[ اَلسَّلَامُ عَلَیکَ
یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة
وَ يَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة
يَا سَيِدَنَا یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ ...]
واقعاً چـقدر #تنـها بودیـم
در #دنیــا اگر حُسَیْــــــنْ♥️ نبود...!!!
#شڪرخداڪهدرپناهحسینیـــم
____
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
#خاطره_شهید
داشتیم برای حمله آماده میشدیم ، با سید راه افتادیم.
شب #عملیات همان چهره همیشگی اش را داشت، آرام بود.
همیشه انگار با نگاهش دنبال چیزی میگشت ، کم کم در گیری ها بالا گرفت،
منم گرم در گیری شدم، اما یک لحظه وسط در گیری انگار صدای مانند اصابت گلوله شنیدم برگشتم
سید و دیدم که #ترکش به قسمتی از پاش خورد و از قسمتی دیگه بیرون زد.😔
خودمو بالا سرش رسوندم و گفتم: سید جان بزار برگردونیمت عقب،
دیدم حالت چهره اش عوض شد گفت: چی؟ من برم عقب و بچه ها مو #تنها بذارم؟؟؟
با #چفیه زخمشو بست و بلند شد وتا آخر موند و عقب نرفت .
اینقدر بچه ها رو دوست داشت ، وقتی وارد جمع میشد تشخیص اینکه فرمانده الان تو جمع هست #سخت بود.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]