eitaa logo
خودم
3 دنبال‌کننده
346 عکس
76 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تا حالا حس کردی موقع مطالعه هزار تا مشکل میاد سراغت که نمی‌تونی درس بخونی مثلاً تمرکز نداری و حواس پرتی 🤯 یا مطلبی را می‌خونی ولی خیلی زود فراموش می‌کنی 🧐 یا یک ساعت روی دو صفحه میمونی و مدام می‌زنی صفحات قبلی 😰 یا اصلاً انگیزه‌ای نداری که بری سمت کتاب و مطالعه 😣 کلید رفع مشکلت اینجاست 👇✅ توی وبینار رایگان تندخوانی و تقویت حافظه 😍😍😍 سر فصل های وبینار داخل بنر بالاس 👆 این فرم ثبت نامش 👇 https://digiform.ir/w6fab3b1b 🔴 ظرفیتش فقط ۱۰۰۰ نفره 😱 راستی قراره بین ۳ نفر از کسانی که داخل وبینار شرکت کردند به قید قرعه دوره جامع تندخوانی و تقویت حافظه را هدیه بدیم 🎁😍
تا حالا حس کردی موقع مطالعه هزار تا مشکل میاد سراغت که نمی‌تونی درس بخونی مثلاً تمرکز نداری و حواس پرتی 🤯 یا مطلبی را می‌خونی ولی خیلی زود فراموش می‌کنی 🧐 یا یک ساعت روی دو صفحه میمونی و مدام می‌زنی صفحات قبلی 😰 یا اصلاً انگیزه‌ای نداری که بری سمت کتاب و مطالعه 😣 کلید رفع مشکلت اینجاست 👇✅ توی وبینار تندخوانی و تقویت حافظه (چگونه در هر دقیقه ۴صفحه کتاب بخونیم) 🌐لینک ثبت نام هم اینجاست👇 https://eitaa.com/joinchat/2574188597Cb942884099 🔴 ظرفیتش فقط ۱۰۰ نفره 😱
. خوشت میاد وقتتو الکی تلف کنی ؟ دوست داری از رفقا و رقبات عقب بمونی؟ چرا کاری که میتونی تو یک ساعت انجام بدی رو، ۴ ساعت براش وقت هدر میدی؟ 💯 روش های جدید اومده بهت کمک کنه که سریع تر بخونی ، راحت تر حفظ بیشتر تمرکز کنی و در نهایت از زمانت بیشترین استفاده رو ببری تا بتونی 👇 هم مطالعه کنی 📚 هم ورزش کنی 🏀 هم تفریح کنی 🪂 هم استراحت کنی ⛺️ هم به خانواده ات برسی 👨‍👦‍👦 هم تو آزمون های علمی👨‍🎓 موفق بشی و.... ولی اگه بخوای به روش لاک پشتی🐢 قدیمی مطالعه کنی به هیچ کدوم از اینها نمی‌رسی و فقط ی اعصاب خوردی و افسردگی برات میمونه چرا بیخیال روش های قدیمی عذاب آور نمیشی؟! .
من به مفهوم مثلث تندخوانی اعتقاد دارم و از نظر من فرد تندخوان، کسیه که تسلط کامل به سه ضلع این مثلث🔺 داشته باشه و الا صرف تند خوندن که همراه با درک مطلب نباشه و هرچی خوندی از یاد بره که فایده ای نداره به همین دلیل محتوا و ساختار دوره جامع رو طوری طراحی کردم که هر سه ضلع این مثلث رو پوشش بده 💪 یعنی در کنار افزایش سرعت مطالعه هم حافظه ات قوی تر میشه و راحت تر حفظ میکنی و هم قدرت تمرکز و درک مطلب ات بالاتر میره حالا این مثلث تندخوانی چیه و چه چیزایی رو شامل میشه رو در قالب ی تو کانال میذارم .
۲. چند تا توصیه و از ته دل 👇 ۱. هدف زندگی ات رو تو ی چیز خلاصه نکن ( کنکور، ازدواج، شغل خاص و...) به وظیفه ات عمل کن و بقیه اش رو بسپر به اون بالایی ۲. لازم نیست حتما هزینه کنی تا این مهارت رو یاد بگیری ، اگه واقعا مصممی برو سراغ دوره های رایگان که بیش از ۴ ساعت آموزشه و کمکت می‌کنه حداقل هم سرعت مطالعه ات ، هم حافظه ات و هم قدرت تمرکزت ۲ برابر😍 بشه کافیه به نکاتی که تو اون ۴ساعت گفتم قدم به قدم عمل کنی ، بعدش هم هر سوالی داشتی بپرس تا راهنمایی کنم 😊 ۳. تو وبینار جدیدی که قراره یکشنبه برگزار بشه حتما شرکت کن چون رایگانه و کاربردی .
مقدمه مردم اغلب معنویت را با تجربه مربوط می کنند. اما مطالعه کاملتر تاریخ نشان میدهد که معنویت تنها به این چشم انداز تقلیل پذیر نیست. به ویژه سنت های دینی گوناگون بیشتر از نظر شیوه های زندگی به معنویت نزدیک می شوند (شلدریک ص 113). رابطه بین ذهن و معنویت از چند هزار سال قبل مورد توجه بوده است. بعنوان مثال در متون دینی هندوها یعنی اوپانیشادها در این باره سخن گفته شده است که گویا چیزی درون ما( یا به طور دقیق¬تر) درون سر ما قرار دارد که ما را قادر می سازد تا به وسیله عملکردهای شناختی و حسی مان به کاوش و شناخت هستی و کشف معنویت بپردازیم (اندرو نیوبرگ ، 1399، ص ). رابطه بین ذهن و تجربه از مسائل عادی دینی و الهیات فراتر می رود؛ در طول 500 سال گذشته جنبش های فلسفی مختلف، تاثیرات شدید بر یکپارچگی معنویت و ذهن انسان داشته اند (نیوبرگ، 1399، ص ). اما در یک قرن اخیر بواسطه ظهور انقلاب شناختی و امکان تصویربرداری های مستقیم از مغز انسان، دانشمندان موفق به مطالعه مستقیم حالات ذهنی شدند و همین امر باعث شد تا تجربه معنوی و دبنی بعنوان یکی از حالات و رفتارهای ذهنی (mental state) برای پزوهشگران علوم اعصاب (Neuroscience) و همچنین متفکران دینی و معنویت پژوهان مورد اهمیت قرار بگیرد. ارتباط با عالم معنا از طریق تاملات درونی، همواره و به روش¬های گوناگون برای بشر مطرح بوده است، اما تعین پیدا کردن آن در مفهوم مشخصی به نام تجربه دینی یک نوع ابداع مربوط به دو سده اخیر است که توسط فیلسوفان دین و به دنبال برخی تحولات نظری در رهیافت های دینی و روبکرد به دین، پدید آمده است( شجاعی زند، 1388). تحولات عصر روشنگری، باعث توجه و تمرکز زیاد دین پژوهان به بعد تجربی دین شد؛ به نحوی که سخن گفتن از آن به بخش مهمی از تحقیقات دین شناسی در دوره مدن بدل شده است (فیروزی و دانشور، 1399). شروع قرن هجدم همراه و همزمان با طرح مباحث تجربه گروی