eitaa logo
خمینیون
282 دنبال‌کننده
464 عکس
196 ویدیو
1 فایل
سلام بر همه حتی زن شراب‌ فروش سلام بر همه الا به انقلاب فروش
مشاهده در ایتا
دانلود
شقه‌های زنجیره‌ای پایان‌ناپذیر ۱_ یکی از مهمترین استراتژیهای سازمان منافقین عبارت است از ‏«تعمیق شقه در بالای رژیم و تداوم قیام در میان توده‌ها» _ ‏مسعود رجوی ۱۴ مرداد ۸۸ این ‏یعنی ایجاد اختلاف و شکاف میان مسئولین و جناح‌های مختلف بهمراه ناراضی‌سازی مردم و ایجاد آشوب و شورش. ۲_ مسعود رجوی: همه مطلعین می‌دانند که بهشتی یکبار با مرکزیت فداییان نشست و ضبط هم گذاشت و بعد هم پخش کرد و جریان اکثریت را به درون رژیم فرو بلعید. ۳_ مسعود رجوی: مجاهدین اما اینکاره نبودند و به‌عکس این ما بودیم که با حمایت از اولین رئیس‌جمهور همین رژیم و بعد هم با پخش نوارهای حسن آیت از ارکان حزب جمهوری اسلامی و یکی از کاندیداهای آن برای ریاست جمهوری، رژیم ارتجاعی خمینی را شقه و منشعب کردیم. ۴_ مسعود رجوی: دومین شقه بزرگ رژیم در جریان عزل آقای منتظری نیز اساساً معطوف به قتل‌عام زندانیان ما بود. آیت‌الله منتظری نوشته بود. ۵_ رجوی در اینجا بر ایجاد شکاف و شقه‌های زنجیره‌ای تاکید می‌کند: ‏رژیم به ثبات نمیرسد و غرقه در انشعابات پایان‌ناپذیر و شقه‌های زنجیره‌ای، هنوز از قبلی نیاسوده، جراحی و شقه بعدی فرا میرسد تا بالکل سر در باتلاق خویش فرو کند. ۶_ مواظب کسانی که خط ایجاد اختلاف بین مردم و حاکمیت، بین قوای مختلف ، بین جناح های سیاسی و... را دنبال می کنند، باشید. ‏ مهم‌ترین راهبرد شبکه نفوذی صهیونیستی که منافقین هم بخشی از این شبکه هستند، ایجاد اختلاف است؛ گاهی این اختلاف را با ژست حزب‌الهی ایجاد می‌کنند گاهی با ژست اصلاح‌طلب! {حسین قاسمی | خمینیون}
دقیقا به همان جریانی که از بالا گفتند فردوسی‌پور را حذف کنید ایندفعه ابلاغ کردند به گلزار و رشیدپور آنتن بدهید. آندفعه رسانه‌های امنیتی را بسیج کردند روزی ده تا مطلب در لزوم حذف سلبریتی‌ها از سیما بنویسند. ایندفعه بخشنامه داده‌اند در مورد لزوم تکثرگرایی بنویسید. همان رسانه‌های وابسته به نهاد امنیتی که شورت زیر نوه آقای قالیباف هم جزو خط قرمزهای‌شان است و سئوال کننده از چرایی ترکیه‌ای بودن شورت را تا خوارج و شمر و وابستگی به میت ترکیه می‌بردند الآن تیتر زده‌اند «با کسانی که مثل ما فکر نمی‌کنند چه کنیم» و پذیرش تکثر آموزش می‌دهند. آقای سرافراز چون جلوی حذف‌های دستوری از بالا از جمله در موضوع فردوسی‌پور ایستاد همین‌ها آن بلا را بر سرشان آوردند و آن حجم از یادداشت و توهین و تخریب علیه‌اش تولید کردند. حالا همین‌ پدران حذف و تخریب و تهمت، تیتر می‌زنند که چگونه با کسانی که مثل ما فکر نمی‌کنند برخورد کنیم. دقیقا همان دوزاری‌هایی که در رسانه‌های بیت المال سالهاست به جای سئوال از فساد و ناکارآمدی و تبعیض، حزب اللهی‌ها را با درگیری با یک دشمن فرضی به نام سلبریتی سرکار گذاشته‌اند امروز دارند در رسانه‌های‌شان برای زردترین و دوزاری‌ترین و کاسب‌ترین سلبریتی‌های ایران سنگ تمام می‌گذارند. من پاورقی را نمی‌دیدم. کیسه‌ای که هر روز محمدرضا شهبازی بر تن ززآ می‌کشید را هم باعث تعمیق شکاف موجود در جامعه می‌دانستم. ولی آدمی که خودش است و برای عقیده‌اش هزینه می‌دهد تومنی صنار با ندیم‌های بادمجان که با هر بولتن و دستور و ابلاغی یک رنگ جدید می‌شوند توفیر دارد. چه می‌گویم؟ آدم پاکباخته‌ای که با مغز خودش فکر می‌کند حالا هر تحلیلی هم از جامعه دارد قیاس‌اش با این بولتن‌بازها و نواصولگراها و امنیتی‌هایی که هر روز به یک رنگ درمی‌آیند اصلا توهین آمیز است. وحید اشتری. 📨 https://t.me/khomeiniuon
