eitaa logo
باغ خرمالو؛
450 دنبال‌کننده
194 عکس
50 ویدیو
1 فایل
[ماریآی سابق] مجنون نجف / مداواگر روح / دلداده‌ی شش‌ماهه / درحال تکامل.. در نهایت از ما اُمید به جای میماند.. https://daigo.ir/secret/3210129604
مشاهده در ایتا
دانلود
باغ خرمالو؛
از برای امروز🤍 [دوست قدیمی/موکای خنک/رژیم فست/خندیدن به ترک دیوار/پلنگ صورتی/ایستگاه مترو اشتباهی/ب
امروز با دوستِ قدیمی عزیزم سپری شد ، خیلی تفاوت داریم از عقیده بگیر تا لباس پوشیدن ، اما باهم کنار میایم و همو دوست داریم خاطرات مشترک زیادی داریم و حقیقتا وقتی کنار همیم گذر زمان حس نمیشه از دقیقه اول تا ثانیه‌ی آخر نیشمون تا بناگوش بازه= )
امروز خوب بودآ اما هر مغازه‌ای که می‌رفتیم دلم میخواست یه چیزی بخرم حتی اگه دلیلی نداشته باشه و خیلی بی‌ربط باشه و بهش احتیاج نداشته باشم اما متاسفانه همین چندتا کتاب دانشگاهی یک و خورده‌ای تموم شد= ) میگن خیلی برام گرون تموم شد دقیقا همون ، خیلی برای روح و روانم گرون تموم شد یه کتاب چرا باید ۳۰۰ باشه آخه مسلمون اونم کتابی که فقط یه ترم قراره تدریس بشه و می‌دونم نصف بیشترش تدریس نمیشه
میتونم بگم توی کل خیابون‌های انقلاب ، توی ایستگاه مترو ، توی اتوبوس فقط صدای ما بود که از خنده به حد پارگی رسیده بودیم نه اینکه روحیمون زیر خط فقر بود ، الان بهتره
باغ خرمالو؛
میتونم بگم توی کل خیابون‌های انقلاب ، توی ایستگاه مترو ، توی اتوبوس فقط صدای ما بود که از خنده به ح
و اضطراب اجتماعی هم برامون معنایی نداشت با همه همراه میشدیم و میخندیدیم و حرف می‌زدیم
یه خاطره‌ی دیگه از امروز بگم؟ وقتی داشتم موکا سفارش میدادم ، یه آقای مسن نشسته بود داشت نقاشی میکشید و واقعا طرحی که میکشید مجذوب کننده بود یه نگاه به صورتش کردم و یه نگاه به قلمی که معلوم بود خیلی ازش استفاده کرده و پایانش نزدیکه و توی سرم میگفتم جای هنرمندا که کف خیابون نیست ذوق کردم برای طرح و بغض کردم برای وضعیتی که بود اما میگفتم آدما اگه در بدترین حالت ممکن هم باشن ، نباید یادشون بره که چه توانایی دارن این مهم‌ترین اصل پایداری و زنده موندنه
باغ خرمالو؛
ای چشم تو شیشه‌‌ی عمر من آغوش تو غربتم را وطن...
لطفاً این رو بشنوید و دوستش داشته باشید و خودتون رو به دست ریتم بسپارید
داریم به فصل خرمالو‌های شیرین و خوشمزه نزدیک میشیم💖
هرگز نخواستم که از عشق افسانه‌یی بیاٰفرینم؛ باور کن! من میخواستم که با دوست داشتن زندگی کنم ، کودکانه و ساده و روستایی من از دوست داشتن فقط لحظه‌ها را میخواستم آن لحظه‌یی که تورا به نام می‌نامیدم آن لحظه‌یی که خاکستریِ گذرای زمین در میان موج جوشانِ مِه ، رطوبتی سحرگاهی داشت آن لحظه‌یی که در باطلِ اباطیلِ دیگران نیز خرسندی کودکانه‌یی می‌چرخید لحظه‌ی رنگینِ زنان چای‌چین لحظه‌ی فروتنِ چایخانه‌های گرم ، در گذرگاه شب لحظه‌ی دست باد بر گیسوان تو لحظه‌ی نظارتِ سرسختانه‌ی ناظری ناشناس برگذرِ سکون من از دوست داشتن ، تنها یک لیوان آب خنک در گرمای تابستان میخواستم [نادر ابراهیمی]
انرژی ‌زنانه‌م اصلا با کیف پولم همسو نیست
«و اگر از شما در مورد شانس بپرسند.. پس بگو: از چهار هزار دین دنیا من مسلمان شیعه و عاشق علی علیه السلام به دنیا آمدم..» پ‌ن: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
باغ خرمالو؛
«و اگر از شما در مورد شانس بپرسند.. پس بگو: از چهار هزار دین دنیا من مسلمان شیعه و عاشق علی علیه الس
اسم "علی" منو به وجد میاره اسم حضرت پدرمون ، مولای ما دوست دارم اگه روزی پسردار شدم اسم بهترین انسان دنیا رو روش بذارم و بهش بگم علیِ مادر سعی کن مثل اسمت مرد بزرگی بشی