از جانب فیلسوفان مغزب زمین شد و فلاسفه ای مانند هیوم، کانت و هگل مناقشه های زیادی در ارزش و جایگاه براهین عقلی وارد کردند. شکاکیت هیوم و تردیدهای کانت و هگل، ضربه های سنگینی به پیکر براهین عقلی در باب اثبات وجوود خدا وارد کرد و در نتیجه براهین و استدلالهای عقلی در اثبات وجود خدا یا عقائد دینی دچار تزلزل شد. از این رو فلاسفه ای همچون فریدریش شلایرماخر (1834-1768) با تاکید بر جنبه های احساسی دین و نه جنبه های عقلانی، اصطلاح و بحث تجربه دینی را مطرح کرد . این تغییر، دلالت های مهمی برای استفاده از رویکرد علوم اعصاب در مطالعات دینی داشت؛ زیرا گویای این امر بود که احساسات و هیجانات با ساختارها و عملکردهای خاصی در مغز ارتباط دارند. نظرات ویلیام جیمز، اولین پایه های نظری را برای پیشرد بررسی های عصب شناختی از تجارب مذهبی ایجاد کرد. به این ترتیب ، با مشاهده ویژگی ها و تجارب خاص دینی و معنوی امکان مشخص کردن همبسته های نوروبیولوژیک (Neurobiologic) آن ها فراهم میشد (نیوبرگ، 1399، ص ). از دهه 1955 با ظهور تصویربرداردی های مغزی ( MRI، FMRI) بحث و گفتگو پیرامون تجارب معنوی رنگ و بوی تحقیقات آزمایشگاهی را به خود گرفت و دانشمندان مختلف سعی کردند دانش و روش های علوم اعصاب کنونی را ارزیابی کنند و ان ها را با تجارب و مفاهیم مذهبی منطبق کنند (نیوبرگ، ص ). این مطالعات منجر به ظهور علم عصبنگرمعنوي( ) همراه شد؛ شاخه اي از پژوهشهاي علمي كه تقاطع علم عصبنگـر، روانشناسـي، ديـن، و معنويت است. هدف اصلي اين شاخة جديدپژوهشي بررسي پايه¬هـاي عصـبي تجربـه¬هـاي ديني، معنوي، و عرفاني است (Walsh، 2007). از فرض¬هاي پایه¬ای اين شـاخه علمی عبارت است از اينكه تجربه¬هاي ديني، معنوي، و عرفاني همچون ديگر جنبه¬هـاي تجربـة انسان، با واسطة مغز صورت ميگيرند(آقابابائی، 1397).
علوم اعصاب دین رشد چشمگیر علوم اعصاب شناختی در چند دهه اخیر ، شـناخت و فهم رفتـار و روان انسان بر اساس فیزیولوژي اعصاب ابهامات زیادی را درتجزیه و تحلیل شیوه رفتار و شناخت انسان بـراي مـا روشن کرده است(صوفیان و همکاران؛ 1389). از دیدگاه عصب شناختی خدا استنباط و تجربه ای است که به طور مداوم در مغز انسان تغییر و تحول می¬یابد. اگر روی چیزی مانند مفهوم خدا، که بسیار پیچیده و رازگونه است تعمق کنیم آنگاه انفجاری از فعالیت عصبی در مناطق مختلف مغز خود خواهیم داشت. ( نیوبرگ، 1399، ص 21). روانشناسان دین و دیگران ( افرادی از جمله زیست شناسان، پزشکان، عصب شناسان و...) تلاش کرده اند بفهمند که چگونه فکر دینی و معنوی، احساس و تجربه ، با جسم درک می شودند. یعنی چگونه انسان ها این مسائل را در بدن تجربه می کنند. آغاز هزارة جديد با ظهور علم عصبنگر معنوي همراه شد؛ این اصطلاح اشاره دارد به شاخه اي از تحقیقات و آزمایش های علمي كه نقطه تلاقی علم اعصاب جدید، روانشناسـي، ديـن، و معنويت است. هدف اصلي این پژوهش ها بررسي و شناسایی پايه هـاي عصـبي تجربـه هـاي ديني، معنوي، و عرفاني است. يكي از فرض هاي بنیادین اين شـاخه از علـم عصبنگر اين است كه تجارب ديني، معنوي، و عرفاني مانند ديگر جنبه هـاي تجربـة انسان، توسط مغز ایجاد می شود. البته این امر باعث از بین رفتن ارزش و اعتبار این تجارب نمی شود و واقعيت خارجي خـدا بـا مشخص ساختن پيوندهاي عصبي اين تجارب، قابل اثبات یا رد نمی باشد( آقا بابائی، 1397؛ به نقل از برگارد و پکیت ،2006؛ پرسینگر، 2009؛ سی بولد ، 2005؛ به نقل از نقد پژوهش های عصب نگر). در واقع تحقیقات متعدد در این سالها منجربه رویکردی جدید با نام عصب شناسی دینی (Neurotheology) در دهه 1990 توسط اندرو نیوبرگ و اوگن دی آکویلی (1999) شد؛ عصب شناسی دینی را به نحوه کارکرد مغز در قالب ارتباط با خدا یا حقیقت غایی تعریف می کنند. (تیموتی، 2015). ماسلکو (2013) اصطلاح علوم اعصاب دین و تجربه دینی را اینگونه تعریف می کند: مطالعه آنجه که در مغز اتفاق می افتد، وقتی فردی درگیر فعالیت یا تجربه ای است که تجربه معنوی یا مذهبی برچسب خورده است. علوم اعصاب، مطالعه بنیان های عصبی این گونه تجربه هاست (نقل اصلی یا تغییر تعریف ). رویکرد دانشمندان علوم اعصاب به تجارب دینی و معنوی پژوهشگرانی که در این زمینه فعالیت می کردند دارای رویکردهای مختلفی نسبت به تجارب معنوی داشتند و همین امر باعث نتیجه گیری های مختلف در طول تحقیقات می¬شد. مایکل پرسینگر که از اولین دانشمندان فعال در زمینه ارتباط مغز با تجارب دینی بوده و رویکردی کاملا فیزیکالیستی (Physicist) دارد، تحقیقات مختلفی را در این زمینه انجام داد و در اوایل دهه 1980 مقالاتی را منتشر کرده و ادعا کرد که خدا چیزی جز پژواک های الکتریکی مغز نیست؛ از نظر وی تجربه دینی معلول ناهماهنگی کوتاه مدت الکتریکی در لوب گیجگاهی (Temporal lobe) است و مفاهیمی مانند خدا یا رخدادهای معنوی ساخته و پرداخته ذهن است که می¬توان با بطور مصنوعی این تجارب را بصورت مصنوعی در انسان ایجاد کرد (کوین سی بولد ، )؛ در همین راستا وی یک کلاه مصنوعی را ساخته و اسمش را کلاه¬ -خود خدا گذاشت و ادعا کرد که با گذاشتن این کلاه¬خود بر سر افراد، می¬توان تجارب مذهبی و معنوی در افراد ایجاد نمود.
