دور تا دور نشسته بودیم. نقشه آن وسط پهن بود. حسین گفت: تا یادم نرفته این رو بگم، اونجا که رفته بودیم برای مانور، یه تیکه زمین بود، گندم کاشته بودن. یه مقدار از گندمها از بین رفته. بگید بچهها ببینن چقدر از بین رفته، پولش رو به صاحبش بدین.
#شهید #حسین_خرازی
『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]