره خورده بود، خیلی از بچهها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند.
🥀🤍حاجی بیقرار بود اما به رو نمیاورد خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه !
🕊🌹یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی رو صدا زد ...
🥀🤍حاجی گفت: هر جور شده با بیسیم تورجیزاده رو پیدا کن
🕊🌹خلاصه تورجی رو پیدا کردن حاجی بی سیم رو گرفت
🥀🤍با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت:
🕊🌹تورجی چند خط روضهحضرتزهراسلامالله برام بخون
🥀🤍شهید تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد
🕊🌹که دیدم حاج حسین خرازی از هوش رفت ... !
🥀🤍صدا رو روی تمام بی سیمها انداخته بودن.
🕊🌹خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم
🥀🤍دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگن خط رو گرفته بودن
🔺بعثی ها رو تار و مار کردن.
🔘#شهید_تورجی_زاده