کارول آلبرایت ( ) محقق دیگری است که درباره ارتباط مغز با تجارب دینی دست به تحقیق و مطالعه زده است. او به شدت از توجیه تقیل¬گرایانه تجربه دینی اجتناب می¬کند. وی از تعیین محلی به عنوان نقطه الهی ( ) یا ارتباط دهنده با خدا در ساختارهای لیمبیک (limbic) پرهیز می¬کند¬. زیرا قائل است که چنین رویکردی از این واقعیت غافل است که مغز به عنوان یک کل عمل می کند و ساختار لیمبیک یک واحد مستقل و بدون ارتباط نیست. به عبارت دیگر از نظر وی کل مغز درگیر تحربه خدا یا دین است نه نقطه ای خاص (. کوین سی بولد ص 180). برخلاف آلبرایت، مک نامارا در طی تحقیقات خود اثبات می¬کند که رفتارها و تجارب دینی با فعالیت لوب های پیشانی (Frontal lobes) یا قدامی (Anterior lobe) رابطه مشترک دارد؛ از دید وی آسیب کرتکس پیشاقدامی الزاما فهم خدا را تضعیف می کند. رویکرد دیگر متعلق به اندرو نیوبرگ و اوگن آکوئیلی (1991) است که با اتخاذ رویکردی اعتدالی نسبت به رابطه بین دین و علوم اعصاب رویکرد تازه ای اتخاذ کرده و اصطلاح نوروتئولوژی را ابداع کردند تا بتوانند پلی میان علوم اعصاب مدرن ( ) و علم الهیات و تجارب دینی برقرار کنند. نیوبرگ در کتاب خدا چگونه مغز شما را تغییر می¬دهد اینچنین می¬گوید: علم اعصاب نمی تواند به ما بگوید خدا وجود دارد یا نه، اما می تواند اثرات ایمان مذهبی و تجارب معنوی روی مغز انسان را به نحوی ثبت کند. این علم می¬تواند به ما بگوید چگونه خدا به عنوان یک تصور، احساس، فکر یا حقیقت در مغز تفسیر می شود و به آن پاسخ داده می شود و در انتها تبدیل به یک مفهوم پر¬معنا و واقعی میشود. وی با استفاده از دستگاه های تصویربرداری از مغز مانند MRI و FMRI مغز راهبان تبتی و دومنیکن ها ( ) را مورد مطالعه قرار داد و به این نیجه رسید که تجربیات معنوی میتواند تاثیر مثبتی بر روی سلامت روان افراد بگذارد. داوسن چرچ و مغز عارف داوسون چرچ نویسنده و محقق در زمینه های سلامت، روانشناسی و معنویت است. وی موسس موسسه ملی مراقبت های بهداشتی یکپارچه است. اوعلاوه بر انجام ده‌ها کارآزمایی بالینی و نگارش مقالات متعدد در زمینه اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، سه کتاب هم با عناوین: 1- اعجوبه ای در ژن¬های شما¬ 2- مغز سعادتمند و 3- از ذهن تا ماده ، به نگارش درآورده است. کتاب اول او بیشتر در زمینه علم اپی ژنتیک بوده و درصدد بیان و اثبات این مفهوم است که : احساسات میتواند باعث تغییر بیان ژن ها شوند. لذا تمرکز ما در این مطالعه بیشتر بر روی دو کتاب دیگر است که مرتبط با موضوع ما میباشد. البته وی یک دوره ویدئویی 28 روزه هم با عنوان مغز عارف ( یا مغز عرفانی ) ضبط و ارائه کرده است . بنیان ها و اصول فکری داوسن چرچ ( بایسته های ایجاد تجارب معنوی در دیدگاه داوسن چرچ) اصل اول: خداوند منحصر به یک فرد نیست پیش فرض اصلی وی این است که تجارب معنوی اموری سکولار و فراتر از دین هستند و برای رسیدن به این تجارب نیازمند اعتقاد به دین یا پیامبر خاصی نیست و این تجارب حاصل عملکردهای سیستم مغزی و هورمون هایی مانند سروتونین و اپی نفرین هستندکه با انجام تغییر میزان این هورمونها در بدن میتوان حالات و تجارب معنوی را ایجاد یا از بین برد. به همین دلیل این تجارب محدود به مکان، زمان، دین یا فرهنگ خاصی نیست و هر کسی قادر به ایجاد این تجارب در خودش است البته وی ضد دین نبوده بلکه نگاهی توام با احترام به دین داشته و در جاهای مختلف کتب خود با احترام از حضرت عیسی وحضرت مریم (علیهما السلام) یاد می کند ؛ اما تجربه معنوی را امری فرا دینی دانسته و در فصل دوم کتاب مغز سعادتمند اینچنین می نویسد: خواه شرکت کننده فستیوال مرد سوزان و در حال بازی با آتش باشد یا راهبی که در غاری در هیمالیا مراقبه میکند یا شخصی که از دره گرند کانیون با لباس بالدار پرواز میکند یا مراجعه کننده به روان درمانگری که در جستجوی بینش و بصیرتی جدید است یا حاضرین در سالن اپرا در حال تشویق اجرای تری تنرز، یا برنامه نویس کامپیوتری با سیلی از صفر و یک ها در ماتریس مانیتور بعد از شب بیداری با کافئین، یا فرد مدیا و رابطه با ارواح در حال شنیدن صدای یک فرشته،یا نوجوانی که دیوانه وار به ریتم موزیک تکنو گوش میدهد یا فیزیکدان هسته¬ای که به تئوری جدید بزرگی دست می یابد یا یک فرد معتاد که با اکسی کانتین نشئه میشود یا فرد مذهبی که در حال پرستش، تصویر حضرت مریم در لوردس را می بیند، همگی تجاربی هستند با خصوصیت نوروبیولوژیک (عصبی زیستی) مشترک که ما را از سرمان و مغزمان خارج می کنند. همه آنها ابلیس را ساکت کرده و به ما وقفهای از افکار درهم تنیده و بی پایان می دهند.
