eitaa logo
مداحی ترکی و فارسی /خوبان عالم
5.3هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
7.7هزار ویدیو
42 فایل
#منبرهای کوتاه و بهترین #مداحی های ترکی و فارسی ... همه در کانال خوبان عالم ؛👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3821666398C3a7954ba65
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵عده ای خیال می ڪنند که با خواندن نماز و روزه بہ بهشت می روند، درحالیکه رفتن به بهشت با دستگیری از فقـرا امڪان پذیر است. 📚آیت الله مجتهدی تهرانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ... 🌱سلام بر آن مولایی که آینه ی تمام نمای خداست. سلام بر او و بر روزی که تمام خلق در آینه وجود او، خدا را به تماشا خواهند نشست... 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس. 🌤 ════✧🖤🥀✧════ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🏴
۲۲ دی ۱۴۰۱
دعای عهد.mp3
21.59M
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤 سید حجت بحرالعلومی 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺🌺
۲۲ دی ۱۴۰۱
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 🌸الگوی زیبایی برای دیگران باش. 👈سعی کن کسی که تو را می‌ببیند، آرزو کند مثل تو باشد. ✔️از ایمان، ✔️از عقیده، ✔️از اخلاق، ✔️از مهربانی و انسانیت، ✔️از تعهد سخن نگو ... 🔸دورۂ خوب حرف زدن، دیگر تمام شده! 💠بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند … •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
هواۍ‌رفقایش‌راداشت، تاجایۍڪہ‌میتوانست‌ڪمڪشان‌میڪرد؛ ونسبت‌بہ‌حرمتۍڪہ‌بین‌رفقایش‌بود، حساسیت‌نشان‌میدادوبامعرفت‌بود🍃 حتۍ نسبت‌ بہ‌دوستانش‌ ارزش‌ و احترام‌ قائل‌ بود:)! 🕊 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشش تمامی گناهان 🎙 قالَ رَسولُ اللّٰه (ص) : لَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ لِأَخِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَضَائِلَ‏ لَا یُحْصِی عَدَدَهَا غَیْرُهُ فَمَنْ ذَکَرَ فَضِیلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ . پیامبر اکرم (ص) : حقیقتاً خدای تبارک و تعالی برای برادرم علی ابن ابیطالب (ع) چنان فضیلت‌هایی قرار داده که شماره آنها را خود پروردگار می‌تواند احصا فرماید، پس هر کس یک فضیلت از این فضیلت‌ها را بر زبان جاری سازد، در حالی که در دل به آنها اقرار دارد، خدای متعال نیز جملگی گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد . 📙الامالی شیخ صدوق ، ص ۱۳۸ . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ" !! "ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺟﻤﺎﻟﺶ" !! "ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﮐﻼﻣﺶ" !! "ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ" !! "ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ" !! "ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ" !! "ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺻﺎﺣﺒﺶ" !! "فرزند" را به "ایمانش" بنگر ؛ نه به "وفاداریش" !! "پدر" و "مادر" را فقط ؛ بنگر !! هر چه بیشتر ؛ بهتر ! 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
👌خود را اماده کنید که سفری طولانی پیش روست... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرگ ناگهانی استادمهدی دانشمند 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
۲۲ دی ۱۴۰۱
🌹امام صادق (ع) درستکار باش! خداوند روزی تو را می رساند و زندگی را بر تو آسان می کند. 📖(بحار، ج47، ص117) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۲ دی ۱۴۰۱
