فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدن رو شنیدن قساوت قلب میاره...!
-شیخاسماعیلرمضانی
🌱 «@khodaaa112»
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
شنیدن رو شنیدن قساوت قلب میاره...! -شیخاسماعیلرمضانی 🌱 «@khodaaa112»
حالا با خودت تکرار کن
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ ..🪴
صلوات خاصه حضرت فاطمة الزهرا
«سلام الله علیها» 🌿🤍
🌱«@khodaaa112»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
بانو...
حجاب تو را...
🌱 «@khodaaa112»
#حکمت۲
و آن حضرت فرمودند : آن که طمع را شعار خود نمود نفسش را خوار ساخت،و کسی که سختی و بد حالی خود را فاش کرد راضی به پستی شد، و آدمی که زبانش را بر خود امارت داد بی مقدار گشت.
#نهج_البلاغه
#کلام_مولا
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
🌱 «@khodaaa112»
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم [لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ شما هرگز به مقا
قسمت3
رمان مثل او؛...
روبرویش بودم دقیقا روبروی رفیقانم
شهید صفری احترام خاصی برای رسول خلیلی داشت پس اول به زیارت رسول خلیلی می روم کنار مزارش می نشینم
حالا دست بر سنگ قبرش می زنم سلام برادر رسول رفیق با وفای من دست گل را گذاشتم روی سنگ قبرش، حالا هیچ وقت این حس معنوی خوب را با چیزی عوض نمیکنم.
پیشش خلوت کردم و از خودم گلایه کردم
از چیزهای که دوست داشتم بهشان برسم ولی گاهی با خطاهایم از دست می دادم
نفس عمیقی کشیدم قرآن را از کیفم در آورم تصادفی باز کردم سوره یاسین آمد
شروع کردم چند ایه اش را آرام خواندم
دقایقی کنارش نشستم،
دوباره دست کشیدم روی سنگ قبرش و گفتم: خیلی اینجا بهم خوش گذشت ممنونم برای مهمان نوازی، هیچ وقت امروز رو فراموش نمیکنم حالا با اجازتون باید برم پیش برادر نوید صفری خیلی دعام کن برادر رسول دعام کن...
میدونم حواستون بهم هست
بلند شدم فقط چند قدم ان طرف تر مزار شهید نوید صفری بود...
برادر نوید چه شب هایی که با زیارت عاشورا که توی گوشه ی اتاقم خلوت میکردم و به نیت شما می خواندم تا این لحظه را نصیبم کنید
لبخندی زدم و کنار سنگ مزارش نشستم دست کشیدم روی سنگ قبرش سنگی که برای حرم امام حسین بود حالا هم زائر امام حسینم هم زائر فدائیان خواهرش خانوم حضرت زینب س ، سلامی کردم
گفتم اول رفتم پیش رسول چون حس میکردم اینطوری شما بیشتر راضی هستین
خوشبحالتان...
گل را گذاشتم روی سنگ مزارش قرانم را در آوردم نگاهی به عکسش کردم آرام گفتم سوره یوسف آمد توی کتاب شما هم دوستانتان به شما می گفتند یوزارسیف...
بعد خیلی ارام شروع کردم به خواندن چند آیه ،....
قرآن را بوسیدم و باز نگاه عکسش کردم
با بغض گفتم ازت ممنونم که دعوتم کردی
حتی لایق دونستی،
بازم دعوتم کنید باشه؟
البته که چند سال اینجا قراره درس بخونم حالا حالا ها هستم
تا جایی که می تونم سر می زنم، بلاخره ادم به دوتا رفیق و برادرش سر نزنه دیگه هیچ!
نگاهی به ساعت توی دستم کردم گفتم: چقدر زود گذشت...
کاش میشد خوابگاه من اینجا بود...
ببخشید دیگه باید برم ولی نمیدونم این جعبه کیکرو به کی بدم ؟
بلند شدم چادرم رو مرتب کردم
ببخشید دیگه خیلی دوست داشتم بیشتر بمونم، نمیدونم این س ساعت چطوری گذشت...
بازم برای دعوت نامه ممنونم
پیش حضرت زهرا س دعام کنید
کپی❌
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
قسمت3 رمان مثل او؛... روبرویش بودم دقیقا روبروی رفیقانم شهید صفری احترام خاصی برای رسول خلیلی داشت پ
قسمت4
مثل او...؛
جعبه ی کیک رو دادم ب ی پیرمرد و گفتم اینو پخش کنید بین زائر های که میان اینجا
ازش تشکر کردم و رفتم سر خیابون ،
خیلی حس خوبی داشت ی تاکسی رد شد
سوارش شدم و هی از سر در مزار شهدا دور میشدم...
تقریبا ساعت ۱۲رسیدم خوابگاه
از پله ها رفتم بالا درو باز کردم و ی سلام گرمی کردم رفتم تو لباسامو عوض کردم
مهلا: سمیه ناهار خوردی؟!
اگه نخوردی با بچه ها ماکارونی درست کردیم باهم می خوریم!..
+نه نخوردم ، باشه ممنونم الان میام
رفتم وضو گرفتم و نمازم رو خوندم بعدش تسبیحات حضرت زهرا رو انجام دادم و بلند شدم
حسابی حالم خوب بود.. سفره رو با دخترا پهن کردیم
رو کرد مهلا بهم گفت: این دختره از صبح اومده با هیچکس هم حرف نزد الانم دو ساعته حوله اش برداشته تا الان نیومده!
+یعنی چی نیومده ؟ لابد رفته تو حیاط قدم بزنه
عادت میکنه اشکال نداره لابد یکم دوری براش سخته!