جلیلی‌ها اساساً نمی‌توانند متولی رسانه ملی باشند ▪️تنش‌ها و بحران‌های صدا و سیما همواره استعاره‌ایست از وضعیت حکمرانی و لذا پرداختن به آن به عنوان موضوع دانش به‌شدت مهم است و اینکه امثال ما به عنوان منتقدان فرهنگی نسبت به سرنوشت یکی از مهم‌ترین نهادهای ملی(!) بی‌تفاوت شده‌ایم اصلا نشانه خوبی نیست؛ و اما در مقام اختصار: ▪️رسانه ملی باید متعلق به همه بوده و سلایق مختلف (به شکل نسبی البته) در آن جا داشته باشند. اساسا طرز فکر امثال شهبازی‌ها ضد تکثر است. برای همین قبلا هم نوشتم جلیلی ها اساسا نمی‌توانند متولی رسانه «ملی» باشند. آیا باید رشیدپور و گلزار به تلویزیون برگردند!؟ اگر همه سلایق (به شرط احترام به امر ملی) قرار است بیایند، چرا که نه! اما اگر همه سلایق اجتماعی و سیاسی قرار است سرکوب شوند، آوردن دو مطرب (entertainer)، فقط نشانه تزویر، ندانم‌کاری، فرصت‌طلبی و پاچه‌خواری از موضع ضعف است. ▪️ جلیلی‌ها سال‌هاست علیه سلبریتی و جریان روشنفکری و ... شعار دادند. اینها اساسا هویت خودشان را در نفی این دیگری‌ها [شبه‌ روشنفکری + تهران‌نشین‌ها و سلبریتی‌ها] تعریف کردند! حالا که خودشان بر مسند نشسته‌اند و دیدند بین شعار[های فردیدی+مکتب فرانکفورتی+ صحیفه امام] و عمل [خزانه خالی+ مخاطب نداشته+ فشار سیاسی] تفاوت زیاد است، دقیقا دارند همان کاری را می‌کنند که قبلی‌ها می‌کردند. خوب فرق شما با بقیه چیست؟ این دوستان واقعا می‌خواهد این فرایند را به عنوان مصداقی از «تحول» به ما بفروشند؟ اینها نشان دادند از علی عسگری هم بی‌کفایت‌ترند. ▪️با همه این اوصاف آیا اساسا سپردن دو برنامه سرگرمی به دو سلبریتی پا‌ به سن گذاشته می‌تواند بحران مخاطب کم صدا و سیما را حل کند؟ بعید است. این یعنی این دوستان حتی نمی‌توانند در چارچوب ذهنی خودشان «حل مسئله» کنند. ریشه بحران ریزش مخاطب صدا و سیما در جای دیگری است و با این وصله‌پینه‌های موقتی از موضع ضعف، مسئله حل نمی‌شود، فقط بحران تشدید می‌شود که شد! 🔺 موضع شهبازی‌ که بقیه نباید بیایند با منطق جریان [اسلام‌گرای استیت‌گرای] ضد تکثری که آنها از آن بر خواسته‌اند اصول‌گرایانه و شجاعانه است؛ درست! ولی به همان اندازه فاشیستی و انحصارگرایانه است. شهبازی‌ها می‌گویند فقط ما باشیم! و البته علی فروغی به آنها می‌گوید: «این درست است که فقط باید ما باشیم ولی بودن انحصاری ما هم خرج دارد! من باید بتوانم حقوق آخر ماه شما را بدهم یا نه؟ پس بیایید مصالحه کنیم: شما مواضع تند سیاسی را بگیرید و اجازه بدهید در کنار شما چند مطرب «پول‌ساز» بی‌خطر هم باشند. این شکلی ما می‌توانیم در بازنمایی امر سیاسی انحصارگرایانه و در بازنمایی امر فرهنگی کمی بازتر ظاهر شویم!» این شگرد و استدلال نخ‌نما شده و مزورانه همیشگی فروغی است که البته عمل‌گرایانه است و موضع شهبازی در بستر همین منطق آرمان‌گرایانه! 