-
گر مستم و هوشيارم، گر خوابم و بيدارم
كارم همه شب اين است، بر گرد تو گرديدن
-
• #معنی_زنجانی
﴿خُوشِهْ هٰایِ طَهُورْ¹¹⁰﴾
هدایت شده از ‹ حَزین ›
[ شَه را مَگر خرابی ما سوی ما کِشد
غیر از خرابه گنج که منزل نمیکند ]
• #معنی_زنجانی
خوشه های طهور¹¹⁰
-
شبی ز برج اسد بر گدای خویش نظر کن
سگیست ناخوش و دارد گمان خویش به رَبّ خوش
• #معنی_زنجانی
هدایت شده از 𝐚𝐯𝐚𝐫𝐞𝐡¹²⁸آوارهـ
فردا نفسی اذن تماشای بتی هست
ای تیغ غم امشب مزنی گردن ما را
• #معنی_زنجانی
-
چه باک اگر همه رفتند و دورِ من خالیست
کسی که دار و ندارش علیست تنها نیست
-
• #معنی_زنجانی
﴿خُوشِهْ هٰایِ طَهُورْ¹¹⁰﴾
خوشه های طهور¹¹⁰
-
ختم مرا بگیر و بگو بی کس است این
تابوت من بسوز و بپا کن اجاق هم ؛
• #معنی_زنجانی
خوشه های طهور¹¹⁰
–
پشتِ گوشِ خود اگر دید فلک خواهد دید
حلقهای رفته به جز حلقهٔ تو در گوشم
• #معنی_زنجانی
خوشه های طهور¹¹⁰
[ خود را به ما رسانده ز ما زودتر علی ]
خون مرا بریز و هدر کن هدر ، علی !
• #معنی_زنجانی
خوشه های طهور¹¹⁰
[ ز طعمِ تلخِ سیلی تلخ شد شیرین زبانی هم ]
وداعت با علیاکبر مرا حسرت به دل کرده است
بچرخان اندکی گردِ لبِ من هم زبانت را
• #معنی_زنجانی
خوشه های طهور¹¹⁰
–
سه سالی در لباسِ کودکان مخفی گذر کردم
شدم در کسوتِ پیرانِ عشقِ تو کنون پیدا ؛
• #معنی_زنجانی
گذشتم از سر و سنجاق، من جز تو نمیخواهم
حلالِ شام باشد گر شود سنجاق سر پیدا
• #معنی_زنجانی
﴿خُوشِهْ هٰایِ طَهُورْ¹¹⁰﴾