eitaa logo
خوبان
647 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
11هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط با ادمین:https://eitaa.com/Khoban7
مشاهده در ایتا
دانلود
@qomirib Shanbeye aram 20.mp3
زمان: حجم: 7.28M
📚 🎧 🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 📗کتاب 🕊🌹 ✍️ نویسنده: محمدمهدی بهداروند 🥀🤍انتشارات حماسه یاران 0️⃣2️⃣ 📝 کتاب شنبه آرام، روایت زندگی دانشمند شهید محسن فخری‌زاده از کلام همسر اوست. ⬅️ در این قسمت میشنویم: 🌷احسان 🌷ورزش فوتبال 🌷پرورش قناری 🌷پدر و مادر 🌷مسجد 🌷نماز جماعت 🌷نذری محرم 🌷خیرات پدر 🌷شب تاسوعا 🌷مداحی 🌷کتابخانه
خار و میخك - قسمت ۲۰.mp3
زمان: حجم: 12.31M
📚 🔊 🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 📗 ✍️نویسنده: 0️⃣2️⃣ 💫🌹آتش انتفاضه 🥀🤍در خیابان‌های غزه، جرقه‌ای کوچک به آتش بزرگی تبدیل می‌شود. جوانانی که از زندان گریخته‌اند، با عملیات‌های شجاعانه اشغالگران را غافلگیر می‌کنند... ⬅️ در این قسمت میشنویم: 🔘غزه 🔘سه زوج‌ در یک منزل 🔘شیخ احمد 🔘بیمارستان شفا 🔘انتفاضه 🔘سیاست شکسته شدن استخوانها
🕊🌷 📚پیشانی و بوسه (جلد ۶، شمع صراط) 📘 ✍️ به روایت همسر شهید 0️⃣2️⃣ 🍃🌸وقتی خبر بارداری من را شنید گفت: خدا را شکر مثل این که زینب من دارد می آید!طولی نکشید که این پیش بینی آقا مرتضی به واقعیت پیوست و به دنیا آمدن دخترمان, مصادف شد با تولد حضرت زینب (س), دقیقا روز سی ام دی ماه 1363. آقا مرتضی طبق قرار قبلی نام فرزندمان را زینب گذاشت و مرتب می گفت: خدا را شکر که او ما را شرمنده این مادر شهید نکرد و زینب یعنی زینت پدر. 🥀🤍[روزی که زینب متولد شد آقا مرتضی در فسا نبود و به شیراز رفته بود, برای پلاک کردن ماشینی که از طرف تیپ به ایشان داده شده بود. آن روزها ما حدود صد و بیست هزار تومان بدهکار بودیم و پس از مشورت با من موافقت کردیم که ماشین را بفروشیم و بدهکاریمان را بدهیم و این کار را انجام دادیم. آقا مرتضی یک دم زینب را رها نمی کرد مرتب او را بغل می کرد و می بوسید . در ابتدا خانواده با این نام مخالفت کردند ولی او زیر بار این قضیه نرفت. 🍃🌸چند روزی بعد از تولد زینب به او خبر دادند که یکی از دوستانش شهید شده است. او هم بلافاصله وسایلش را جمع کرد و به من گفت: چند روزی بمان تا وقتی که حالت کاملا خوب شد، وقتی که برای سالگرد علی الوانی می آیم تو را به اهواز ببرم.زمانی که برای سالگرد این عزیز به فسا آمد به من گفت:من با جلیل [شهید اسلامی, یار و همرزم مرتضی]صحبت کرده ام که می خواهم شما را به اهواز ببرم او به من گفته تا بعد از این عملیات صبر کن. 🔻🔻🔻