eitaa logo
خدایی در همین نزدیکی
2.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
7هزار ویدیو
60 فایل
سعی ما بر این است که بشرط توفیق جرعه ای از نور قرآن، جامی از نهج البلاغه و رقعه ای از صحیفه سجادیه را با اهداء به اهلبیت در روح و جان خود تثبیت کنیم به انضمام یادآوری اوقات نماز و کلیپ های مذهبی ارتباط با ادمین @Ya_mahdii40 @khodaye_man313
مشاهده در ایتا
دانلود
سفر عشق ؛ قسمت هجدهم ، آبانماه ۱۳۸۱ : ساعت شش و نیم صبح است و ما با نام خدا و توکل بر او ، همراه کاروان زیارتی ، به سمت عراق حرکت کردیم .خورشید هنوز طلوع نکرده و قرص ماه شعبان در آسمان می درخشد . مرز ایران را پشت سر گذاشتیم ، در تب و تاب هستیم تا زودتر به اماکن زیارتی برسیم . بعد از رسیدن به مرز عراق ، در هنگام بازرسی دلم شور می زد ، بیشتر نگران دفتر خاطراتم بودم و مفاتیحی که همراه داشتم ، مرتب آیت الکرسی می خواندم . همه ساک ها را تحویل دادند به غیر از ساک مداح کاروان ، ساک های بقیه را خیلی بهم نریختند ولی ساک مداح کاروان را از تَه ساک با کاتر بریدند و تمام کتاب ها و نوشته هایش را برداشتند . نوبت به کیف دستی من رسید ، اول فقط مفاتیح را برداشتند ولی یک دفعه یک جوان عَبوس و خشن عراقی از دور آمد و دفترچه خاطراتم را هم برداشت . دلم گرفت ولی چاره ای نبود زمان صدام بود و سخت گیری هم بسیار . @khodaye_man313