eitaa logo
ارتباط با خدا
71 دنبال‌کننده
583 عکس
415 ویدیو
11 فایل
﷽‌ 🕋 خلوتگاهی عارفانه 🔸نکات ناب قرآنی 📖 🔸داستانهای عبرت آموز 📚 🔸مناجات با پروردگار 🤲🌱 🔸احادیث ارزشمند اهل بیت 📜 راه ارتباط با ما👇 @Najmi_mohammadi
مشاهده در ایتا
دانلود
ارتباط با خدا
#شاهزاده_ای_در_خدمت #قسمت_بیست_و_هفتم علی علیه السلام وارد خانه شد و درحالیکه صورتش از شادی می درخ
چند روزی از ورود میمونه به خانهٔ پیامبر می گذشت، چند روزی که به اندازه تمام عمرش ،فیض برده بود و تجربه و علم کسب کرده بود. میمونه که دخترکی ده ساله بود و در این ده سال ، از صبح تا شام در قصرهای رنگ و وارنگ به سر کرده بود و قد کشیده بود ، اینک عظمت این خانهٔ خشت و گلی که عاری از هر تزیین و تجملی بود در پیش چشمش هزاران برابر آن قصرهای مجلل می نمود . او پیامبر اسلام را چونان پدری مهربان بر امتش یافته بود و حال که مشرف به دین مبین اسلام شده بود ، محمد صلی الله علیه واله را چون پدرش و حتی بسیار بیشتر از او دوست می داشت و گویا این حس دو طرفه بود و رسول خدا هم محبتی اینچنین به میمونه داشت. پیامبر به راستی چون دخترش ، میمونه را دوست می داشت و در هر لحظه از حضورش در خانه ، نکته های ناب را به این دخترک آموزش می داد و میمونه بسیار مسرور بود که در تقدیرش ،چنین سرنوشت زیبایی رقم خورده و دوست داشت این برکتی که نصیبش شده تا آخر عمرش ادامه داشته باشد و این زیبایی حضور او در خانه پیامبر به زیبایی حضورش در بیت علی و زهرا پیوند بخورد. چند روزی بود که فاطمه سلام الله علیها ، دختر پیامبر به خانهٔ پدرش می آمد ، میمونه همیشه در خفا و پنهانی، این بانو را می نگرید و هر لحظه که بوی فاطمه در فضا می پیچید خود را مانند باد به نزدیک ترین جای ممکن به این خانم مهربان، که بی شک سرور زنان عالم بود ، می رساند. میمونه احساس کرده بود که فاطمه چیزی می خواهد بگوید ،اما از گفتن آن شرم دارد ،تا اینکه چند روز بعد فاطمه به اتفاق همسرش علی به خانه پیامبر آمدند و به محضر رسول خدا رسیدند... ادامه دارد... اگر یک نفر را به او وصل کردی ، برای سپاهش تو سردار یاری👇 ‌‌‌‌‌‌‌🆔 @Khoda_Bamast ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