eitaa logo
پهلوانان خراسان جنوبي
142 دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قلب زیبا
مرد و زن نشســته اند دور سفره. مرد قاشقش را زودتر میبـرد توی كاسه سوپ و زودتـر طعم غذا را میچشد و می فهمــد كه همسـرش بی نمک است اما زن چشــم دوخته به همسرش تا آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند و مرد كه قاعده را خوب بلــد است ، لبخندی می زند و می گوید چقدر تشنه ام بلند می شود و برای رساندن لیـوانی آب به آشپزخانه میرود . سوراخ های نمكدان سر سفـره بسته است و به زحـمت باز میشوند و تا رسیدن آب فقـط به اندازه پاشیـدن توی كاسه زن فرصت هست برای مرد زن با لیوانی و لبخنـدی روی صـورت برمی گردد و می نشیند . مرد تشكر می كند ، صدایش را صاف می كند و می گوید میــدانستی های آشپزی رو بایــد از روی دستای تو بنویسند؟ و سوپ بی نمــكش را با رضایت می خورد و زن سوپ با نمكش را می خــورد ، با لبخند این مرد کسی نبود جز (ره) 📚«برگرفته از خاطرات همسر امام خمینی»  ❤️ 🇵🇸 👇 •💌 https://eitaa.com/joinchat/580911108C9ac9a60e30
مرد و زن نشســته اند دور سفره. مرد قاشقش را زودتر میبـرد توی كاسه سوپ و زودتـر طعم غذا را میچشد و می فهمــد كه همسـرش بی نمک است اما زن چشــم دوخته به همسرش تا آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند و مرد كه قاعده را خوب بلــد است ، لبخندی می زند و می گوید چقدر تشنه ام بلند می شود و برای رساندن لیـوانی آب به آشپزخانه میرود . سوراخ های نمكدان سر سفـره بسته است و به زحـمت باز میشوند و تا رسیدن آب فقـط به اندازه پاشیـدن توی كاسه زن فرصت هست برای مرد زن با لیوانی و لبخنـدی روی صـورت برمی گردد و می نشیند . مرد تشكر می كند ، صدایش را صاف می كند و می گوید میــدانستی های آشپزی رو بایــد از روی دستای تو بنویسند؟ و سوپ بی نمــكش را با رضایت می خورد و زن سوپ با نمكش را می خــورد ، با لبخند این مرد کسی نبود جز (ره) 📚«برگرفته از خاطرات همسر امام خمینی»  ❤️ 🇵🇸 👇 •💌 https://eitaa.com/joinchat/580911108C9ac9a60e30
مرد و زن نشســته اند دور سفره. مرد قاشقش را زودتر میبـرد توی كاسه سوپ و زودتـر طعم غذا را میچشد و می فهمــد كه همسـرش بی نمک است اما زن چشــم دوخته به همسرش تا آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند و مرد كه قاعده را خوب بلــد است ، لبخندی می زند و می گوید چقدر تشنه ام بلند می شود و برای رساندن لیـوانی آب به آشپزخانه میرود . سوراخ های نمكدان سر سفـره بسته است و به زحـمت باز میشوند و تا رسیدن آب فقـط به اندازه پاشیـدن توی كاسه زن فرصت هست برای مرد زن با لیوانی و لبخنـدی روی صـورت برمی گردد و می نشیند . مرد تشكر می كند ، صدایش را صاف می كند و می گوید میــدانستی های آشپزی رو بایــد از روی دستای تو بنویسند؟ و سوپ بی نمــكش را با رضایت می خورد و زن سوپ با نمكش را می خــورد ، با لبخند این مرد کسی نبود جز (ره) 📚«برگرفته از خاطرات همسر امام خمینی»  ❤️ 🇵🇸 👇 •💌 https://eitaa.com/joinchat/580911108C9ac9a60e30
مرد و زن نشســته اند دور سفره. مرد قاشقش را زودتر میبـرد توی كاسه سوپ و زودتـر طعم غذا را میچشد و می فهمــد كه همسـرش بی نمک است اما زن چشــم دوخته به همسرش تا آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند و مرد كه قاعده را خوب بلــد است ، لبخندی می زند و می گوید چقدر تشنه ام بلند می شود و برای رساندن لیـوانی آب به آشپزخانه میرود . سوراخ های نمكدان سر سفـره بسته است و به زحـمت باز میشوند و تا رسیدن آب فقـط به اندازه پاشیـدن توی كاسه زن فرصت هست برای مرد زن با لیوانی و لبخنـدی روی صـورت برمی گردد و می نشیند . مرد تشكر می كند ، صدایش را صاف می كند و می گوید میــدانستی های آشپزی رو بایــد از روی دستای تو بنویسند؟ و سوپ بی نمــكش را با رضایت می خورد و زن سوپ با نمكش را می خــورد ، با لبخند این مرد کسی نبود جز (ره) 📚«برگرفته از خاطرات همسر امام خمینی»  ❤️ 🇵🇸 👇 •💌 https://eitaa.com/joinchat/580911108C9ac9a60e30