@khoonekhodaa
کی می شود زمان امام زمان شود
دنیا به ظل امان امام زمان شود
در مسجد الحرام بخواند نماز عصر
از ماذنه اذان امام زمان شود
عصر ظهور می رسد و با حضور او
دل های ما مکان امام زمان شود
دیگر نه درد هست و نه دردمند دیگری
وقتی جهان جهان امام زمان شود
رزق و شفا ،برات و حواله هرآنچه هست
با دست مهربان امام زمان شود
زهرا به غربت پسرش گریه می کند
هر عصر روضه خوان امام زمان شود
صدها گره ز کار همه باز می شود
گر رو به آستان امام زمان شود
فرموده اند که درمانده چون شدید
گریه به عمه جان امام زمان شود
@khoonekhodaa
#امام_زمان
#مجید_احدزاده
@khoonekhodaa
چهل روز از برادر بی خبر بود
فقط با نیزه او همسفر بود
شبیه مادرش افتاد بر خاک
چهل دفعه ولی او پشت در بود
مصیبت دیده او از خردسالی
که زینب دائما خونین جگر بود
سپر بود هر کجا وقت کتک ، پس
کبودی های زینب بیشتر بود
نشسته کرد اقامه او صلاتش
که درد کعب نی ها دردسر بود
همه گفتند زهرا در خرابه است
همان لحظه که دستش بر کمر بود
ز بام آتش به سمتش پرت کردند
میان کوچه های پر خطر بود
تمام بچه ها را خواب می کرد
نگهبان همه شب تا سحر بود
چهل روز از فراق کربلا سوخت
تمام حاصل او شعله ور بود
رسید و روی خاک افتاد و غش کرد
چهل رو از برادر بی خبر بود
@khoonekhodaa
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مجید_احدزاده
#اربعین
@khoonekhodaa
سلام من به سر تو به آن سری که نداری
زدیم بوسه چهل روز بر پری که نداری
میان کوچه و بازار گریه ها کردم
چقدر ناله زدم من به پیکری که نداری
دوباره مثل گذشته برادر من باش
صدا بزن بگو زینب ، ز حنجری که نداری
رباب در پی اصغر سکینه در پی اکبر
به روی قبر تو افتاده مادری که نداری
خدا به داد دل من رسد پس از عباس
خودت بیا کمکم کن ، دلاوری که نداری
نشان مادر اصغر بده کجا دفن است
بزار گریه کند او به اصغری که نداری
به گوشه ای ز خرابه امانتت جا ماند
مپرس جان رقیه ز دختری که نداری
@khoonekhodaa
#مجید_احدزاده
#اربعین
@khoonekhodaa
من سِیر کرده ام همه ی عمر سیره را
باران فقط سبک کند این ابر تیره را
ما هر وجب به خاک تو مشّایه واجبیم
ما را بکش به بند و نبندی تو جیره را
از فرط اشک و گریه کثیرالبکا شدم
شستم به آب دیده گناه کبیره را
ما مثل بچه های حرم ناله می زنیم
ما را نشان بده کمی ماه عشیره را
من ضجه می زنم به تو "منحور فی الوری"۱
آری خدا به خیر کند قوم چیره را
بازار شامیان و نوامیس مرتضی
با چشم خود ببند ، تو چشمان خیره را
۱-ای کسی سرش در ملا عام نحر شد یا بریده شد
@khoonekhodaa
#مجید_احدزاده
#امام_حسین_علیه_السلام
@khoonekhodaa
مدینه خالی و حرم شلوغ است
تازه کند داغ مرا اربعین
علت گریه های ما اربعین
وعده ما کرب و بلا اربعین
نفحه صور است نه یک اجتماع
قیامت خون خدا اربعین
سر به بدن می رسد از راه دور
صل علی ، صل علی اربعین
زینب و ارباب به هم می رسند
محشر کبراست به پا اربعین
