#ممنونم_خدا 🙏
😴 وقتی می خوابم؛
- برای اینکه یه خواب آروم و راحت داشته باشم؛ فشار خونم رو پایین میاری، و با اینکار، فعالیت همه اعضای بدنم، به جز مغز رو کند می کنی،
- با پایین اومدن فشار خون، از غده هیپوفیز هورمون رشد رو آزاد می کنی، و باعث رشد و ترمیم پوست، استخوان و عضلاتم میشی.
وقتی خوابم عمیق میشه؛
- اطلاعات بی ربط و اضافه رو از ذهنم پاک می کنی تا به پردازش مغز و حافظه ام کمک کنی.
- روح منو که موقع خواب گرفته بودی و بالا برده بودی، قبل از بیدار شدن، دوباره به جسمم برمی گردونی،
- من بیدار میشم، در حالیکه اعضای بدنم چون تو مراقبشون بودی، در کمال سلامتی به کارشون ادامه میدن.
ممنونم ازت خدا...🙏
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
#ممنونم_خدا 🙏
▪️به موهای ریز روی پوستم نگاه میکنم؛
تو خیلی وقتا با همین موهای نازک ازم محافظت میکنی 💞
- وقتایی که یه موجود ریز روی بدنم راه میره؛ با حرکات همین موهاست که خبرم میکنی و نمیذاری بهم آسیب بزنه.
- تو حتی باهاشون روی پوستم رو میپوشونی تا اشعههای مضر، مستقیم بهش برخورد نکنن و وارد بدنم نشن.
- تو تمام اینکارا رو بوسیلهی موهایی انجام میدی که با رشدشون، دارن مواد زائد بدنم رو خارج میکنن،
این یعنی یک تیر و ۱۰ نشان!
موهای دستم رو نوازش میکنم،
ممنونم ازت خدا...🙏
❖┈••✾🌸✿🎀✿🌸•✾••┈❖
•┈•❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
#ممنونم_خدا 🙏
🤌 وقتی میخوام چیزی رو بردارم؛
- به تفاوت انگشت شستم با بقیه انگشتام فکر میکنم،
- تو اونو از دو بند ساختی، مثل یک اهرم تا بتونم برای نگه داشتن هرچیزی ازش استفاده کنم
و یا حتی بتونم، بنویسم.
- حدود ۴٠ درصد از وظایف انگشتام رو به کوتاه ترینشون سپردی..شاید برای همین عضلاتش رو ضخیم تر از همه ساختی..
- اینجوری شست من، نقش آچار فرانسه رو برای دستم بازی میکنه تا کارها رو خیلی راحت تر انجام بدم.
- راستی اگه تو این انگشتم رو بهم نداده بودی؛ من هیچوقت نمیتونستم لذت بغل کردن یه کودک رو تجربه کنم..
ممنونم ازت خدا...🙏
❖┈••✾🌸✿🎀✿🌸•✾••┈❖
•┈•❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
🌿⃟🌻¦⇢ #نزدیک_به_خدا💥
#ممنونم_خدا 😍🙏
➖وقتی ذهنم خسته میشه؛
- یعنی تهویۀ هوای بدنم رو خوب انجام ندادم و این باعث شده حرارت مغزم بالا بره، تا جایی که ممکنه سلولهای حساس مغزم آسیب ببینن و عملکرد کلی بدنم به مشکل بخوره.
- توی این شرایط خطرناک، تو با یه خمیازۀ کشدار به دادم میرسی!
- تو دهانم رو بیش از حد معمول باز میکنی و با کش آوردنِ عضلات فکهام، گردش خونی که به مغزم میره رو بالاتر میبری تا این عضو حیاتیم رو خنک کنی.
- همزمان هوای زیادی رو میکشی توی ریههام و با سرعت بیشتری خارجش میکنی و اینجوری اکسیژن بیشتری رو به مغزم میرسونی و دیاکسیدکربنها رو، که موجب خستگیم میشن، میفرستی بیرون.