🔺 در واقع شهبازی با موضوع‌گیری شجاعانه و در عین حال فاشیستی خود تناقض بزرگ جریان مدعی و در عین حال پوچ حزب‌الهی خودش را بار دیگر برملا ساخت؛ جریانی که در لحظه نقد و شعار در آسمان‌هاست و در لحظه عمل دقیقا همان کاری را می‌کند (و البته با شتاب بیشتر) که روزی آن را نقد می‌کرده؛ و این عارضه جمهوری اسلامی به روایت اصول‌گرایان است: غرب بد است، برجام و مذاکره بد است، بدحجابی بد است، ساواک بد است! اما ما که به قدرت می‌رسیم هم با غرب مذاکره می‌کنیم هم برای جامعه ایران‌مال و شاپینگ‌مال می‌سازیم هم در موضع حجاب با کمی ترفند و بازی کوتاه می‌آییم و هم ...! ▪️بنابراین با منطق جلیلی‌ها عملا تحقق امر ملی غیر ممکن است و ادامه سیطره این جریان فقط و فقط بحران‌های امنیتی را در آینده به همراه خواهد داشت که هزینه آن را باید عاملان امنیتی و امثال خدماتی کنتراتی حرم شاهچراغ [بخوانید مردم عادی] متحمل شوند. موضع‌گیری شهبازی در منطق اصول‌گرایان، اصول‌گرایانه و شجاعانه بود و در منطق کلان امر ملی انحصارگرایانه و پوپولیستی؛ و بازگشت امثال گلزار و رشیدپور در فقدان تکثر نسبی و واقعی حاکم بر رسانه ملی بیشتر تداعی‌گر حماقت و تزویر است تا درایت و تدبیر و اساسا نمی‌تواند حل مسئله کند. 📎 پی‌نوشت: یک نفر در یکی از نهادهای انقلابی لابی کند مثل همیشه یک ۲۰۰ میلیارد رانتی دیگر به وحید جلیلی و در چارچوب جایی مثل همان حسینه هنر و جبهه فرهنگی انقلاب بدهند و بگوید شما هم مثل اوج برو چند تا فیلم و سریال بساز که در آن حزب‌الهی‌ها و روستایی‌های طرفدار نظام قهرمان هستند و ضد قهرمان‌ها همه جاسوس و غرب‌زده و دیوث و مخنث! اگر این اتفاق بیفتد به نظرم لطف بزرگی است چرا که بعد می‌توانیم ببینیم آیا جلیلی که این چنین با پرخاش و بی ایدگی مثال‌زدنی خود جبلی را به کرنش خود در آورده، دست از صدا و سیما بر می‌دارد یا خیر؟ میلاد دخانچی. 📨 https://t.me/khomeiniuon
نیاز_مبرم_روز: و کشف زبانی جدید از سوی نخبگان در این پست، نقد میلاد دخانچی بر مهدی نصیری را میخوانید. دخانچی یکی از چند نفر از عدالتخواهانی است که اواخر شهریور ۱۴۰۱ بهمراه مهدی نصیری درخواست مجوز از فرمانداری تهران برای برگزاری تجمع قانونی علیه گشت ارشاد را داشته است. ▫️ راستش اصلا با تحرکات اخیر رسانه‌ای و سیاسی مهدی نصیری موافق نیستم. اینکه شما در یک ویدیو با لحن رسانه‌های فارسی زبان خارجی به رهبری کنایه بزنید و بعد از امکان شکل‌گیری یک جمهوری عرفی ذیل رفراندوم دفاع کنید هر چه هست شبیه کنش امثال نصیری نیست. اصطلاحا این فرم، فرم او نیست. البته که من معتقدم مشکل واقعا این نیست که جمهوری عرفی نداریم؛ از قضا مشکل این است که چرا جمهوری اسلامی بر اساس مبانی خود به جای دیگر رفته و اسلامش به جای اینکه تحت تأثیر خوانش‌های انسانگرایانه متفکران انقلاب باشد، به خوانش‌های فقهی و کلامی و از قضا ضد عرفانی و فلسفی دچار شده! به نظر می‌آید دفاع از «جمهوری عرفی» اساسا رهزن است، چرا که اساسا برای استیت که ذاتا نمی‌تواند دینی باشد، پسوند «اسلامی» قرار نبود جاده صاف کن فقه و تسلط روحانیت، بلکه منادی امر معنوی و البته آرمانخواهی مبتنی بر فلسفه تاریخ تشیع باشد. بگذریم که معلوم نیست از دل رفراندم و هر گونه تقلای کاملا دموکراتیک دیگری، لزوما جمهوری عرفی شکل بگیرد! البته در عین نقدی که میتوان و باید به فرم نصیری داشت نباید از جهت او غافل شد. واقعیت این است که بین طیفی از نخبگان و رهبری درباره شیوه حکمرانی یک شکاف قابل لمس وجود دارد. رهبری معتقد است امتداد شیوه کنونی میتواند ما را به سرمنزل مقصود برساند و طیفی دیگر که من نیز به آن تعلق دارم معتقد است این شیوه باید مشمول بازنگری جدی و اساسی شود و از قضا این بازنگری باید در دوره رهبری ایشان انجام شود. به زبانی دیگر طیفی از نخبگان مشکل را در ساختار میفهمند و رهبری مشکل را در عوامل ساختار؛ طیفی از نخبگان رابطه بین دستگاه‌های انتخابی و انتصابی را غیر متوازن، الهیات و رسانه جریان مسلط را ناکارآمد و آینده کشور را مبهم میدانند، حال آنکه رهبری چنین نگاهی ندارد و این به زعم من ساده‌ترین و در عین حال دقیق‌ترین صورتبندی اختلاف جاری است. اگر بپذیریم که وظیفه نخبگان حل مسأله است، آن مسأله، امروز و اکنون قبل از هر چیز، برقراری یک گفتگو، هر چقدر هم پر چالش، با جریان‌های نزدیک به رهبری برای اول تقریر محل اختلاف و بعد هم حل آن است. این مسیر قاعدتاً قبلا به شکل فردی و مذاکره‌ای رفته شده، منظور اینجا ایجاد یک گفتگوی جمعی در فضای عمومی و البته مشفقانه و عالمانه است و البته که برقراری چنین گفتگویی نیازمند مناعت طبع جریان‌های امنیتی و کشف زبانی جدید از سوی نخبگان برای طرح صورت مسأله است. پایه‌گذاری و یا حداقل تلاش برای برقراری چنین گفتگویی هر چقدر هم که در عمل ناکام بیاید تمرین خوبی است تا نخبگان و صاحبان قدرت یاد بگیرند با صورت‌بندی مسأله به شیوه‌های جدید ( کاری که بچه‌های طیف عدالت‌خواه در ملاقات با رهبری انجام دادند) راه را برای گفتگو و حل مسأله باز کنند؛ رویه‌ای که تقریبا به خاطر تاریخ استبدادی ما کم و بیش بی‌سابقه بوده و به لحاظ تاریخی الان فرصت تحقق آن وجود دارد. پس موضوع فقط واکنش به یک موقعیت خاص نیست، موضوع پایه‌ریزی یک سنت غائب در رابطه بین مردم، نخبگان و حاکمیت است. دقت کنیم که وظیفه نخبه اعتراض نیست، وظیفه نخبه، میانجی‌گری، پژواک اعتراض صدای بر آمده از جامعه، صورت‌بندی محل چالش، کشف مسأله و بعد حل مسأله است. نخبگان هر کاری در این چند سال، از اعتراض گرفته تا مهاجرت و پیوستن به شبکه‌های خارجی و چه بسا تحمل هزینه‌های سنگین مثل زندان و غیره کرده‌اند، حل مسأله نکرده‌اند‌. هنوز مسأله حل نشده باقیمانده و تاریخ نخبگان را نه بر اساس اینکه سمت قدرت نخواست و نگذاشت، بلکه بر اساس اینکه نخبگان «نتوانستند» قضاوت خواهد کرد. بنابراین بجای جملات کنایه‌آمیز و دفاع از جمهوری عرفی و با لحنی متعلق به غیر، پیشنهاد من به آقای نصیری و طیف عدالت‌خواه نزدیک به ایشان اتخاذ رویکرد حل مسأله آن هم در سطح جمعی برای روشن کردن محل شکاف، حرکت به سمت کشف یک زبان جدید برای گفتگو و بعد پیشبرد این گفتگو برای حل مسأله است./ میلاد دخانچی 📨 https://t.me/khomeiniuon