بوی حرم می رسد از روضه ها
اقامه می شود عزا اربعین
اگر نرفته ای وَ یا رفته ای
رقیه را بزن صدا اربعین
فرصت کم مانده برای دموع
اوج عزا اوج بکا اربعین
درد ، نرفتن به حرم شد ولی
گریه به ما داده دوا اربعین
صاحب روضه همه جا حاضری
خودت بیا خودت بیا اربعین
زمزم ما اشک برای حسین
مشعر ما سعی و صفا اربعین
سینه اگر سوخته ی زینب است
سینه بزن به هر کجا اربعین
مادر اصغر پی او آمده
گریه بکن بر این دو تا اربعین
مثل عقیله سر خاک حسین
روضه بخوان ز بوریا اربعین
ناله ی "ای زینب من" می رسد
از سر از بدن جدا اربعین
گرچه دلم پیش حسین است و بس
فتاده یاد مجتبی اربعین
مدینه خلوت است و بصره شلوغ
تازه کند داغ مرا اربعین
یابن شبیب است گریز همه
رزق گرفتم از رضا اربعین
@khoonekhodaa
#مجید_احدزاده
#اربعین
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
@khoonekhodaa
زمزمه
پنجاه و شش بهار در برت بودم
پنجاه و شش بهار خواهرت بودم
با دست خود برای تو عمامه دوختم
خیلی زمان غارت عمامه سوختم
پنجاه و شش بهار مادرت بودم
پنجاه و شش بهار خواهرت بودم
خواهر برای لحظه ای از تو جدا نشد
جایی برای من به خدا کربلا نشد
پنجاه و شش بهار محضرت بودم
پنجاه و شش بهار خواهرت بودم
بعد از تو گر چه شکسته پر همه
یک ذره جابه جا نشده معجر همه
پنجاه و شش بهار لشگرت بودم
پنجاه و شش بهار خواهرت بودم
آنکه به زلف تو بوی نان تنور داد
ما را به ازدحام و شلوغی عبور داد
تنها به فکر رگ حنجرت بودم
پنجاه و شش بهار خواهرت بودم
@khoonekhodaa
۱۴۰۰/۰۷/۰۲
به روایتی حضرت زینب سلام الله علیها در کربلا پنجاه و شش ساله بودند.
#اربعین
#مجید_احدزاده
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها از بهشت با حضرت زینب سلام الله علیها در روز اربعین
زمزمه و زمینه
@khoonekhodaa
سلام عمه جون من
سلام قد کمون من
سلام نیمه جون من
سلام هم زبون من
الان تو بهشت هستم
رو دوش عموهامم
خجالت نکش عمه
الان پیش بابامم
موهام رنگو رو داره
چشام دیگه سو داره
دیگه شمر مزاحم نیست
رقیه عمو داره
موهام مثل سابق نیست
الان تا کمر میاد
یادت هست یه روز گفتم
یه روزی پدر میاد
دیگه شبها می خوابم
پیش مادرم زهرا
نمی خوام که برگردم
دیگه حالا حالاها
بگو با رباب عمه
جای اصغرش خوبه
بمیرم خودم دیدم
روی سینه می کوبه
بهشت مثل اونجا نیست
که هی تیر بهش دادن
بگو که خیالت جمع
الان شیر بهش دادن
منو مسخره کردن
من از شامی بیزارم
کجان بچه های بد
لباسای نو دارم
تا دید مادرم زهرا
منو با گوش پاره
برام هدیه آوردن
عروسک و گوشواره
ولی جای تو خالی
دلم واسه تو تنگه
نری دیگه شهر شام
پذیرایی با سنگه
نگفتم نگو عمه
به بابا کتک خوردم
رسیدم تا اینجا من
برا بابا آب بُردم
خلاصه خیالت تخت
بابام از تو راضیه
برم، دخترا جمعن
برم ، وقت بازیه
@khoonekhodaa
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مجید_احدزاده
#اربعین
1400/07/03
@khoonekhodaa