با افزایش روزافزون مطالعات عصب شناختی پیرامون تجارب معنوی نسل جدیدی از محققان آمریکایی ظاهر شدند که دیدگاهی کاملا معناگرایانه و به دور از رویکردهای الحادی نسبت به تجارب معنوی داشتند. افرادی مانند داوسن چرچ (Dawson Church)، جو دیسپنزا(Joe Dispenza) و گرک بریدن (Gregg Braden) از جمله این محققان هستند که در سه دهه اخیر کتب و مقالات متعددی نگارش کرده و همایش های مختلفی را در سراسر دنیا برگزار کرده و اندیشه های خود را در مقیاس وسیعی گسترش می¬دهند.کتاب های این افراد در بازار نشر ایران هم به وفور یافت می شود و به خوبی توانسته ، جای خود را در بین مخاطب جوان ایرانی باز کند. این عده سعی دارند با اتخاذ رویکردی بین رشته ای و با استفاده از یافته های علومی مانند عصب شناسی (neurology)، اپی ژنتیک (Epigenetics)، عصب شناسی قلب¬ (Neurocardiology)، زیست شناسی مولکولی (Molecular Biology)، کیهان شناسی (Cosmology) و روانشناسی (Psychology)، یک معنویت فرا دینی و سکولار ارائه دهند. لذا لازم است محققان و پژوهشگران حوزه معنویت و عرفان اسلامی با رویکردی علمی و محققانه به مطالعه دقیق مبانی علمی و عملی این افراد پرداخته و یافته های خود را با مبانی، روش ها و اهداف معنویت اسلامی تطبیق و نسبت سنجی نمایند تا به نحو دقیق نوع ارتباط این اندیشه ها با اندیشه حاکم بر معنویت اسلامی مشخص شود. لذا در تحقیق پیش رو با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی کتابخانه ای و با تاکید بر آثار و اندیشه¬های داوسن چرچ به تحلیل معنای تجربه معنوی از دیدگاه این رویکرد پرداخته و آن را دیدگاه معنویت اسلامی پیرامون تجربه معنوی مقایسه کنم، تا ضمن یافتن نقاط اشتراک و اختلاف این دو دیدگاه ، مشخص شود که چه نسبتی بین تجربه معنوی در بین این دو رویکرد وجود دارد. تعریف تجربه دینی و تجربه معنوی اصطلاح تجربه دینی برای نخستین بار در بستر سنت فلسفی-الهیاتی غرب و توسط شلایرماخر ابداع و تعریف شد و پس از وی تعاریف متعددی توسط اندیشمندان و فلاسفه از این اصطلاح ارائه شد. مایکل پترسون، تجربه ديني را اینگونه تعریف میکند: تجربه اي است كه متعلّق آن موجود يا حضوري فوق طبيعي يا مرتبط با ماوراي طبيعت يا حقيقت غايي است؛ مثلا تجربه خداوند يا «نيروانا» يا تجلّي خدا در چيزي يا شخصي مانند مسيح يا مريم عذرا(عليها السلام)يا ديدن فرشته و سخن گفتن با او و مانند آن.(پترسون،1379،ص36). از اصطلاح تجربه معنوی تعاریف متعددی مطرح شده است و به سختی میتوان تعریف واحدی که جامع و مانع باشد ارائه داد. لذا در اینجا به ذکر ویژگی هایی که برای تجربه معنوی بیان شده بسنده می کنیم. هاپولد و هود (Happold and Hood) 7 ویژگی مهم برای تجربه معنوی بیان کرده¬اند ابعاد تجربه عرفانی(معنوی) برگرفته از هاپولد (1963) و هود و فرانسیس (2013) 1. غیر قابل توصیف بودن دشواری بیان کردن تجربه در قالب واژگان 2. فهم بینشی که برای دیگران در دسترس نیست 3. موقتی بودن تجربه ها، کوتاه و موقتی اند 4. انفعال درک کنترل شدن توسط دیگری به روشی خوب 5. هوشیاری درباره وحدت حس وحدت درباره همه چیز 6. حس نامحدود بودن تجربه ای که خارج از جریان عادی زمان است 7. تحقق من واقعی درک اینکه خود عادی فرد، خود واقعی اش نیست با توجه به نکات مذکور می¬توان گفت که تجربه دینی تجربه حضور موجود مقدس است، در حالی که تجربه عرفانی تجربه اتحاد با موجود مقدس است. تیموتی (2015) اشاره می¬کند که تجربه معنوی وسیع¬تر از تجربه دینی تصور می¬شود؛ چون تجربه معنوی قابل تفسیر برای دیگران نیست و فقط شخص تجربه کننده می¬تواند آن را درک کند. وی در کتاب روانشناسی دین چنین می¬گوید: برای مثال آیا مراقبه، امری متداول و معمولی است، یا تجربه دینی یا حتی معنوی است؟ از نظر اغلب تشکیلات بودایی، مراقبه ممکن است تجربه ای معنوی باشد اما به طور قطع همانند دعا که اولین بحث ما است، دینی نیست. استریب و هود (2011) هم قائلندکه معنویت به طور کلی بیشتر با تجربه های عرفانی شناخته می شود در حالیکه دین، بیشتر در مورد نحوه تفسیر آن تجربه است. و تجربه های عرفانی-معنوی می توانند خارج از سنت های دینی رخ دهند (تیموتی، 2015، ص 376). انواع تجربه دینی در مورد طبقه بندی تجارب دینی نظرات مختلفی مطرح است، یکی از مطرح ترین تقسیم بندی های مربوط به دیویس می باشد. وی تجربه های دینی را در شش دسته جای می دهد:1 تجارب تفسیری، تجارب شبه حسی، تجارب وحیانی، تجارب احیاگر، تجارب مینوس و تجارب عرفانی. البته همه ی این تجارب در یک درجه از اهمیت قرار ندارند، بلکه تجارب مینوی و عرفانی دو قسم مهم و اصلی هستند
اصل سوم: عدم نیاز به آمادگی قبلی، اعتقاد به مذهب یا دین خاص داوسن چرچ در جاهای مختلف از کتب و ویدئوهای آموزشی اش تاکید بر این دارد که روش وی برای ایجاد تجارب معنوی نیاز به مذهب یا سنت خاص و یا انجام تمارین سخت و ریاضت های شرعی ندارد و این امر را یکی از مزیت های مهم روش خود معرفی می¬کند. بعنوان مثال چند نمونه از متن های وی را در ادامه نقل می کنم:¬ آنها توانسته بودند به اسرار آن یک درصدی ها بدون تمرین، باور، آمادگی قبلی، مذهب، مراسم خاص یا ۱۰۰۰۰ ساعت تمرین، دست پیدا کنند (مغز سعادتمند، فصل ) فواید و مزایای مشخصه¬های این وضعیت تغییر یافته این است که به هیچ فلسفه، دین، فرهنگ یا معلم مذهبی تعلق ندارند. آنها همچنین بر تجارب مشترک در حاالت تعالی و صعود تمرکز دارند، نه به راه¬ها یا روش¬هایی که مردم از طریق آن¬ها به این حالت میرسند (همان، فصل 2، ص 51). از آنجایی که آنها محرک¬های ذهنی و فیزیکی هستند و به هیچ¬گونه تمرین یا باور قبلی نیاز ندارند، هر کس حتی برای اولین بار نیز میتواند به حالتی صعود یافته از آگاهی دست یابد. من این روش را “اکومدیتیشن“ نامیدم (همان، فصل چهار، ص ). اصل سوم: علم، زبان عرفان مدرن است یکی از نکاتی که داسن چرچ بسیار بر آن تاکید میکند این است که بهترین راه برای رسیدن به معنویت و تجارب معنوی استفاده از یافته ها و ابزارهای علم تجربی است؛ از نظر وی در واقع علم (به معنای تجربی) توانسته است زبان عرفان را بفهمد و راه¬های جدید و ساده¬تری نسبت به عرفان¬های دینی و سنتی ارائه بدهد. در دنیای مدرن برای رسیدن به این حالات و تجارب نمی¬توان از تمارین و تکنینک¬های طافت فرسای سنتی و دینی استفاده