eitaa logo
خون خدا
758 دنبال‌کننده
17 عکس
10 ویدیو
26 فایل
اشعار و نغمات آیینی شاعران استان البرز ارتباط با ادمین @mahdiibia
مشاهده در ایتا
دانلود
339.8K
باسمه تعالی @khoonekhodaa ما در کنار هم چه جانانه سوختیم در پای شمع دین چو پروانه سوختیم با صبر در شرار ستمها چو ساختیم هم با قبول عشق چه مستانه سوختیم در خانه ای که غیر خدا محرمی نبود نا محرمان رسیده و در خانه سوختیم می سوخت صورت من و می سوخت قلب تو در آتشی مدام به غمخانه ، سوختیم من پشت درب خانه و تو بین کوچه ها از رهزن فسون ، چو افسانه سوختیم دل غرق ذات حضرت خلّاق لا یزال داغی زدیم بر دل فرزانه ، سوختیم @khoonekhodaa
باسمه تعالی ترکیب بند @khoonekhodaa آیت حق ،فاتح لشکر، یل خیبر گشا مانده ام از چه ندارد قصد جنگیدن چرا؟ همسرش دخت نبی در بین آتش پشت در گشته صید کینه ی دشمن به صد جور وجفا حیدری که همچو شیر بیشه ، هنگام نبرد جنگجویان عرب را می شکافد از قفا حیدری که ضربتش در روز خندق برتر است از عبادتهای جن وانس در نزد خدا حیدری که در شجاعت اشجع الناس است او پس چگونه ریسمان بر گردنش شد آشنا دست بسته می برندش سوی مسجد ، صدعجب عرش و فرش و ساکنینش ،واله از این ماجرا این سخنها را به حیرت گفت: تا مرد یهود حیدر از او با نگاهی غارت دل می نمود گفت حیدر: ای یهودی من همان نام آورم شیرحقّ ، فرزند کعبه، حیدرم من حیدرم من همانم فاتح خیبر ،امیر کائنات در میان معرکه از شیر رزمنده ترم اولین یار رسولم بنده ی پروردگار زادگاهم قبله گاه و عالمی را سرورم اینکه می بینی دو دستم بسته و درغربتم اینکه می بینی سکوتم در عزای همسرم اینکه می بینی گلم در پشت در افتاده و اینکه می بینی چنین غمدیده زار ومضطرم اینکه می بینی جسارت را تحمّل می کنم با وجودی که وصیّ بر حق پیغمبرم حقّ سفارش کرده ، تا در صبر سرداری کنم سنّت پاک نبی را در جهان جاری کنم گرچه دستم بسته اما کار عالم با من است تا به ساحل بردن کشتی خاتم با من است صبر من از فتح خیبر هم که گفتی برتر است غربت و مظلومی و رنج دمادم با من است راه تشخیص فتن ها و نفاق و تیرگی راه تشخیص دوروئی های مبهم با من است بعد پیغمبر همه رفتند و من تنها شدم گرچه موسی با من و عیسی بن مریم با من است نیل را بشکافم و من مرده زنده می کنم در دلم غم نیست تا زهرای اعظم با من است شیعه گردیدی تو حالا چون تفکّر کرده ای خوب می دانی که با من حقّ و حق هم با من است شیعه گی یعنی تفکّر در مسیر بندگی بندگی یعنی ولایت ، با علی کن زندگی @khoonekhodaa
@khoonekhodaa وادی عشق عجب خوف و خطرها دارد آتش و سوختن و سوز و شررها دارد هرکه در جرگۀ عشّاق قدم بنهاده کی ؟ به جز خونجگری مزد و ثمرها دارد سینه ای گشت سپر بهر حمایت از عشق " نالۀ  سینۀ  مجروح  اثرها دارد " فاطمه بانوی عشق است و علی عاشق او در دفاع حرم عشق پسرها دارد پسری پشت در خانه شده قربانی دشمن از جسم نحیفش چه گذرها دارد پسر دیگر او کشتۀ زهر ستم است به تنش  نیزۀ  بسیار  سفرها دارد چه بگویم ز حسین و غم مظلومی او قصّۀ  غربت  او خون جگرها  دارد پسرانش همگی نور و دلیل راهند آسمان شب عشاق قمرها دارد در بزن خانه پرمهر و وفای  او را دوری از او چه زیان ها و ضررها دارد آنکه آید به در خانه زهرا قطعا بر دلش لطف خداوند نظرها دارد @khoonekhodaa
