عاشورا را در تهران نظارهگر باش..
آه ایحسین بیسر، میهمان داری آغوش باز کن. پیکرهای پاره پاره به ملاقات تو میآیند. دعای قنوت مردان خدا اجابت گشت. آه عمهجانم، معجر زنها نسوخت ولی همهی وجودشان نیست شد. زنجیری بر بازویشان ننشست اما دل همسرها به تنگ آمد. ایرباب، مادر غم.. گلوی نوزادی شکافته نشد، قلب مادرهای ایران ز درد فرزند شکافت. لالایی بخوان بر سر جگر گوشهها. به آغوش بکشان آنها را که زین پس تو پناهی. آه رقیه جان، در خرابهها گریه مکن، آه مکش. میهمان داری، امشب بابا با همبازیها میآید. کودکی سیلی نخورد اما سیل اشک بر چشمان مادری جاری ست. ایجوان حسین، علیاکبر.. پدری تن اربا اربای پسری به بغل نگرفت، دستی اشکی را تمسخر نداشت ولی قد پدرها در غم جوانی خم شد. اذان بخوان، هنگام تشییع جوان است.
امروز عرش میبارد، هم بر پیکر سهساله و هم به جانهای خسته. ایخدا، پناه دلهای محزون باش.. و مرگمان را دور از خفت قرار بده.
امشب میون اشکاتون برای من،
برای دل ماریا، برای دل امامزمان،
برای تموم کسایی که دلشون پیش ِ
حسین حسین گفتناست دعا کنید🤍..
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
؛
امشب دختری بهر قمر حرفها دارد..
در خرابهها، اشکی روانه است،
آه یتیمی دل شام را میلرزاند.
پدری با تنی بیسر به دیدن دختری میرود./
باغ خرمالو؛
امشب میون اشکاتون برای من، برای دل ماریا، برای دل امامزمان، برای تموم کسایی که دلشون پیش ِ حسین حسی
قلبم :)
خیلی برام ارزشمنده که اینطوری توی کوچیکترین دعایی که میکنید منم یاد میکنید:)🤍
یکی اومد نزد ابی عبدالله ؛
چهرهی حضرت علی اکبر ع رو دید و قند توی دلش آب شد. هیکل و قد رو دید و هزار ماشاءالله گفت.
از نگاهش معلوم شد که چقدر عاشق حضرت شد.
امام حسین ع فرمودند فُلانی، چقدر از پسرم خوشت اومده؟
مرد گفت خیلی.
امام ع فرمودند که، اگر این پسر، فرزند تو باشه و جلوی تو دست و پا بزنه چه میکنی ؟
فرد گفت که: یا امیر، شاید بمیرم !
امام ع فرمودند: پسرم، جلوی من دست و پا میزنه و هزار تکه میشه.
و فرد همونجا از غم بیهوش شد..