کرد. وی ادعا می کند که امروزه می¬توانیم با استفاده از دستگاه¬های تصویربرداری از مغز و با مهندسی معکوس، مغز افراد عارف را مورد مطالعه قرار داده و فرمول خاصی برای رسیدن به این تجارب را به دست بیاوریم. برخی از عبارات ایشان را در ذیل مشاهده می¬کنید: تجارب عرفانی قبلا معما بودند. حالتی سابجکتیو بوده که به ندرت می توانستیم آنها را درک و توصیف نماییم. ولی اکنون می¬توانیم آنها را از لحاظ شدت و فرکانس اندازه¬گیری نماییم. اکنون آثار الکترومغناطیس مغز سعادتمند را درک می¬کنیم و همه افراد می¬توانند برای به دست آوردن آن، تمرین نمایند (مغز سعادتمند، فصل 4 ، ص 86). راز رسیدن به این وضعیت ذهنی از نظر تاریخی فقط در اختیار یک درصد از مردم بود اما با بهره گیری از علم اکنون همگی می توانند به آن دست یابند ( همان فصل 1، ص 70). اگر برخی از اصول فیزیک کوانتوم (ارتباط ذهن و ماده) و الکترومغناطیس را با آخرین کشفیات عصب شناسی و نورواندوکرینولوژی (بررسی چگونگی تنظیم سیستم هورمونی بدن توسط مغز) ترکیب کنید؛ سپس کمی روان-عصب-ایمنی شناسی (بررسی تأثیر مغز، سیستم عصبی و سیستم ایمنی بر یکدیگر؛ یعنی بررسی پیوند ذهن-بدن) اضافه کنید و در آخر جدیدترین یافته¬های اپی¬ژنتیک (بررسی تأثیر محیط بر بیان ژن) را نیز وارد معادله کنید، می¬توانید عرفان را از پرده¬ی ابهام در بیاورید. اگر چنین کنید،در کنار عرفان خواهید توانست معمای خود را حل کنید و از ماهیت حقیقی واقعیت پرده بردارید. ( از ذهن تا ماده ص 11 ) شما میدانید که با حکمت کیهان، قدرت کیهان، هوش کیهان و عشق کیهان یکی هستید. وقتی به اینجا رسیدید، زندگی¬تان سرشار از حکمت، هوش و عشق خواهد شد. شما دیگر نه طلب عشق میکنید، نه نیازی به عشق دارید و نه عشق م¬یخواهید؛ چون شما خود عشق هستید. دیگر برای دستیابی به حکمت دعا نمی¬کنید، چون خود حکمت هستید. دیگر به دنبال آرامش درون نیستید، چون سرشت شما آرامش است. در این جایگاه به تمام حکمت، آرامش و عشق جهان دسترسی دارید. این همان حالتی است که عرفا در اعصار مختلف تجربه و توصیف کرده¬اند (همان ص 505). بدینوسیله حقیقتی تعجب برانگیز مشخص گردید و آن اینکه روشنگری یک فرمول است. جالب اینکه دیگر فرمول در انحصار اساتید روحانی نیست (مغز سعادتمند فصل 4 ). اصل چهارم: هدف از تجارب معنوی شادی و آرامش دنیوی ست در دیدگاه داوسن چرچ هدف و قله نهایی از ایجاد تجارب معنوی، رسیدن به یک حالت ذهنی است که توام با آرامش بوده و باعث شادی و هیجان در زندگی می¬شود؛ فارغ از اینکه این آیا این تجارب ما را به حقیقت عالم و هدف خلقت می رسانند یا نه؟ وی در فصل چهارم کتاب مغز سعادتمند اینچنین می¬نویسد: مغز سعادتمند حالتی شیمیایی نیز میباشد که وابسته به ترکیب منحصر به فردی از هورمون¬ها و نوروترانسمیترها است. این ترکیب شیمیایی دارای آن چنان قدرتی است که مغز را به چنان حالت شادی بخش و سعادتی سوق می دهد که از هیچ راه دیگری این حس و حال قابل دسترسی نمی¬باشد وی همچنین در فصل پنجم از همین کتاب می¬گوید:
اصل دوم: تجارب معنوی حاصل فعل و انفعالات مغزی است داوسن چرچ در جاهای مختلف تاکید می¬کند تجارب معنوی حاصل کارکردهای جسمانی و فعل و انفعالات عصبی و هورمونی است که در بدن اتفاق می افتد به همین دلیل با تغییر امواج مغزی (Brain Waves) یا بالا و پایین کردن مقدار ناقل های عصبی (Neurotransmitters) موجود در مغز می¬توان تجارب معنوی در افراد ایجاد نمود. وی فصل در فصل¬های سوم و چهارم کتاب مغز سعادتمند به تبیین نقش امواج مغزی و تاثیر آنها در ایجاد حالات و تجارب معناگونه و همچنین در فصل پنجم همین کتاب درباره نقش ناقل های عصبی ( نوروترنسمیترها) در ایجاد این تجارب صحبت کرده و با استفاده از اصطلاحاتی مانند مغز الکتروشیمیایی (electrochemical)، مولکول سعادت به نقش 7 مولکول شیمیایی موجود در بدن ( دوپامین (Dopamine)، سرتونین (serotonin)، نوراپی نفرین (Norepinephrine)، اکسی توسین (Oxytocin)، بتا اندورفین (β-Endorphin)، آنانداماید(Anandamide) و نیتریک اکساید(Nitric oxide)) به تبیین نحوه ایجاد تجارب معنوی با استفاده از نقش این ناقل های عصبی پرداخته و می گوید با تنظیم این هفت ناقل عصبی و ارتباط آن¬ها با 5 موج مغزی (گاما، بتا، تتا، آلفا، تتا) که در سرمان جریان دارد به راحتی و در عرض چند دقیقه میتوان به تجارب معنوی رسید. برخی از عبارت های ایشان را در زیر مشاهده می کنید: ۵ ثانیه تا سعادت: نمی¬خواهم اطلاعات فراوان و یک دفعه به شما منتقل کنم که دستپاچه شوید اما واقعاً ساده است ... در عرض کمتر از ۵ ثانیه مغز او شروع به تولید امواج بیشتری از دلتا و تتا که درواقع نشانه¬ای از بینش، شفا و ارتباط با کائنات است، می کند. این وضعیت به شکل شعله بیضی شکلی است که در سمت چپ در فرکانس های بین ۰ تا ۸ هرتز دیده می شود ... در این حالت فرد با کائنات یکی میشود. به قول پال برانتون “جهان بیرونی کاملا ناپدید می¬گردد. “ سپس ناحیه روشن بیضی شکل دوم که ناشی از امواج دلتا و تتا است، پدیدار گشته و پس از آن احتمالا سومین و چهارمین دیده میشود. ارتباط فرد با کائنات در این حالت برقرار گردیده است. او در برابر دستور خلقت تسلیم شده و دیگر هیچ خودی وجود ندارد. برانتون این وضعیت را اینگونه وصف میکند: “ احساس احاطه شدن با حضوری فراگیر که از همان ابتدا حامی و خیرخواه بوده است. “ (همان، فصل 4، ص 34 تا 37). در جای دیگری از همین کتاب اینچنین می نویسد: اما من موج ایستگاه مغز سعادتمند را بخوبی میشناسم. با موسیقی که این ایستگاه پخش میکند، آشنا هستم و حسی را که با غرق شدن در این موزیک در تمام بدنم ایجاد میشود، میدانم. من به دلیل اینکه به دفعات متعدد به درون، سفر کردهام و به وضعیت مغز سعادتمند رسیده¬ام، فقط طی چند دقیقه پس از بستن چشمانم این ایستگاه را مییابم. پس از اینهمه حواس پرتی، دوباره به فرکانس مورد نظر برمیگردم. فورا به احساس گشودگی وسیعی از آگاهی میرسم، به گونه ای که احساس میکنم به کل کائنات وصل شده¬ام. حس میکنم به خانه برگشته¬ام و به من خوش آمد گفته میشود. خود را در مکانی آکنده از آگاهی میبینم، جایی که تنها واقعیت آن سلامت کامل است، وقتی خودم را به مرکز و درون میرسانم، موج دیگری از شعف و سعادت، مغز، ذهن و بدنم را فرا میگیرد ( مغز سعادتمند فصل 2 ص 4).