شتباه کردم بابام گريه میکردمادرم گريه میکرد خواهروبرادرام.... صبح عاشورا، زنجيرو برداشتم و پيرهن مشکي رو پوشيدم و رفتم سمت حسینیه محلمون. تو حسينيه که رفتم، ميشناختند، ميدونستند من هيچوقت اينجاها نميومدم همه یه جوری نگام میکردن سرپرست هيئت آدم مسنیه آمد و پيشونيمو بوسيد و بغلم کرد و گفت رضاجان خوش آمدي، منت سر ما گذاشتي منم خجالت میکشیدم آخه یه عمرباعث اذیت وآزارمردم اون محله بودم...رفتم تودسته و هي زنجير ميزدم وبه ياد اون سيلي هايي که به مهدي زده بودم گريه ميکردم هي زنجير ميزدم به ياد کتکايي که با گناهانم به امام زمان زدم گريه ميکردم جلسه که تمام شد، نهارو که خورديم، سرپرست هيئت منو صدا زد گفت: رضاجان میای کربلا؟ گفتم: کربلا؟!! من؟!!! من پول ندارم!!! گفت نوکرتم، پول یعنی چی؟ خودم میبرمت هنوز ماه صفر تموم نشده بود دیدم بین الحرمینم زدم تو صورتم گفتم حسین جان میخوای با دل من چکار کنی؟ زهراجان من یه شب تو عمرم به تو اعتماد کردم، کربلاییم کردی؟ بی بی جان من یه عمرزیربارگناه مرده بودم توزنده ام کردی؟ اومدم ضریح آقا رو گرفتم، ضریح امام حسینو، گریه کردم. داد میزدم، حسین جان، حسین جان، دستمو بگیر حسین جان، پسر فاطمه دستمو بگیر، نگذار برگردم دوباره نذاردوباره راهموگم کنم..... سرپرست هیئت کاروان زیارتی داره داره، مکه مدینه میبره. یه روزتومسجدمنودیدصدام زدرضاجان میای به عنوان خدمه بریم مدینه، گفت همه کاراش با من، من یکی از خدمه هام مریض شده خلاصه آقا چندروزه ویزای مارو گرفت، یه وقت دیدیم ای بابا سال تمام نشده تو قبرستان بقیع، پای برهنه، دنبال قبر گمشده ی زهرا دارم میگردم گریه کردم: زهرا جان، بی بی جان، با دل من میخوای چکار کنی؟ من یه شب به تو اعتماد کردم هم کربلاییم کردی هم حاجی!!! خلاصه دیگه شغل پیداکردمو اهل کاروزحمت شده بودم رفیقای اون چنینی را گذاشته بودم کنار و آبرو پیدا کردم یه مدتی، دو سالی گذشت همه ماجرا یه طرف، این یه قصه که میخوام بگم یه طرف مادر ما گفت: رضاجان حالا که کار داری، زندگی داری، حاجی هم شدی، مکه هم رفتی، کربلایی هم شدی، نوکر امام حسین هم شدی، آبرو پیدا کردی، اجازه میدی بریم برات خواستگاری؟ گفتم هرچی نظرشماست مادر،من روحرف شماحرف نمیزنم رفتند گفتند یه دختری پیدا کردیم خیلی دختر مومنه و خوبیه خلاصه رفتیم خواستگاری پدر دختر تحقیقاتشو کرده بود. منو برد توی یه اتاق و درو بست و گفت: ببین پسر من میدونم کی هستی. اما دو سه ساله نوکر ابی عبدالله شدی. میدونم چه کارها و چه جنایات و .... همه ی اینارو میدونم، ولی من یه خواهش دارم، چون با حسین آشتی کردی دخترمو بهت میدم نوکرتم هستم. فقط جان ابی عبدالله از حسین جدا نشو. همین طوری بمون. من کاری با گذشته هات ندارم. من حالاتو میخرم. من حالا نوکرتم. منم بغلش کردم پدر عروس خانم را، گفتم دعا کنید ما نوکر بمونیم. گفت از طرف من هیچ مانعی نداره، دیگه عروس خانم باید بپسنده و خودتون میدونید گفتند عروس خانم چای بیارند. ما هم نشسته بودیم. پدرمون، خواهرمون، مادرمون، اینها همه، مادرش، خاله اش، عمه اش، مهمونی خواستگاری بود دیگه عروس خانم وقتی باسینی چای وارد شدیه نگاه به من کرد، یه وقت گفت: یا زهرا!!!!! سینی از دستش ول شد و گریه و از سالن نرفته خورد روی زمین... مادرش، خاله اش، مادر من، خواهر ما رفتند زیر بغلشو گرفتند و بردنش توی اتاق من دیدم فقط صدای شیون از اتاق بلنده همه فقط یک کلمه میگن: یا زهرا!!! منم دلم مثل سیر و سرکه میجوشید، چه خبره! مادرمو صدا زدم، گفتم مادر چیه؟ گفت مادر میدونی این عروس خانم چی میگه؟ گفتم چی میگه؟ گفت: مادر میگه که.... دیشب خواب دیدم حضرت زهرا اومده به خواب من، عکس این پسر شمارو نشونم داده، گفته این تازگیا با حسین من رفیق شده.... به خاطر من ردش نکن مادر دیشب حضرت زهرا سفارشتو کرده.... به خدا جوونا اگر رفاقت کنید، اعتماد کنید، اهل بیت آبروتون میده، دنیاتون میده، آخرتتون میده ای آبرودار آبرویم را بخر٬ جان زهرا از گناهم درگذر... یازهرا... 🌀🌀🌀🌀🌀 *نشر دهید همراه باذکر صلوات*
۲۲ دی ۱۴۰۱