-شاید
نهار که خوردیم منم خوابم گرفته بود..یکم چشام گرم شده بود خوابیدم...
فکنم فقط نیم ساعت خوابم برد چشام که باز کردم همون دختر جدید تختش روبروم بود و داشت نگاهم میکرد...
سلام کردم و بلند شدم رفتم سمت یخچال آب بخورم...
به عکس هایی که امروز توی مزار شهدا گرفتم نگاه میکردم...
و هزار بار خداروشکر کردم که نصیبم شد این لحظه، کتابو از کوله ام در اوردم و باز هم شروع کردم به خوندن
با خودم قرار گذاشتم که شبیه شهدا بشم..
حداقل سعی کنم مثلشون زندگی کنم کارهایی که میکردن رو انجام بدم.
کپی ❌
استاد پناهیان میگفت:
خدا گاهی نشون میده به ما که
ببین هیچ کس دوسِت نداره!
اما یواشکی میاد تو گوشِت میگه
جز من :)!🫂♥️
🌱 «@khodaaa112»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_قاسم
فقط جهت دیدن روی وجه الله روی زمین:)
🌱 «@khodaaa112»
ای نگهت خواستگه آفتاب 🕊🌿♥️ بر من ظلمت زده یک شب بتاب پرده بر انداز به چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم#مرحوم_آقاسی #اللهـمعجـللولیڪالفـرج 🌱 «@khodaaa112»
#حکمت۳
و آن حضرت فرمودند : بخل، عار است و ترس، نقصان است و تنگدستی، زبان زیرک را از بیان حجتش بر بندد و بینوا در شهر خود غریب است.
#نهج_البلاغه
#کلام_مولا
#اللهـمعجـللولیڪالفـرج
🌱 «@khodaaa112»
هر چه ما شوخی شوخی انجام دادیم
جدی جدی نوشته بودند.
-سهدقیقهدرقیامت
[ @khodaaa112]🌿
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
نمیدانم کجایی آقاجان 🤍
آیا در کوه طور در کربلا در مدینه در مشهد یا جمکران میعادگاه عاشقانت این را میدانم رسم عاشقی را خوب ادا نکرده ام برایت آنگونه باید مُنتَظَر نبودم خودمانیم درگوشی بگویم « فقط تظاهر کردم» آقاجانم مولای من چه جمعه ها گذشت و ما در خیال جمعه که می آیی بقیه روزهای هفته را کنار زدیم و فقط روز جمعه منتظرت شدیم اما اینگونه نیست ما باید هر روز هفته صبح و شام به یادت باشیم😓 شرمنده ایم برایمان دعا کنید.
[ @khodaaa112]🌿
یکی به من گفت:
ما در اینترنت تصاویر و مطالبی میبینیم
که [چشممان آلوده میشود]
و فکرمان درگیر میشود.
حالا میخواهیم یادمان برود،
اما هی ذهنمان میآید.
چکار کنیم که از ذهنمان پاک بشود؟
گفتم: از مجنون یاد بگیر، مجنون گفت:
«و کیف تری لیلی بعینٍ تری بها سواها
و ما طهرتها بالمدامع»
«چگونه میتوانی لیلی را ببینی
با چشمی که با آن غیر لیلی را دیدهای
و هنوز این چشمت را با اشک طاهر نکردهای».
اگر کسی میخواهد امام زمان (علیه السلام)
را زیارت کند، باید چشم را طاهر کند.
گریه ، چشم را طاهر میکند!🌱
| #آیتاللهحائریشیرازی |
[ @khodaaa112]🌿
#حجاب
❓پرسش:
مردهـا چشمهایشـان را ببندنـد، چـرا فقـط مـا خانمهـا حجـاب داشـته باشـیم؟
[ @khodaaa112]🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعی کنید عملتون رو
غیر از خدا
برای هیچ کس انجام ندید
-حاجآقاحیدری
[ @khodaaa112]🌿
#حکمت۴
و آن حضرت فرمودند: ناتوانی آفت، پایداری شجاعت، زهد در دنیا ثروت، و پاکدامنی سپر از بلاست و رضا به قضا همنشینی نیکوست.
📍نهج_البلاغه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
[ @khodaaa112]🌿
🪴♥️حاجتی ذهن و دلش را مشغول کرده بود.
گره از کارش باز نمیشد
رفت زیارت خانه خدا.
در جوارِ کعبه، لحظهای خواب چشمانش را گرفت.
در همان عالم رویا، شرفیاب شد خدمتِ پیامبر(صلی الله علیه وآله).
حاجتش را به خاتم الانبیا گفت.
حضرت حوالهاش داد به خاتم الاوصیاء!
شنید که:
"دوران، دورانِ فرزندم مهدی است؛ هر حاجتی داری از او بخواه."
📚 ماهنامه فرهنگی موعود، شماره ۱۸ و ۱۹.
#داستانک_مهدوی
#پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله)
[ @khodaaa112]🌿
حضرت فاطمه زهرا عليها السلام فرمود:
پدرم قبل از رحلتش به من فرمود: هر كس سه روز بر او و بر من درود فرستد خدا بهشت را بر او واجب گرداند. راوى مى گويد: گفتم: در زندگى او و شما؟ حضرت زهرا عليها السلام فرمود: بلى هم در حال حيات، و هم پس از مرگ.📜متن صلوات اللّهمّ صَلّ عَلی فاطمهٔ و أبیها و بَعلِها و بَنیها [و السّرّ المستودع فیها] بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک. 📚تهذيب الاحكام ج 6:9. [ @khodaaa112]🌿
برای آرامش قلب اقامون عج
ی یدونه صلوات بفرستیم:)....❤️🩹