معلومه که بلدیم صحبت کنیم
اما بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم
و همهی مشکلات ما از همینجا نشأت میگیره
تراپیستم میگفت تو دنبال حذف کردنی
و حذف کردن هرگز راهحل درستی نبوده
باهاش مواجه شو ، دربارش فکر کن
و در آخر تصمیم بگیر
باغ خرمالو؛
تراپیستم میگفت تو دنبال حذف کردنی و حذف کردن هرگز راهحل درستی نبوده باهاش مواجه شو ، دربارش فکر
منم همین کارو کردم
بهش فکر کردم و دیدم تنها کاری که میتونم انجام بدم
رها کردنه
پس منم رها کردم ، و امروز طوری زندگی میکنم که اصلا همچین مسئلهای به گوشم نخورده
برنامه داشتن و سحرخیز بودن عالیه
اما یه روزایی فقط از روی تخت باید بری روی مبل و بخوابی همین
بگید شماهم حرفهای انبار شدهی دلتون رو میگید ، البته به شخصی که تصورش کردید و وجود خارجی نداره
باغ خرمالو؛
بگید شماهم حرفهای انبار شدهی دلتون رو میگید ، البته به شخصی که تصورش کردید و وجود خارجی نداره
واقعا یکی از نجات دهندههام همین بود
شاید خیلی نرمال به نظر نرسه
ولی این تکنیک منو از فروپاشیهای زیادی نجات داده
باغ خرمالو؛
واقعا یکی از نجات دهندههام همین بود شاید خیلی نرمال به نظر نرسه ولی این تکنیک منو از فروپاشیهای زی
توی رشتهی مشاوره بهش میگن صندلی خالی
یعنی شخصی رو تصور میکنی که میخوای حرفی رو بهش بزنی
و بعد شروع میکنی به صحبت کردن ، و زمانی که احساس کردی حالت خوبه
میای به دنیای واقعی
معلومه که جای زن توو اشپزخونهس
به هر حال یه نفر باید باشه که نظارت کنه شوهرش ظرفارو تمیز بشوره