آزادی پس از براندازی!؟ ↩️ بعد از دوسه‌بار درخواست این پاسخی است که داده‌اند: قطعا تخطی صورت گرفته ‌و تصمیم‌مان را تغییر نمی‌دهیم! بهانه‌شان آنقدر مسخره است که توضیح دادنش هم باعث تأسف می‌شود. انگار بگویید «خدا بکشدت چقدر بانمکی تو» بعد به خاطر آرزوی مرگ حذف‌تان کنند. گاهی می‌پرسند تو که خودت به رهبری نقد کردی و زندانی‌ شدی، چرا از نظام دفاع می‌کنی؟ می‌گویم از ثباتِ کشور دفاع می‌کنم چون مطمئن‌ام نتیجه براندازی، جنگ و خونریزی و ویرانی و آوارگی است و تجزیه، اگر هیچ‌کدام هم اتفاق نیافتد بدتر از اینها سر کار می‌آیند. آزادی بیان؟! کافی است احساس کنند پایت را بیش از گلیمت دراز کرده‌ای با پوچ‌ترین دستاویزها مجرم‌ات می‌کنند. مقدسات‌شان را زیر سوال ببری به‌همین راحتی که می‌بینید حذف‌تان می‌کنند، حتی اگر چندان مشهور و‌ مؤثر نباشید. تیم امنیتی توییتر چه کسانی هستند؟ غیر از همین‌ها که فحش می‌دهند و حتی شکنجه و تجاوز را برای فروپاشی جایز می‌دانند؟ اینها قرار است برای ایران آزادی بیاورند؟ روادار خواهند بود نه شبیه پینوشه و محمدرضا و بن‌سلمان؟ عقل ندارد کسی که شعارها را باور کند. 📨 https://t.me/khomeiniuon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی با چهره منطقی خود جلو می‌آید! حسین باستانی، تحلیلگر بی‌بی‌سی می‌گوید: اگر نگوییم همه اخبار، می‌توانیم بگوییم بیشتر اخبار مربوط به تمرد نظامیان در جنبش پارسال ساختگی بود. باستانی سال‌هاست در رسانه فارسی‌زبان کار می‌کند و تقریبا از افراد خاصی است که همیشه مواقعی که بی‌بی‌سی فارسی قصد دارد نشان دهد نماینده منطق است از او استفاده می‌کند. هرچند باستانی خودش در پروژه‌هایی که حقیقت ندارد در بی‌بی‌سی همیشه مشارکت داشته است. اما چرا حسین باستانی در این مقطع از یک واقعیت پرده برداشته است؟ در این مورد از اینجا بیشتر ببینید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیمین وقتی از شهریار شنید، بهترین شعری که من شنیدم خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه‌دار است، هنگ کرد! 📨 https://t.me/khomeiniuon این سرود را هم از اینجا بشنوید که یک ترکیب سمی از آهنگساز و شاعر و خواننده در ساخت اش دخیل بوده‌اند.
دیوارنگاره میدان ولیعصر تهران جمع شد! ▪️دیوارنگاره جمله رهبر درباره بانک‌ها بود. محسن مقصودی، مجری و تهیه کننده برنامه ثریا نوشت: همیشه در برابر پاسخ مردم و دانشجویانی که می‌پرسیدند چرا رهبری با فلان فساد برخورد نمی‌کند یا پیگیر تصویب فلان قانون ضد فساد نمی‌شود، باید کلی توضیح می‌دادم که فرایند مبارزه و مهار باندهای قدرت و ثروت پیچیده است، یک نفر ولو رهبر باشد بدون مطالبه مردم و عزم مسئولان تنها می‌ماند. این ماجرای دیوارنگاره کار ما را راحت کرد. مشخص شد حتی در دوران مدیریت اصولگراها بر سه قوه و شهرداری، حرف صریح و دقیق رهبر انقلاب که سالها در عرصه عمل خاک می‌خورد، حتی دیگر روی بیلبورد شهری هم تحمل نمی‌شود. اختاپوس بانک‌های مال‌ساز و بنگاه‌دار زورشان به حرف رهبری هم‌ می‌چربد‌! شاید برخی از این ماجراها ناامید شوند، اما ما با این ماجراها امید و انرژی‌مان برای مبارزه با فساد و تخلفات بانکی دو چندان میشود. حالا همه چیز عیان‌تر شده. مردم ماجرا را فهمیده‌اند! 📨 https://t.me/khomeiniuon مال‌سازهای تورم‌ساز دیگر نمیتوانند با کمک به فلان مسجد و فلان خیریه و هیأت و... ژست ارزشی بگیرند!