کلام کوتهی گاهی چو شیشه داروست
سلام صید اسیری به ضامن آهوست
دلم چو خاک بیابان پر از خس و خاشاک
همان ورودی در ، دست خادمان جاروست
اگر چه بین پریان نه جای این دیو است
جواب "من بروم"ها ،"نه" با سر ابروست
حدیث گنبد و چشمم به ماه ماند و برکه
که ماه در دل آب است اگر چه دور از اوست
مگر تو سمت من آئی که کلب درگاهم
چو قبر خارج از صحنم و دلم آن سوست
به قبر و برزخ و حشرم چه وحشتی دارم
که داشتم علی بن موسی الرضا را دوست
@khoonekhodaa
#مجید_احدزاده
#امام_رضا_علیه_السلام
#مجید_احدزاده
@khoonekhodaa
اگر چه سعی ندارم ولی صفایی هست
اگرچه نای ندارم ولی نوایی هست
برای آمدن ما اشاره ات کافیست
کبوتران حرم را چنین هوایی هست
جواب ما بده آقا جوابمان کردند
سپرده اند به ما مشهدالرضایی هست
"فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی"
چه غم اگر که خرابم که یک خدایی هست
چه کاسه های گدایی که پر شد از لطفت
به چشم هر کسی یک گنبد طلایی هست
فدای امر ملوکانه ات شوم آقا
خبر گرفته ای از من که بینوایی هست
روایت است که مامون دوبار زهرت داد
مصیبت تو به صد مقتل روایی هست
میان سرفه تو لکه های خون جاریست
ز پاره های جگر ،قطعه، چندتایی هست
به روی سینه ات افتاده جای دست جواد
به روی سینه ی جد تو جای پایی هست
@khoonekhodaa
#امام_رضا_علیه_السلام
#مجید_احدزاده
@khoonekhodaa
عشق حسین در دل ما انقلاب کرد
ما را برای نوکریش انتخاب کرد
ممنون مادرم که مرا دست او سپرد
ممنون مادرم به خدا که صواب کرد
یک شب اگر که روضه نرفتم دلم گرفت
وقتی پدر شنید ، به رویم عتاب کرد
مزد دو ماه نوکریم را اباالوَفا
قبل از شروع ماه محرم حساب کرد
غیر از حسین دگر نپذیرد کسی مرا
بر هر که رو زدم نرسیده جواب کرد
کاری که سیدالشهدا در مصاف کرد
زینب به پشت جبهه او با حجاب کرد
هر کس به تشنگی به لب او سلام داد
بیش از تمام عالم و آدم ثواب کرد
"جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند:"
فرمانروای آب ، تقاضای آب کرد
شیخی تمام ماحصل درس خویش را
بخشیده بود و گریه به طفل رباب کرد
@khoonekhodaa
#امام_حسین_علیه_السلام
#مجید_احدزاده
@khoonekhodaa
دلم گرفته دوباره برای پیغمبر
که سوخت قلب و دلم در عزای پیغبر
کبوترانه زدم پر به گنبد خضرا
خوشم که پر زده ام در هوای پیغبر
منم که سائل زهرا و مرتضی هستم
گدای فاطمه باشد گدای پیغمبر
مدینه گشته سیه پوش حضرت خاتم
نمی رسد ز بیوتش صدای پیغمبر
کنار بستر او فاطمه عزادار است
چه پال و پر زده زهرا برای پیغمبر
ز بسکه مردم دنیا اذیتش کردند
اجل شده به گمانم شفای پیغمبر
فدای آنکه ز غربت شکست دندانش
کسی ندیده از او جز دعای پیغمبر
نبی خاتم و هذیان ؟؟ چه نسبتی دادند
سرای وحی بود در سرای پیغبر
بهشت حیدر و زهرا و نار... یعنی چه؟
که بغض این دو چو بغض خدای پیغمبر
@khoonekhodaa
#مجید_احدزاده
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه_و_آله