- خیلی وقتا وسط فعالیتهای ذهنیم، من بیخبرم از اینکه حرارت مغزم داره بالا میره، اما تو با روشن کردن پنکۀ طبیعی بدنم مغزم رو خنک میکنی تا مراقب سلامتیم باشی. 💞
ممنونم ازت خدا... 🙏
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
#ممنونم_خدا 😍🙏
👂وقتی میخوام به صدایی گوش بدم
- تو با لالۀ گوشم صداها رو جمع میکنی و میفرستیشون توی یک لولۀ باریک و از اونجا با فشار هوا ، هُلشون میدی تا میانۀ گوشم.
- حالا برای هر نوع صدایی یک لرزش خاص میسازی ؛ و بعد این لرزشها رو به انتهاییترین قسمت گوشم منتقل میکنی.
- اونجا رو از مایع پر کردی و یک عالمه مژکهای ریز شناور داخلش قرار دادی و با هر نوع لرزشی ، مژکهای خاصی رو به رقص در میاری تا عصب شنواییم رو لمس کنن.
- اینجوری صداهای مختلف رو به مغزم میرسونی و من میتونم اونا رو درک کنم.
- دارم فکر میکنم ؛ در طول گوش دادن به یک موسیقی ،
💫این واکنشهای بینقص رو چندبار و با چه سرعتی برام انجام میدی!!؟
ممنونم ازت خدا...🙏
═━━⊰✹🤍✹⊱━━═
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
═━━⊰❀💚❀⊱━━═
#ممنونم_خدا 🙏
🤕 وقتی که زخمی میشم ؛
- رگهای خونیِ اطراف زخمم رو باریک میکنی تا خون کمتری از دست بدم.
- پلاکتها رو کنار هم میچسبونی تا لخته بشن، شکاف رگها رو ببندن و خونریزی رو متوقف کنن.
- حالا رگها رو بازتر میکنی تا خون تازه به همراه مواد مغذی به جای آسیبدیده برسن.
- التهابِ محل زخم نشونۀ اینه که سربازهای ایمنی بدنم یعنی گلبولهای سفید دارن با سلولهای مرده، باکتریها و عوامل بیماریزا مبارزه میکنن؛ تو اونها رو مأمور پاکسازیِ بافت آسیبدیده میکنی.
- حالا زمان بازسازیه و تو سلولهای پوست و بافتهای زیرش رو، بدون اینکه دردی احساس کنم، تکثیر میکنی؛
و اندازۀ زخم روزبهروز کوچیک و کوچیکتر میشه.
🔸همۀ اینها را بدون اینکه ذرهای به اونها آگاه باشم یا ارادهم در اونها نقشی داشته باشه انجام میدی تا از من مراقبت کنی.
ممنونم ازت خدا... 🙏
❖┈••✾🌸✿🎀✿🌸•✾••┈❖
•┈•❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
#ممنونم_خدا 😍🙏
▪️وقتی بغضم میگیره؛
- تو بلافاصله سیستم عصبیم رو فعال میکنی و میفرستیشون سراغ غدههای اشکیِ چشمام!
- اینجوری اون غدهها رو راه میندازی تا اشک بیشتری تولید کنن،
- وقتی بغض از حد تحملم فراتر میره، تو دریچۀ غدهها رو باز میکنی تا اشکهام جاری بشن.
- همزمان، تو با آزادکردنِ هورمون شادیآور و آرامشبخش، دلتنگیهام رو کم میکنی،
- و از طرفی با گریه کردن، به خارج شدن سموم بدنم هم کمک میکنی و جسمم رو به تعادل میرسونی.
- همزمان با همهی این اتفاقها، با افزایش سرعت تنفسم، اکسیژن بیشتری وارد بدنم میکنی تا مغزم رو خنک کنی.
- حالا یواشیواش حالم بهتر میشه و احساس سبکی بهم دست میده...
※ شاید من گریهکردن رو دوست نداشته باشم، اما تو این سیستم عظیم رو برای تخلیۀ احساسات من و رسیدنم به تعادل و آرامش قرار دادی... 💞
ممنونم ازت خدا 🙏
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