مغز سعادتمند آبشاری از نوروترانسمیتر ها و هورمون های القا کننده شادی و لذت ایجاد کرده و مغز را در مواد شیمیایی شادی بخش غرق مینماید( فصل 5 ). تجربه معنوی در معنویت اسلامی در ادیان توحیدی، تجربه به وضوح عرفانی ممکن است به مثابه نزدیکی حضور با خداوند تفسیر شود (شلدریت، 1399). معنویت اسلامی معنویتی است که مبانی، روش¬ها و اهداف آن ریشه در دو اصل اساسی دین مبین اسلام یعنی قران کریم و احادیث رسیده از طریق چهارده معصوم دارد. در واقع قرآن، روایات و احوالات عارفان و سالکان، سه منبع اصیل در معنویت اسلامی هستند. اندیشمندان و معنویت پژوهان مسلمان تعاریف مختلفی از معنویت ارائه کرده¬اند که در اینجا به ذکر 2 تعریف بسنده می¬کنیم. غلامحسین رضایت و همکاران ( 1401) پس از ذکر تعاریف متعدد از اندیشمندان مسلمان، معنویت را اینگونه تعریف میکند: معنویت کیفیت(حالتی) روحانی است که در اثر ارتباط انسان با علم معنا و خدای متعال از مسیر عبودیت و بندگی خدای متعال و بر مبنای مبانی معرفت شناختی و احکام دین مبین اسلام و همچنین ارز های اخلاق اسلامی برای دستیابی به بالاترین سطح از قرب الهی، قلب سلیم و حیات طیبه شکل می گیرد. قره باغی(1401 ) هم معنویت را : اهتمام متعبدانه و مبتهجانه به قرب الهی از طریق سوگیری به ارزش اخلاقی در سطوح اندیشه و گرایش و تصمیم و رفتار، میداند. هرچند اصطلاح تجربه دینی یا معنوی برای دو قرن اخیر است اما مفهوم و مصداق آن تاریخچه¬ای به درازی پیدایش اولین انسان در روی زمین دارد. آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) مشحون از نقل و بیان اینگونه انواع گوناگونی از تجارب دینی و معنوی است؛ که این امر نشان دهنده ارج نهادن دین مقدس اسلام به این گونه از تجارب است. آثار برجای مانده از عرفای مسلمان نیز سرشار از حکایت ها و رخدادهایی است که نشان از تنوع چنین تجربه هایی دارند. همچنین مقامات و منازلی که عرفا برای سالکان طریق حق برشمرده اند. (تجربه دینی در فرهنگ اسلامی ص 162). تجربه دینی با کلمات و اصطلاحات گوناگونی مانند کشف و کرامات، شهود و مشاهدات، مکاشفات صوری و معنوی، وحی و الهامات، مقامات عرفانی در معنویت اسلامی پیشینه و ریشه قابل توجهی دارد. لذا برای رسیدن به تصوری صحیح از مفهوم تجربه دینی و معنوی در معنویت اسلامی این اصطلاحات را تعریف و تبیین کنیم. تعریف مکاشفه و اقسام در سنت عرفان اسلامی تصویری مشخص از انواع و مراتب مختلفی از حالات و کاشفات و تجارب عرفانی عارف ، مطرح شده است که جامع ترین و مهم¬ترین دسته¬بندی اقسام کشف در شرح قیصری بر فصوص الحکم آمده است (آذربایجانی ). وی در مقدمه شرح فصوص کشف را به دو قسم صوری و معنوی تقسیم کرده و اینچنین میگوید: فی مراتب الکشف و انواعها اجمالا... وهو معنوی و صوری و اعنی بالصوری مایحصل فی عالم المثال من طریق الحواس الخمس... و اما الکشف المعنوی المجرد من صور الحقائق الحاصل من تجلیات الاسم العلیم و هو ظهور المعانی الغیبیه و الحقائق العینیه قیصری در مقدمه فصوص الحکم مکاشفه را اینگونه تعریف میکند: اعلم ان الکشف لغه رفع الحجاب؛ یقال کشفت الامراه وجهها ای رفع نقابها. و اصطلاحا هو الاطلاع علی ماوراء الحجاب من المعانی اغیبیه و الامور الحقیقیه وجودا او شهودا. کشف در لغت به معنای رفع حجاب میباشد، و در اصطلاح عبارت است از: اطلاع بر معانی غیبی و امور حقیقی که در حجاب است، از روی وجود حق الیقیق، یا از روی شهود عین الیقین. ص 546 شرح فصوص الحکم، داود قیصری، قم، انتشارات بیدار، 1370 ش
انواع تجربه دینی در قرآن و روایات (معنویت اسلامی ) عمده ترین و ارزشمندترین میراث معنوی اسلام، از قرآن و سنت انبیاء و صالحین گرفته شده است(اذربایجانی، 1395). با نگاهی به آیات و روایات معصومین علیهم اسلام می¬توان موارد و مصادیق متعدد و زیادی برای انواع مختلف تجارب دینی مشاهده کرد. آذربایجانی ( 1395) در کتاب تجربه دینی در فرهنگ اسلامی در سه فصل مجزا بصورت مفصل برای انواع شش گانه تجارب دینی از آیات، روایات و احوال عارفان مسلمان مصادیق متعدد بیان کرده است که در اینجا به نحو اختصار به برخی از این موارد اشاره می کنیم؛ بعنوان مثال وی برای تجارب شبه حسی در قران کریم اینچنین می گوید: بخشی از عناصر و محورهای تجربه های شبه حسی در قرآن عبارتند از : برخی قصص قرانی ، معجزات، منامات، امدادها و عذاب های غیبی و نشانه های حسی قیامت . .. نوع حوادث و رویدادهای گزارش شده در قرآن کریم که ویژگی های عمومی تجربه های دینی را نیز داردند دست کم حاوی دو یا چند بعد از جلوه های شبه حسی اند، برای مثال، همه معچزات، ایات و نشانه های قرانی از انجا که برای هدایت بشر فرستاده شده اند، به طور کامل قابلیت درک حسی داردند برخی از آیات دال بر تجربه شبه حسی در قران کریم 1- رویت خدا و تکلم با او : قال رب ارنی انظر الیک (اعراف 143 و طه 9-14). 