باسمه تعالی زمینه.واحد.فاطمیه۱۴۰۳ بند اول فاطمیون کجایید؟ فاطمیه رسیده داغ حیدر شرر زد ، زدیده خون چکیده خمیده قامت چون سرو زهرا علی گشته دگر ،محزون و تنها مدینه غرق شور و آه و غمها ندای اهل آسمان یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه مادر جمله شیعیان یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یافاطمه یازهرا یا فاطمه یا فاطمه  یا فاطمه بند دوم دل ماخون جگرخون ،شده از بغض و کینه شده پر از منافق  ،کوچه های مدینه علی با دست بسته بین اغیار رسیده فضه بر بالین دلدار چگونه برکشد از سینه مسمار ندای اهل آسمان یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه مادر جمله شیعیان  یا فاطمه يا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه بندسوم تا که رسیده زهرا ، به حمايت کمر بست دستی گرفت به پهلو ، تا به علی دهد دست تازیانه کجا و همت یار غلاف کین کجا و زخم مسمار بزن ظالم ، ز حیدر دست بردار ندای اهل آسمان یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه مادر جمله شیعیان یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا يا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه @khoonekhodaa
باسمه تعالی شور حضرت زهرا سلام الله علیها @khoonekhodaa بنداول به هر مزاری که می رسم میاد یه آهی تو نفسم می شینه حرفی روی لبم کجاس مزارت می گن حرم دلم می گیره می رم حرم دلم می‌گیره شده نوای روز و شبم کجاس مزارت غمی ندارم به جز همین غم هزار و چارصد ساله پنهونی دورت بگردم کجا بگردم خسته شدم از غم حیرونی خدا بیامرزه خادماتو مادر همه مزار و سنگ مزار دارن به کی بگم مادر دنبال قبر تو عاشقات همه حیرون و آوارن مادر مظلومم @khoonekhodaa بنددوم می خوام منم شبیه تو شم شبیه عاشقای تو شم شبیه اون شهید که ازش خبر نيومد شبیه اون جوونی که رفت تا انتقامتو بگیره تو خاک فکه گم شد ازش اثر نيومد برام دعا کن برام دعا کن تو سرنوشتم رو خدایی کن شبیه عون و شبیه عابس یه روز منم کرب و بلایی کن دوباره بی تابم دوباره مجنونم ببین که می خوام فدای لیلا شم عاقبت کارم اینجوری خوبه که مثل تو منم فدای مولا شم مادرم مظلومم @khoonekhodaa
464.9K
باسمه تعالی @khoonekhodaa شور و تک مدحی حضرت زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ▪️بنداول▪️ میدان دار فاطمه جهان دار فاطمه توی کشتی علی سکان دار فاطمه مادر غیرت و وفا و ایثاره دین ما تا ابد بهش بدهکاره ضربان قلب حیدر کراره جان فدا فاطمه عشق خدا فاطمه رفته ذکر خیرش تا ثریا فاطمه یا زهرا یا فاطمه 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ▪️بنددوم▪️ سنگربان فاطمه آسمان فاطمه قربان تمامی ی فرزندان فاطمه کوثر پیمبر‌ ، کوه کراماته کاشف و الکرب و دافع البلیاته هر چی خیره پیش مادر ساداته امنا فاطمه سعی و صفا فاطمه عشق ما این دوتاست علی مولا فاطمه یا زهرا یا فاطمه 