فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مـراقبـتبرنمــازاولوقـت🌸
روحیه ی ایمان را در انسان تقویت نموده و همین مراقبت دایمی هرچند که با حضور قلب همراه نباشد، انسان را به #نماز با حضور قلب کامل می رساند و قلب آدمی را سرشار از محبت و معرفت الهی می نماید.🍃
#عطر_نماز
اذان صبح به افق اهواز
5:41
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
#تلنگر
هواشناسۍاعلامکرد :
هوایمهدیفاطمهراداشتهباشید
خیلۍتنهاست سلامتیش ⁵صلوات ✋🏻
خجالتنکشعزیزکپیکردنش
عشقمیخواد🙂
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا محبت خدا را فراموش میکنیم؟
چی میشه یادمون میره مهربانی خدا رو!؟ 🍃🌸
#استادپناهیاݩ
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
#شهادت یک واژه و راهِ ...
#تمام_نشدنی است ...
و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند،
آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ...
و اما...هر آرزویی ... #بهایی دارد ...
بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند
و ما با #جان ...
و #جان_دادن، #آدم_شدن میخواهد
#خالص و #مخلص شدن میخواهد ...
#سختی و #درد کشیدن می خواهد!
و همه ی اینها ...
خلاصه می شود در #شهیدانه_زندگی_کردن...
شهیدانه زندگی کنیم تا #شهید شویم...
و #شهدا این گونه زیستند...
🌺شادی ارواح پاک شهدا صلوات🌺
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
🔴مکافات عمل!
🔰یکی از آقایان علما می گفت: روزی در صف نانوایی ایستاده بودم که ناگهان پیرمردی فریادش بلند شد.
♻️ معلوم شد پسر بچه ای شیطانی کرده و ریگ داغی را به پشت دست آن پیرمرد چسبانده است.
💠پیرمرد همراه با جیغ و داد می خندید. گفتند: چرا می خندی؟! گفت: یادم آمد که من پنجاه سال پیش که بچه بودم در همین جا همین کار را درباره پیرمردی کردم.
🔆 ریگ داغی از سنگک گرفتم و پشت دست آن پیرمرد چسباندم و امروز به مکافات عمل پنجاه سال پیش رسیدم!! فریادم برای سوختن دستم بود و خنده ام برای مکافات عمل.
📚به نقل از: نشریه صفیر هدایت، شماره 30
📖هر کس به وزن یک ذره، عمل خیری انجام دهد آن را می بیند و هر کس به وزن یک ذره عمل بد کند همان را خواهد دید.سوره زلزال، آیه 8
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
ما با گناه روح و قلب خود
را خراب کردهایم..؛
به حدی که دیگر عجائب
عالم را نمیبینیم..!
صدای تسبیح فرشتگان
را نمیشنویم..؛
عاشقانه از دوری خدا
اشک نمیریزیم..؛
و با غیر خدا سرگرم میشویم..!🌿°
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
❣زندگی برای شما همانطور خواهد بود که شما آنرا آنطور میبینید...
شما در مسیر زندگی همان چیزی را خواهید دید که عمیقاً به آن #باور داشته باشید...
اگر باور داشته باشید مردم خوب هستند، همه جهان با شما خوب خواهند شد....
اگر #باور داشته باشید همه مردم بد هستند، جهان با شما بد خواهد شد....
اگر باور کنید عشق وجود ندارد، یک زندگی خشک و بدون عشق را خواهید دید که در آن فقط محاسبات ریاضی حکم فرماست....
اگر باور کنید که #عشق وجود دارد، آنرا عمیقاً تجربه خواهید کرد...
همه چیز به باورهای شما وابسته است....
زندگی دقیقا همان چیزی را به شما نشان خواهد داد که شما میخواهید....
این، راز جهان خلقت است..🍃
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
رمز ترک گناه⁉️
رمزی نداره
فقط باید به یه باور برسی
فقط یه چیزی رو با تمام وجودت درک کنی
آن هم این است که:
الَم یَعلَم بانَّ اللهَّ یَرَی
می دونی چی می گه؟؟؟
می گه بنده من دارم می بینمت
به این فکر کردی هر گناهی که انجام می دی
خدا می بینتت؟؟؟
پس هر موقع خواستی گناه کنی
به این فکر کن که داره نگاهت می کنه
اون موقع است که خجالت می کشی
دیگه سمت گناه نمی ری...