2- رویت فرشتگان: قال انبئهم باسمائهم فلما انباهی (بقره 33 ) و آیه مربوط به رویت حضرت ابراهیم ملائکه را:قالوا سلاما قال سلام(هود 69). 3- رویت شیطان : بقره 34 و طه 117) . یکی از موارد تجربه شبه حسی در قصه آدم علیه السلام حکایت وسوسه ابلیس است .... علامه طباطبائی ذیل تفسیر آیه (فازالهما الشیطان) با اعتقاد به قابلیت رویت شیطان به وسیله آدم و حوا و دیگر انبیاء الهی می¬گوید: هرچند ظاهر این جمله آن است که شیطان آدم را فریب داد و به نظر می رسد فریب خود آدم از راه القاء وسوسه در قلب باشد ولی از امثال آیه فقلنا یا ادم ان هذا عدو الکو لزوجک با تاکید بر کلمه هذا که اشاره به ابلیس دارد، فهمیده می شود که خدای ورا به آدم و همسرش نشان داده و شناسانده است یعنی ابلیس بشخص و بعینه معرفی شده و نه بوصفه (اذربایجانی، 1395، ص 178). رویت معجزات، رویت آیات و رویت عذاب از دیگر مواردی است که می¬توان در قران کریم مشاهده کرد. مبانی و اصول تجربه معنوی در معنویت اسلامی هدف، عبودیت و بندگی است مقصد سلوک و تجربه معنوی درقرآن، خداوند است و مسلمان سالک به دنبال تقرب جستن به او، برقراری ارتباط با او، درک حضور و احساس نزدیکی به او بوده و سعی در حقظ و تداوم تجارب حاصل از این حالات است(سعیدی، 1399 ). در اسلام در حالیکه وظایف معنوی مشخصی مانند نماز، روزه و زیارت وجود دارد، هسته اصلی آن تعهد شخصی به اطاعت از خداوند، احسان و به طور کلی عمل به شیوه هایی است که اراده و مشیت خداوند را در همه جنبه های زندگی تحقق می بخشد(شلدریک ص 113). پرتکرارترین عبادت خاص در قرآن، یاد کردن ِ خداوند است که بیشترین ارتباط را نیز با معنویت و جستجوی امر قدسی دارد؛ در واقع از منظر قرآن با انکار اصل وجود خدا و یا شریک قرار دادن برای او، معنویت و رسیدن به تجارب معنوی امری غیرممکن است (سعیدی، 1398 ). به همین دلیل است که حکما و عرفای مسلمان هم اولین هدف زندگی معنوی را اتقاء معرفت توحیدی انسان می دانند. امام صادق علیه السلام می فرمایند: امام حسین علیه السلام بر اصحابش وارد و فرمودند: ایها الناس ان الله عزو جل ذکره ما خلق العباد الا لیعرفوه . فذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عباده ما سوه . ای مردم، خداوند عزو جل بندگان را نیافرید مگر این که او را بشناسند، چون او را شناختند، پرستش کنند و چون او ار پرستیدند، از عبادت و پرسش جز او بی نیاز می شوند. (1401، رضایت، غلامحسین؛ احمد غلامعلی و فاطمه رضایت). ابن سینا حکیم و فیلسوف مسلمان در کتاب اینچنین میگوید: العارف لایرید الحق الاول لا لشیء غیره و لا یوثر شیئا علی عرفانه و تعبده له فقط لنه مستحق للعباده و لانها نسبه شرفه االیه لا لرغبه او رهبه ( الاشارات و التنیهات، ج 3، ص 375 یعنی عارف حق تعالی را فقط برای خود حق تعالی مخواهد نه برای چیز دیگر. مرحوم شهید مطهری از این متن 3 نکته استخراج میکند: 1. عارف، حق را برای خود حق دوست میدارد نه برای چیز دیگر. 2. عارف این مطلوب را بر هر مطلوب دیگر ترجیح می دهد. 3. عبادت عارف برای خود حق است نه برای اینكه وسیله ی جلب منفعتی یا دفع ضرری واقع شود . اصالت روح
قلب و روح محل و منشا تجربه معنوی از نکات مهم در رویکرد معنویت اسلامی، توجه ویژه به مفهوم و جایگاه قلب است. مفهوم قلب در منظومۀ معنویت دینی، دارای جایگاه ویژه ای است و در آیات و روایات متعدد به ابعاد جسمانی و روحانی قلب اشاره شده است (واعظی و جدی، 1399). از نظر جان بزرگی( ) قلب مهمترین سازه شخصیت در حوزه معنوی و محل دریافت وحی و امور مکمل عقل است . در قرآن کریم هر جا كه سخن از قلب است اشاره به حقيقت انسان و مركـز الهـي و آگـاهي انسـان است . همچنین احاديث بسياري از پيامبر اسـلام و ائمه معصومین علیهم السلام نيـز به اين موضوع محوري اشاره دارد. در آيات قرآن، قلب، مركز معرفت و آگاهی، ايمان، سكينه، آرامش الهي و... است و معیار رستگاری در روز قیامت، قلب سلیم است(محمدزاده، 1392). از منظر عرفای مسلمان، تزکیه قلب از گناهان و رفع حجاب از آن، از محورهای اساسی در شهود و مکاشفه می باشد که به واسطه این امر، حالت حضور، اتصال و قرب پدید می آید و انوار غیبی بر قلب سالک می¬تابد(محمدی، 1388). میتوان گفت که تمام بحثهاي عرفان عملي در تبيين منازل و مقامات سلوک الي االله، توصيف حالات قلب است (رمضانی و پارسانژاد، 1391).
