#حرف_دوم
✿ خلایق هر چه لایق !
حتماً این ضرب المثل را هم استفاده کردهاید!
وقتی با کسی قدرناشناس روبرو شدید که در پسِ از دست رفتنِ نعمتش به نکبتی مبتلا شد، با خود تکرارش کردید !
این رسم خداست!
این قانون عالم است!
لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم / وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ / ابراهیم ۷
قدرشناسی است که شکر میآورد،
که نعمت را افزون میکند،
که به آن برکت میدهد...
✿ و تمامِ اتفاق از دست رفتنِ نعمت، از همانجا شروع میشود، که نسبت به نعمتی که داریم، نادانیم، نابیناییم، و در بهرهگیری از آن ناتوانیم ...
آنجاست که نعمت از کفمان میرود و دیگر نداریمش!
#حرف_دوم
☜ وقتی درماندگی به اوج خود میرسد؛
اهریمن که دشمنی دیرینه ای با نسلِ انسان دارد و آرزوی نابودی تمام انسانها را در سر میپروراند، خود را به شکل پزشک ماهری درآورده و به ضحاک توصیه میکند که برای رهایی از این رنج، هر روز دو نفر از جوانان را بکشند و مغز سر آنها را به خورد مارها بدهند تا بدین وسیله زمین را از نژاد آدمیان خالی سازد!
🔻دوران حکومت اهریمنی ضحاک در نهایت بوسیله خروش کاوه آهنگر، دلیر مرد ایرانی به پایان میرسد و آرامش و امنیت به کشور باز میگردد.
#حرف_دوم
«تمامیّت الله در یک زن، جلوه کرده است» که حبّ و بغض او، دقیقاً منطبق با الله است! این یعنی؛ عصمت مطلق!
این عصمت مطلق، برای اینکه محور روضههای ما باشد؛ خلق نشده، بلکه هدف خداوند از خلقت این ذات معصوم، تعیین خطمشی انسانی تاریخ و الگوگیری امامان از ایشان، برای راهبری بشر بعد از رحلت آخرین پیامبر خدا بوده است.
※ الگوگیری؛ اساس و پایۀ هر حرکتی است!
بدون الگوی صحیح، هیچ حرکتی نه درست، آغاز میشود، نه به سرانجامِ درست میرسد!
#حرف_دوم
داستان حذف انقلاب داستان تکراری تاریخ است؛
داستان نبرد کبر و توحید
همانجا که تنها در یک نقطه از زمین، یک ملّت تصمیم میگیرند روی پای خدا بایستند و ارزشهای زندگی را با ارزشهایی منطبق کنند که خداوند به وسیلهٔ پیامبران و امامان معصوم، برایشان تدارک دیده است.
داستان حذف انقلاب، داستان حذف دورنمای آن است.
دورنمایی به وسعت قیام آخرین ذخیرهٔ خدا و گسترش عدالت الهی در گیتی.
#حرف_دوم
#مطالبه_گری راه و رسم خودش را دارد!
حوصله میخواهد،
غیرت، لازم دارد،
و مهمترین ابزارش صبر است!
که شاید ما بمقدار کافی نداشتیم، و راه درستش را نیز نیاموخته بودیم.
مطالبهگری برای
※ تمام قولهایی که فراموش شد /
※ تمام وظایفی که بیاهمیت انگاشته شد /
※ تمام بحرانهایی که دیده نشد /
※ تمام باید و نبایدهای دینی، که در ساختار یک دولت اسلامی، کمرنگ و کمرنگ شد ... تا قبح بسیاری از فسادها شکست/
✖️ و ما دیدیم آنچه را که " امامین انقلاب " نگرانش بودند.
و باز هیچ نگفتیم...
#حرف_دوم
مشکلات میآیند و احاطهات میکنند!
آدمها میآیند و هر کدام بخشی از تو را نشانه میگیرند، یکی قضاوتت میکند، یکی تهمت میزند، یکی آبرو و مالت را نشانه میگیرد، یکی .....
※ و اینجاست که تو باید تقلّا کنی و سلطان قلبت را بالای قلّهی دلخوشیهایت نگهداری!
نه ترسی از هیاهوی مشکلات میان تو و لمس این عشق، فاصله بیندازد!
و نه اندوهی از بیوفاییها و قضاوتهای دیگران ... حتی اگر عزیزترینهایت باشند، تو را از سرمستی و فرح داشتن چنین دلبری غافل کند!
※ اینجاست که معلوم میشود: ألیس الله بکافٍ عَبْدَه؟
آیا خدا برای شادی و آرامش و امنیت تو کافیست یا نه؟
#حرف_دوم
یکبار باهم برگردیم و از این طرف به موضوع نگاه کنیم!
ـ چرا من نه؟
ـ چرا من نباید در میدانی سخت آزموده شوم؟
ـ چرا برای من نباید مصیبتی پیش بیاید؟
ـ چرا من نباید آزار ببینم؟
ـ چرا من نباید ...
#حرف_سوم
※ این چراها، همه صدای درد میدهند!
هم چراهای #حرف_اول
و هم چراهای #حرف_دوم
گاهی آنقدر سنگینند که ماهها، کمر آدمیزاد را خم میکنند!
ـ مثل صدای بعضی داغها و عزیز از دست دادنها،
ـ مثل صدای بعضی فقرها و بیماریها
ـ مثل صدای بعضی قضاوتها و تحقیرها و آبرو ریختنها...
اما این دردها، دردهایی است که باید تمرین کنیم؛
※ اول بفهمیم بر ما فرود نمیآیند، بر بخش زمینی ماست که نازل میشوند و نباید سنگینیشان ما را از "من حقیقی" مان غافل کند!
شبیه مادری که در اوج درد هم، رسیدگی و تغذیه نوزادش را فراموش نمیکند!
※ و بعد بیاموزیم اگر سهممان از دلخوشیهای بالاتر و شادمانیهای عظیمتر، بیشتر باشد، تحمل این دردها آسانتر میشود!
دلخوشیهایی در بخش انسانی و حقیقی و جاودانه وجودمان...
#حرف_دوم
※ و #لیلهالرغائب اولین شب قدر است، برای ادارک لیلهالقدرهایی که پیشِ رو داریم و قرار است بالاترین تقدیرها را از دستان واسطهی فیض زمین دریافت کنیم.
گام اول را محکم برداریم!
گام اول را درست برداریم!
گام اول را برایِ رسیدن به گامِ آخر برداریم؛
آخری به قدرِ بینهایتی به نام الله ....
#حرف_دوم
※ اهل یک خانه، در میان فتنهها محک میخورند؛
وفادارها معلوم میشوند، آنان که با نداری و دارایی میسازند، و ثابت میکنند که؛ "دوستتدارم" هایشان، "میخواهمت" هایشان، "به پایت میایستم" هایشان دروغ نبود...
※ ثابت میکنند اگر سنگ هم از آسمان ببارد؛
پای کسی که بزرگ خانه است، صبر میکنند!
حرمتش نگه میدارند و کم و کاستش را ندید میگیرند.
#حرف_دوم
فقط جا ماندهها میدانند،
فقط جا ماندهها میفهمند،
لحظهای را که به خود میآیی و میبینی همه رفتند و زمان تمام شده و تو ماندهای و توهمِ رسیدنی که اسیرت کرده بود و نافرجام مانده ...
و آرزو میکنی: که ای کاش یک مُشت خاک بودم!
یا لیتنی کُنتُ ترابا....
و این روزها، حال زمین و زمان،
برای شرح این رفتنها و این جاماندنها کافی است.