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی استاد ماندگاری
فرق آدم با #نماز و بی نماز در دنیا روزانه 34 دقیقه است ولی در آخرت خیلی است!
اذان ظهر به افق اهواز
13:10
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
•.💚🌿'↯
کـاش دَر صَحراے مَحـشَر
وَقتی خُدا پُرسید
بَندِه مَن روزِگآرَت رآ چِگونه گُذَراندے
مَهدی فآطِمه بَرخیزَد وگویَد
#مُنتَظِر مَن بود 🤍
⸀📽 . .
#تلنگرانہ⌚️
یکۍمثلحضرتعباسبانفسخودش
مبارزهمیڪردههیچ...!
انقدریهمباحیابودهڪهباعثکنترل
نفسدیگرانهممیشده :)
اونوقتبعضیاانقدرگولدنیاروخوردن
کهبہجزخودشونبقیہروهمدچارگناهمیکنن🚶🏿♂💔.
#بہخودمونبیایم !
°•🌱
#حرفناب🔗✨
بھمیدانگناھڪہرسیدی
مردانہقدمبردار !🏃♂
میخوامزودترببینمٺ..
امضا:
شهیدگمنام :)💔
📝فرازی از وصیتنامه
🟢شهید مدافعحرم حسن غفاری
خدای من!
دوستانم یک به یک میروند،
من راستراست برای خود میگردم
آرامش و قرار ندارم!
خدای من!
دیگران شاید فکر کنند من
شهادترابرایبهشتمیخواهم،ولی نه!
ای معبود من!
در این لحظه، مکان و زمان
از تو میخواهم اگر
جان بیارزش مرا قبول نمودی
و بعد از پاکنمودت من
خواستی مرا در بهشت خود جایدهی،
از تو خواهش و تمنا دارم
به جای بهشت که شاید آرزوی همه باشد
به من نوکری و غلامیِ
آقا سیدالشهدا علیهالسلام را بدهی!
چرا که تنها چیزی که مرا آرامم میکند،
نوکری و خادمی
و خدمتگزاری به سالار شهیدان،
اباعبدالله الحسین علیهالسلام میباشد!
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
📿اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد📿
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
📸#ببینید | #عکسنوشته
🟣شهید مدافع حرم عمار بهمنی
همه ما معتقد به
ظهور حضرت امام عصر(عج) هستیم
و این امر نهایتاً محقق خواهد شد!
اگر بخواهید در زمان ظهور
شرمنده آن حضرت نشوید، پشتیبانِ ...!
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💜اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💜
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
اگه زمستون 1 دقیقه دیر تر بیاد .. بخاطرش یک شب رو به انتظار میشینیم ..!🌱
من یه مسافری رو میشناسم 1100 ساله که دیر کرده.. بخاطرش چقدر منتظر موندیم؟!😶🌫
#یاایهاالعزیز
چیکارکردیمباخودمون؟! 🚶💔
☆بسم رب الزهرا☆
🍃از همه #دلبری کردیم، جز #مهدی...
دل مهدی را بردن، هنر میخواهد که ما هنوز بی هنریم🥺
🍃میدانی! #بدبختی ما بی هنران از آن جا شروع شد که با آن همه گنج های پنهان در درونمان باز هم به بیراهه کشیده شدیم. از چه رو؟ با نشناختن اهل بیت، با نشناختن #مولایمان...
🍃اما در این میان، هنرمندانی بودند که نه تنها به بیراهه نرفتند، بلکه با انتخاب هایشان عجیب دلبری کردند. بلکه با انتخاب هایشان ما را به #تفکر وا داشتند. انتخاب های آنها، تلنگری شد برای تامل ما، یکی مانند #او ..