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ [بند سوم] زهرا یار حیدره علمدار حیدره جنت مزد نوکر و طرفدار حیدره صاحب منبر سلولی مولای ماست با علی بهشتم تو مشت دستای ماست دشمنم می دونه حق فقط آقای ماست لافتی حیدره بزرگ ما حیدره ذکر رزم عباس علی مولا حید یا حیدر علی علی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسمه تعالی @khoonekhodaa [زمینه حضرت زهرا] بند اول آه مادر... سه ماهه که افتادی کــنج بستر شدت دردت از قـبل شده بیشتر ، آه مادر سه ماهه اســــــــــیر درد و غمی زخـمای تــــــــــــــو نداره مرهمی اینقَــــــــــــدَر غصـــۀ مارو نخور فکـر احــــــوال خودت باش کمی هرشب تا سحــــــــر بیداری می سوزی بسکـه تــب داری پر از درده همه جـــــــــونت قرار نیس خوب‌شی انگاری 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بند دوم آه مادر... دیدِ چشمات میشه روز به روز کمتر طاقتت رو برده غربتــــــــــــــ حیدر ، آه مادر سه ماهه دارم عــــــــذاب می کشم خــــــــون پیرهنت رو آب می کشم امونت رو بریده ســــــــــــرفه هات واســــــه حالت إضطراب می کشم فـــــــــــدای اشک و لبخندت انفــــــــــــــاقِ اون گردنبندت اشــــــــــــــک عالم رو درآورد بازوبــــنـــــــــــد بی ماننــدت سبک و شعر:
باسمه تعالی @khoonekhodaa [زبانحال حضرت زهرا] نشان فصل خزان از سراسرم پیداست ز زردی رخ خورشید انورم پیداست غم فراق پدر آتشی زده بر دل که بی قراری ام از قلب مضطرم پیداست چگونه صبر کنم این همه بلایا را غریبی از خم ابروی همسرم پیداست مپرس حال مرا زینب بلا جویم که حال خسته ام از حال بسترم پیداست چه پرسی از در و دیوار و ضربۀ دشمن "چو ماه عید ز پهلوی لاغرم پیداست" اگر ز ماندن من یک جواب می خواهی بدان که رفتنم از اشک دلبرم پیداست
باسمه تعالی @khoonekhodaa گرپهلویم شکست فدای سرت علی محسن به خون نشست فدای سرت علی یک تار موی تو به دو عالم نمی دهم هستی هر آنچه هست فدای سرت علی ماهِ رخم که سایه ی خورشید را ندید حالا که نیلی است فدای سرت علی غصه مخور اگر پی احقاق حق، عدو... ... راهم به کوچه بست فدای سرت علی از چه نشسته ای به برم" شملةالجنین" این جای ضرب شصت فدای سرت علی
باسمه تعالی @khoonekhodaa چلچراغ خانه ام سوسو نمی زد کاشکی بهر من بر این جماعت رو نمی زد کاشکی کاش زهرا پشت در هرگز نمی شد یاورم یا عدو بر صورت وبازو نمی زد کاشکی این که حالش گشته خوب و کارِ خانه می کند کرده دلواپس مرا ،جارو نمی زد کاشکی کاشکی امشب زمن رو برنگیرد لااقل ساعتی را برقعه بر رو نمی زد کاشکی کاشکی دیگر نباشد صبح ، این شام مرا حرفی از هجران، خم ابرو نمی زد کاشکی
باسمه تعالی @khoonekhodaa مثل کبوتر محسن ومادر زمین خوردند با پیکری زخمی، شکسته پر زمین خوردند در آن هجوم لشگر پست یهودیها مادر نه، بلکه ،ماسِوَی اللَه بر زمین خوردند دوگوشوار عرش حق دو سبط پیغمبر همراه بابا با دو چشم تر زمین خوردند در بین آتش دختران آفتاب از غم غمدیده وزار از شرارِشر زمین خوردند سادات و عام وخاص و هر قلب سلیمی که گشته به حق دلداده ی حیدر زمین خوردند در امتداد کوچه ،کوی سرخ عاشورا گلهای باغ فاطمه پرپر زمین خوردند  اینجا میان کوچه مولا ،پشت در زهرا آنجا حسین وساقی و اکبر زمین خوردند تاشد هویدا راس خونین، برسرِ نیزه زینب سکینه بانوان مضطر زمین خوردند در عصر عاشورا به وقت غارت خیمه دیدم دو دختر بچه را ...با سر، زمین خوردند