در حکمت و عرفان اسلامی، تجربه امور معنوی وغیبی از شئون نفس( وجود فرامادی انسان ) و نوعی انباء آگاهی برای نفس تلقی می شود. ؛ در واقع از دید معنویت و عرفان اسلامی، مکاشفه ( تجربه معنوی ) نوری است که به سبب تطهیر و تزکیه¬ی نفس از صفات مذموم در قلب ( اولین عضوی از بدن که روح به آن تعلق می گیرد )، ظاهر شده و با این نور است که امور بسیاری کشف شده و انسان قادر به درک حقایق جهان هستی می شود.( آذربایجانی 1395،ص ). لذا می توان گفت که محل و مدرک حقیقی تجربه معنوی در معنویت اسلامی روح است نه جسم؛ و جسم صرفا ابزاری برای تجربه است برخلاف دیدگاه امثال داوسن چرچ که سعی دارند با نگاهی تقلیل گرایانه، متعلق و محل تجربه دینی یا معنوی را سلول های عصبی مغز دانسته و یک تبیین کاملا مادی و فیزیکالیستی از ماهیت تجارب معنوی هستند. تعبد به شرع تعبد دینی از عوامل محوری در سلوک معنوی است. در واقع هرچه رنگ تعبد و تبعیت کامل از خداوند متعال در عمل بنده جلوه بیشتری یابد، انکسار و خشوع بیشتری برای عبد ایجاد میشود و هرچه خشوع و عبودیت ، نمود بیشتری یابد، امکان تقرب به خداوند و درک و تجربه حالات معنوی بیشتر خواهد شد(سید احمد قره باغ، 1401،ص ). لذاست که عارف باید اولا متعبد به شریعت باشد تا صاحب کشف و تجربه معنوی شود و ثانیا مکاشفات خود را در میزان دین قرار داده و آنها را با معیار دین ارزیابی کند. به همین دلیل سهل ابن عبدلله چنین گفته است که: هر وجدی که شاهدی از کتاب و سنت نداشته باشد باطل است(کاکائی، 1393؛ به نقل از اللسراج، ص 146)؛ و ابوسلیمان دارانی گفته است: گاهی حقیقت چهل روز در قلبم را می کوبد اما من اجازه ورود به او را می دهم مگر با دو شاهد از کتاب و سنت. ( همان). ابن عربی نیز تابع همین اصول است، چنانکه از قول جنید آورده است که علم ما در عرفان مقید به کتاب و سنت است که میزان اند(ابن عربی، بی تا، ج3 ص 8 )؛ و از قول یکی دیگر از عرفا می گوید: فتح و کشفی که کتاب و سنت آن را تایید نکند هیج ارزشی ندارد( قاسم کاکایی، 1393). تجارب دینی صرفا نشانه و محل عبور هستند نه هدف تجربه های دینی و معنوی در اسلام می توانند به عنوان نشانه و علامتی مناسب در راستای سیر و سلوک عرفانی تلقی شوند. تجربه های دینی برای یک فرد مسلمان در احوال گوناگون مانند: قبض، بسط، سختی، مصیبت و معنویت، تنها یک علامت و نشان است که راه را گم نکنند و از این جهت، نه استقلال ذاتی دارد و نه اینکه فرد واجد آنها، دارای برتری خاصی است( آذربایجانی، 1395، ص 116). حتی ممکن است منشا این حالات، القائات شیطانی باشد؛ به همین دلیل است که عارفان مسلمان، کشف و شهود را به دو دسته رحمانی و شیطانی، تقسیم کرده اند(کوهساری، 1389). ابن سینا در کتاب اشارات، نمط نهم، با عبارتی مناسب می¬گوید که: مَنْ اثَرَ الْعِرْفانَ لِلْعِرفانِ فَقَدْ قالَ بِالثّانی وَ مَنْ وَجَدَ الْعِرفانَ کاَنَّهُ لا یجِدُهُ بَلْ یجِدُ الْمَعْرُوفَ بِهِ فَقَدْ خاضَ لُجَّهِ الْوُصوُل.[17] هر کس که عرفان را برای خودِ عرفان بخواهد، او زینتی برای ذاتِ خود خواسته است. و اگر کسی عرفان را دریابد، به طوری که توجّهی به خودِ ان حالت عرفانی نداشته باشد و فقط خودِ معروفِ خداوند سبحان را دریافت نماید، در دریای وصول غوطه ور شده است.[ لاشارات و التنبیهات، تنبیه 4، نمط نهم، ص 388). به عبارت دیگر در تجربه دینی تاکید نه بر جنبه تجربی بودن آن بلکه بیشتر بر دینی بودن آن است. (کاکائی 1383) نیازمندی به انسان کامل و استاد بر آگاهان از سلوک معنوی و عرفانی مخفی نیست که در مسیر سلوک ، منازلی است که تنها اساتید سلوک و کملین بر آنها احاطه دارند، و سالکی که تازه پای در این وادی انهاده است، نمی تواند از خطرات این منازل برهد و سلوک کن؛ شاهد قرآنی این سخن، وقایعی است که میان حضرت موسی کلیم و حضرت خصر علیهم السلام رخ داد. کهف 68. (قره باغ کتاب ) تقریبا در تمام سنت های عرفانی با اهمیت استاد یا گورو که یک مبتدی را در طی طریق راهنمایی می کند مواجه می شویم ( استیون کتز ، 99 ص 61) . البته تنها استاد و انسان کامل در اسلام ، وجود مقدس پیامبر اسلام و ائمه دوازده گانه هستند که از هر خطا و نقصی مبرا میباشند و لذاست که میزان و معیار تجارب معنوی در این دیدگاه، کلمات و افعال این حضرات است که برگرفته از قرآن کریم می باشد
6037991943212211
. 🎁 جایزه اول : ۳۰ دقیقه مشاوره تلفنی خصوصی با بنده به ارزش ۲۵۰ هزار تومان برای : ۳ نفر یعنی علاوه بر پشتیبانی که توسط ادمین در طول دوره انجام میشه، نیم ساعت بصورت تلفنی با بنده وقت مشاوره خواهند داشت و خودم بصورت مستقیم راهنمایی میکنم 2⃣ پشتیبانی و کوچ مستقیم بمدت ۲۸روز توسط خودم به ارزش ۱ میلیون تومان+یک ساعت مشاوره تلفنی برای ۱ نفر☺️💪 یعنی نفر برنده بصورت مستقیم و بمدت ۲۸ روز تمارین رو زیر نظر خودم انجام میده و خودم تکالیف و روند پیشرفتش رو چک میکنم ( نه ادمین ) و یک ساعت هم حق مشاوره تلفنی با شخص بنده خواهد داشت 📞 🎁 جایزه سوم 3⃣ ۳تا از بهترین نرم افزارهای مخصوص تندخوانی با قابلیت پشتیبانی از زبان 😬 فارسی + ۴۵ دقیقه آموزش نحوه استفاده از نرم افزارها توسط خودم : برای همه 4⃣ اهدای رایگان دوره آموزشی فتوریدینگ ( عکس خوانی ذهنی/ بالاترین سطح مطالعه) به ارزش ۳۰۰ هزار تومان برای همه ثبت‌نام کنندگان😍 5⃣ حق عضویت در باشگاه کتاب‌خوانی به ارزش 50 هزارتومان تومان : برای همه .
1⃣ جایزه اول :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اقا👆 رتبه ۲ جهان در مسابقات تندخوانی هست! که روزانه ۱۰ کتاب رو با درک کامل می خونه! حالا جالب تر اینکه این متد رو در ایران استاد فیضی داره تو کانال زیر آموزش میده! اونوقت ما یک کتاب میخریم، یک ماه طول میکشه بخونیم! راستی تو کانالش تکنیک هایی یادت میده که مشکل حواس پرتی و خواب آلودگی 🥱 موقع مطالعه ات📚 از بین بره تا بتونی یک کتاب ۳۰۰ صفحه ای رو تو ۲ ساعت بخونی! اونم با درک کامل 😳 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574188597Cb942884099 🔴 تو کانالشون لینک دوره (نخبگان مطالعه) به ارزش 590 هزارتومان رایگان قرار دادن😍👆🏿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اقا👆 رتبه ۲ جهان در مسابقات تندخوانی هست! که روزانه ۱۰ کتاب رو با درک کامل می خونه! حالا جالب تر اینکه این متد رو در ایران استاد فیضی داره تو کانال زیر آموزش میده! اونوقت ما یک کتاب میخریم، یک ماه طول میکشه بخونیم! راستی تو کانالش تکنیک هایی یادت میده که مشکل حواس پرتی و خواب آلودگی 🥱 موقع مطالعه ات📚 از بین بره تا بتونی یک کتاب ۳۰۰ صفحه ای رو تو ۲ ساعت بخونی! اونم با درک کامل 😳 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574188597Cb942884099 🔴 تو کانالشون لینک دوره (نخبگان مطالعه) به ارزش 590 هزارتومان رایگان قرار دادن😍👆🏿
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پ