🍃اویی که هیچ چیز در این دنیا #آرامَش نمی کرد، جز وصال حق و خشنودی او. اویی که حتی اگر از انتخاب هایش هم بگذری، مقدمه صفحات زندگی اش، #نماز_اول_وقت بود و اگر چند خط پایین تر می آمدی، می رسیدی به نیکی به والدین و در آخر ختم میشد به همنشینی با #زیارت_عاشورا🌹
🍃اما از او که بگذریم، می رسیم به همان خود بی هنرمان که در این روزهای #غریب که حالمان را عجیب گرفته، به فکر شناختن هم نیستیم، حال عمل کردنمان پیشکش...😓
♡ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج♡
✍نویسنده : #مونا_زارع
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مدافع_حرم_حسن_غفاری
📅تاریخ تولد : ۲۵ شهریور ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱ تیر ۱۳۹۴، سوریه درعا
📅تاریخ انتشار : ۲۴ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : قطعه ۲۶ بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🕊🕊🕊
.
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
💌#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافع حرم احمد قنبری
مادر شهید نقل میکنند:
محله مان مسجدی نداشت. زمینی را وقف ساخت مسجد صاحبالزمان(عج) کرده بودند. مردم محل از این موضوع خیلی خوشحال بودند. شبهای جمعه تکهموکتی را در همان زمین پهن میکردند و زنان و مردان باایمان محل برای اقامهی نماز به آنجا میرفتند🕌
احمد هم که از ۶سالگی اهل نمازخواندن بود، در آن زمان ۱۲سال بیشتر نداشت. شبهای جمعه کِتری بزرگ آبجوش و لیوان و چایی را روی فرقونی میگذاشت و به آنجا میرفت تا به نمازگزاران چایی بدهد. همیشه نگران دستان کوچک و جثهی کودکانهی احمد بودم که مبادا آبجوش روی او بریزد☕️🤭🫖
یک شب، نمازم را تمام کردم
که با صدای گریــــهی احمــــد،
هراســــان به حیــــاط رفتــــــــم😨
گفتم: احمد جان! مادر به فدایت!
چه شده؟؟ چقدر گفتم مراقب باش!
آخرش آبجــــوش رویات ریخــــت؟😭
بدنش را وارسی کردم
و خبری از سوختگی نبود
اما یکبند گریــــه میکــــرد🙄
گفتم: مادر، دلم هزار راه رفت!
چه شده؟ چــــرا گریــــه میکنی؟😭
احمد گفت: مادرجان!
وقتی به خانمها چایی میدادم،
یکی از خانمها
به من گفت: «خــــادم الحسیــــن»!💚
آری! اینگونه پس از شهادتش، شهید مدافع حرم احمد قنبری آخرین طواف حرمش را دید و لقب "خادم الحسین" برای همیشه بر او باقی ماند!🕊
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎊اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🎊
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
دلدادهی ارباب بود..
درِ تابوت رو باز ڪردند
این آخرین فرصت بود..
بدن رو برداشتن تا بذارن داخل قبر
بدنم بیحس شده بود..
زانو زدم کنار قبر
دو سه تا کار دیگر مانده بود..
باید وصیتهای محمدحسین رو
مو به مو انجام میدادم..
پیراهن مشڪیاش رو
از توی کیف در آوردم..
همان که محرمها میپوشید..
یڪ چفیه مشکی هم بود
صدایم میلرزید..
به آن آقا گفتم که این لباس
و این چفیه را
قشنگ بڪشد روی بدنش..
خدا خیرش بدهد توی آن قیامت؛
پیراهن رو با وسواس ڪشید روی تنش
و چفیه رو انداخت دور گردنش
جز زیبایی چیزی نبود..
به آن آقا گفتم:
میخواست براش سینه بزنم
شما میتونید؟!
یا بیایید بالا خودم برم براش سینه بزنم
بغضش ترڪید
دست و پایش را گم کرد
نمیتوانست حرف بزند
چند دفعه زد رو سینه #محمدحسین
بهش گفتم: نوحه هم بخونید..
برگشت نگاهم کرد
صورتش خیسِ خیس بود
نمیدونم اشڪ بود یا آبِ باران..؟!
پرسید: چی بخونم..؟!
گفتم: هرچی به زبونتون اومد..
گفت: خودت بگو..
نفسم بالا نمیآمد
انگار یڪی چنگ انداخته بود
و گلویم رو فشار میداد..
خیلی زور زدم تا نفس عمیق بکشم..
گفتم:از حرم تـا قتلگاه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
سینه میزد برای #محمدحسین
شانههایش تکان میخورد
برگشت با اشاره به من فهماند
همه را انجام دادم..
خیالم راحت شد
پیشِ پایِ ارباب تازه سینه زده بود..
#همسرشهید..