باسمه تعالی @khoonekhodaa زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها نگار من قرار من پاشو ببین سیاه روزگار من چرا میخوای تنها بری بدون تو خزون میشه بهار من علی رو با غماش میبینی فاطمه نگاه کن بچه هات پُرن از واهمه ناله داره حسن  میگه نامردا تو کوچه مادرم‌رو زدن غصه داره حسین وقتی میبینه گلای سرخ رو پیرهن فاطمه یازهرا فاطمه فاطمه  یازهرا۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بند دوم چشام به در تا که بیای کنار من بشینی و نگات کنم با این صدای بی رمق جای تموم شهر علی صدات کنم شدم نقش زمین   برا حفظ امام تورو بردن ولی       بدون احترام دستم از کار افتاد باهمون ضربه قلافی که تو کوچه خورد واسه یاری امام برگ صورت من از ضرب سیلی پژمرد فاطمه یازهرا،فاطمه فاطمه یازهرا سبک و شعر:
باسمه تعالی @khoonekhodaa تا حال ندیده ست زمان، بر رُخ خورشید یک لکه ی مشکی زِ میان، بر رُخ خورشید یا ابر سیه جای گرفته، به عذارش یا سایه ی مه کرده مکان، بر رُخ خورشید این نم نم باران، چه غم انگیز ببارد این رودِ سرشک است روان، بر رُخ خورشید گویا که زِ جور و زِ جفایِ زَمَن افتاد سر پنجه ی سیلیِ جهان، بر رُخ خورشید می کرد طلوع، بر پدرِ خاک، سه دفعه این شمعِ فروزان به اذان، بر رُخ خورشید
باسمه تعالی @khoonekhodaa ای رمز وجود کل عالم ای نور دل و عزیز خاتم ای ریشه ی عقل و فهم و ادراک ای آبِ حیات، در دلِ خاک ای مظهرِ نورِ حیِّ داور ای خیرِ کثیر، ای تو کوثر ای معنیِ پاکی و طهارت  هستی، نمکی ترین، عبارت ای وسعتِ رحمتِ الهی ای مامنِ، جمله بی پناهی ای گوهرِ خالص و دُرِ ناب ای چشمه ی کوثر از تو سیراب تو کوثر و ساقیَت علی شد قلبِ تو لبالب از ولی شد تو کوثر و جامِ دستِ حیدر تو علّت هستیِ پیمبر تو اُمِ ابی، عزیزِ طاها عشقی تو و مادری به بابا معیار و محک، به عشق، زهراست او باطنِ قدر و شامِ احیاست قدرش نتوان کسی بیان کرد فهمش به جهان خدا، نهان کرد او سرِّ خدایِ ذوالجلال است بی فاطمه تا خدا، محال است این حرف دل است، حرفِ سَر نیست بی فاطمه از نبی خبر نیست او سرِّ وجودِ باب باشد بی او دو جهان سراب باشد هستیِ علی و هم پیمبر بستست، به تارِ مویِ کوثر او محورِ جمله ی وجود است بر تارِ ولایِ حق، چو پود است این حرفِ دلست، حرفِ سَر نیست از عشق، توقّعی دگر نیست بنده ست، اگر چه او خدا نیست او مظهرِ ذاتِ کبریاییست
باسمه تعالی @khoonekhodaa شد سینه زخمی و، جگرش تیر می کشد هر شام و روز بال و پرش تیر می کشد این پهلویی، که خورده زمین، درد می کند با آه و بازدم، کمرش تیر می کشد از بازوی شکسته و دستان پُر وَرَم هم قلب دختر و پسرش تیر می کشد مانند میوه ی نرسیده جدا شده هم جای ِ برگ و هم ثمرش تیر می کشد آنقدر، گریه کرده به مظلومیِ علی این چشمها و پلکِ ترش تیر می کشد
باسمه تعالی @khoonekhodaa شد سینه زخمی و، جگرش تیر می کشد هر شام و روز بال و پرش تیر می کشد این پهلویی، که خورده زمین، درد می کند با آه و بازدم، کمرش تیر می کشد از بازوی شکسته و دستان پُر وَرَم هم قلب دختر و پسرش تیر می کشد مانند میوه ی نرسیده جدا شده هم جای ِ برگ و هم ثمرش تیر می کشد آنقدر، گریه کرده به مظلومیِ علی این چشمها و پلکِ ترش تیر می کشد
باسمه تعالی @khoonekhodaa بیت الاحزان کعبه عشق علیست بیت الاحزان تشنه جام ولیست بیت الاحزان جان ما را سوخته در دل ما شعله ها افروخته می رسد از بیت الاحزان این ندا زمزمه با ناله و سوز و نوا صاحب این ناله ها زهرا بود دردمند دوری بابا بود ناله دارد از غریبی علی او بود تنها طرفدار ولی من چه گویم گوش کن آوای او سر عشق حیدری از نای او فاطمه با ناله های جانگداز می کند با خالقش اینگونه راز من غریبم یا الهی یا مجیر خسته ام دیگر بیا جانم بگیر بعد بابا زندگی ننگ است ننگ عرصه بر زهرای او تنگ است تنگ بعد بابا دشمنی ها شد عیان بعد بابا حیله کردند روبهان بعد بابا دست حیدر بسته شد بعد بابا پهلویم بشکسته شد بعد بابا روی من نیلی شده نیلی از آن ضربت سیلی شده بعد بابا خون ز سینه جاری است کار زینب جمله گریه زاری است این همه رنج و غم و ماتم کنار مات و غمگینم به مظلومی یار یار من جز من ندارد یار هیچ او ندارد بعد من غمخوار هیچ یار من بعد نبی تنها شده مونس تنهاییش غمها شده یار من ذکر لبش جز آه نیست بعد من او همدمش جز چاه نیست یار من دارد به لب این زمزمه بعد من یا فاطمه یا فاطمه این زمان با شیعه دارم گفتگو گویش درد دل و سر مگو شیعیان ای محرمان کوی من شیعیان ای تشنگان جوی من شیعیان ای عاشقان یار من ای شما غمدیده و غمخوار من شیعیان ای عاشقان کوثری ای به طوف خانه ام در نوکری گر که خواهید از شما گردم رضا یا علی گویید دائم از وفا
باسمه تعالی @khoonekhodaa زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها نفس بکش ای هوای علی صدات در نمیاد ،صدای علی هزار دفعه مُردی به جای علی بمونی هزار سال برای علی تا نفس تو توخونه ست مرد تو از پا نیوفتاده دیگه جلوم پا نشیا با دنده ی جا نیوفتاده بریده بریده حرف نزن  شمرده شمرده بگو تو به من خمیده خمیده راه نرو جلوی چشم حسین و حسن کشیده کشیده چرا میری نشسته نشسته نیا سمتم تو دستت انارِ ترک خورده ست؟ چکیده چکیده میاد نم نم به آسمون فریادم  به التماس افتادم برس به دادم زهرا برس به دادم نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خدا بکَنه چو ریشه ز بیخ اونی که زده به برگ تو میخ کی دیده که یاس ارغوانی بشه سیاهه دیگه چهره ی تاریخ نگو که از عمر سیری نگو شکستی ، پیری چرا دیگه از زینب حلالیت می گیری به ذره ذره ی درد حسین به قطره قطره ی اشک حسن به هق هق زینب و من بمون و حرف جدایی نزن اگر که میشه میتونی بمون هنوز تو خیلی جوونی بمون بگو زنده می مونی ،بمون چرا به فکر خزونی بمون خود تو کن امدادم به التماس افتادم برس به دادم زهرا برس به دادم نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ سبک و شعر:
432.4K