eitaa logo
بصیرت خوشاب - پایگاه خبری دیار سربداران( سبزوار -جوین -خوشاب -ششتمد - جغتای- داورزن)
461 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
21 فایل
علی اکبر ملکی-تماس با ما @malekpor
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ بلاد اسلام و بلاد کفرـ ۱ ✍مهدی نصیری سفر به کانادا اولین سفرم به غرب نیست. در سال ۱۳۷۰ که جنگ بین دو ایالت بوسنی و صربستان از ایالتهای کشور یوگسلاوی در گرفته بود و ایران در کنار آمریکا در زمره حامیان بوسنی بود و برای جنگاوران بوسنیایی سلاح میفرستاد [از جمله موارد همکاری نظامی ج ا با شیطان بزرگ! برای این که بعد از جنگ نفوذ منطقه ای پیدا کند که بعدا در حمله آمریکا به عراق و افغانستان باز هم با آمریکاییها همکاری کرد !] به عنوان مدیر مسئول کیهان به اتفاق ۳ تن از همکاران از جمله یک عکاس جهت پوشش خبری این نبرد عازم اروپا و منطقه بالکان شدم و پس از بازگشت از سفر، ویژه نامه ای  پیوست روزنامه کیهان منتشر شد. پس از یک ماه با گسترده تر شدن جنگ، بار دیگر به منطقه رفتم و این بار علاوه بر بوسنی، مطالب و گزارشهایی از دیگر ایالتهای یوگسلاوی، شامل صربستان، کوزوو، مقدونیه، کرواسی و کشور آلبانی تهیه کردیم. وضعیت اقتصادی کشور مارکسیستی  آلبانی در قلب اروپا با رهبری ۴۰ ساله دیکتاتور شدیدا ضد آمریکایی اش انور خوجه ـ که دستور داده بود در بسیاری از مناطق آلبانی هزاران سنگر بتونی برای نبرد احتمالی با امپریالیسم آمریکا بسازند، - بسیار عقب مانده و رقّت برانگیز بود!  در سفر دوم علاوه بر اتریش و مجارستان و منطقه بالکان، به کشور آلمان نیز رفته و در فرانکفورت و هامبورگ گشت و گذاری داشتم. آنچه برای عموم مسافران به غرب در ابتدا جلب نظر میکند، نظم و آرامش و رفتارهای اغلب انسانی مردم و دستگاههای اداری همراه با تمیزی و نظافت است که در اغلب کشورهای شرقی و از جمله ایران کمتر دیده میشود. در سفر دوم هنگام برگشت نیمه شب در فرودگاه مهر آباد با صف طولانی مسافران و از جمله بانوان نوزاد در بغل برای چک پاسپورت مواجه شدیم که برای کسی که از سفر غرب بر میگشت بسیار توی ذوق میزد. به عکاس کیهان گفتم، عکسی از سالن و صف بگیرد تا فردا در روزنامه منتشر شود. همین که دوربین عکاس کیهان فلاش زد، ناگهان سر و کله افسر نیروی انتظامی از دور با فریاد «کی بود که عکس گرفت»، پیدا شد و عکاس را وادار کرد که حلقه فیلمش را در آورده و به او بدهد، هر چند عکاس، قبل از رسیدن افسر، حلقه اصلی را سریع در آورده و حلقه ای خالی به او تحویل داده بود!   اولین برخورد انسانی و جالب را در فرودگاه بوداپست ـ با این که جزء اروپای شرقی بود که یکی دو سالی از رژیم مارکسیستی خلاص شده بود ـ دیدیم که بر خلاف اطلاعات غلط ما که فکر می کردیم مانند کشور اتریش به دلیل داشتن پاسپورت ِ خدمت نیاز به ویزا نداریم، ویزا می خواست. با شنیدن این حرف از افسر چک پاسپورت که ویزایتان کو، جا خوردیم و همین که خانم همکار افسر، نگرانی را در چهره های ما دید، با مهربانی گفت نگران نباشید، الان با سفارتخانه کشورتان در بوداپست تماس می گیرم و از آنها می خواهم که مشکل شما را حل کنند. بلافاصله گوشی تلفن را برداشت و سفارت ایران را گرفت و گوشی را به دست یکی از اعضای گروه ما داد تا با کارمند سفارت صحبت کند و مشکل را بگوید. کارمند سفارت بعد از شنیدن این مطلب که ما گروه خبرنگاری کیهان هستیم و برای تهیه گزارش عازم منطقه جنگی یوگسلاوی هستیم و ویزای ورود به مجارستان را ـ که باید از آنجا زمینی عازم کرواسی و بوسنی می شدیم ـ نداریم، بلافاصله گفت از همان جا که آمده اید برگردید که ما نمی توانیم برای شما کاری کنیم و گوشی را زمین گذاشت! خانم کارمند فرودگاه که دوباره نگرانی را در چهره ما دید، پرسید چی شد؟ به او گفتیم که کارمند سفارت چنین گفته است و او که فکر می کرد الان بلافاصله مشکل یک گروه خبرنگاری که عازم منطقه جنگی است و مایه افتخار کشورشان هستند، حل خواهد شد، آثار تعجب و تاسف در چهره اش هویدا شد. من با تلفن عمومی فرودگاه شماره وزارت خارجه ایران را گرفته و با آقای بشارتی  قائم مقام وزیر خارجه (ولایتی) که قبل از سفر با او هماهنگی کرده بودم و خواسته بودم هوای گروه را داشته باشد، صحبت کردم و مشکل را گفتم. بشارتی بلا فاصله با سفیر در بوداپست تماس گرفت و دستور داد مشکل را حل کند. در ظرف چند دقیقه ورق برگشت و ماشین سفارت به سرعت به سمت فرودگاه آمد و با حل مشکل ویزا ما را به اقامتگاه سفارت با استقبال گرم سفیر و همان کارمندی که گفته بود از همان جا که آمده اید، برگردید برد و فردای آن روز با ماشین سفارت به زاگرب مرکز کرواسی رفتیم تا از آنجا زمینی عازم مناطق جنگی بوسنی شویم. احتمالا خانم کارمند فرودگاه بوداپست از این همه تغییر موقعیت درظرف یک ساعت جا خورده بود ونمی دانست که خب کشور ما ایران است با این نوع شگفتی های خاص خودش! از این حاشیه میگذرم و به اصل موضوع این یادداشت برمی گردم. آیا غرب و کشورهای غربی درزمره بلاد کفر و استکباری، و جمهوری اسلامیِ انقلابی در زمره بلاد اسلامی است؟ ادامه دارد شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ کانادا، کلگری @khoshab1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴قیمت کتاب‌های سال تحصیلی جدید دانش‌آموزان اعلام شد 🔹قیمت کتاب‌های درسی به گفته مسئولان وزارت آموزش و پرورش، به طور میانگین ۵۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش دارد و از امروز اعلام شد. 🔹دانش‌آموزان برای ثبت سفارش کتاب‌های درسی باید به پنجره ملی خدمات دولت هوشمند به‌نشانی my.Gov.ir یا پنجره واحد خدمات الکترونیک وزارت آموزش و پرورش به‌نشانی my.medu.ir یا سامانه irtextbook.ir مراجعه کنند. @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
حمایت دانشجویان و اساتید دانشگاه حکیم سبزواری از دانشجویان آمریکا در محکومیت جنایات اسرائیل در غزه @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
حمایت دانشجویان و اساتید دانشگاه های سبزوار از دانشجویان آمریکا در محکومیت جنایات اسرائیل در غزه @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
⭕️ واکنش مدافعان همیشگی غرب، به سرکوب گستردۀ اساتید و دانشجویان در آمریکا و اروپا! 🔹 در روزهای اخیر بسیاری از رسانه‌های دنیا به موضوع اعتراضات دانشجویان غربی و برخورد خشن پلیس با آن‌ها پرداخته‌اند و عکس و فیلم‌های بسیار زیادی هم در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود. 🔹 خبرنگار فارس در ارتباط با این ماجرا با اساتید و چهره‌های مدافع غرب گفت‌وگو کرده تا واکنش آن‌ها را نسبت به این سرکوب‌ها بپرسد: گفت: در صورتی مصاحبه خواهم کرد که به من بگویید چند نفر دستگیر شده‌اند و چند نفر ضرب‌وشتم شده‌اند! گفت: در صفحۀ شخصی‌ام گفته‌ام که فعلا سکوت می‌کنم و هیچ حرفی نمی‌زنم! هم این‌طور پاسخ داد: من را معذور کنید از مصاحبه، ما باید به چیزهایی بپردازیم که دیگران نپرداخته‌اند! در مورد سرکوب اساتید و دانشجویان در آمریکا و اروپا حاضر به مصاحبه نشد. اما این بازداشت‌ها را غیرحاد توصیف کرد و گفت: بازداشت‌ها در ابتدا اتفاق می‌افتد و چیز عجیبی نیست. اگر دانشجویان مجوز گرفته باشند که اصلا مشکلی پیش نمی‌آید اما اگر مجوز نگرفته باشند بازهم خیلی جدی نیست؛ مگر اینکه تخلفی صورت گرفته باشد در این صورت پلیس ورود می کند. ، پژوهشگر و استاد علوم سیاسی دانشگاه نیز حاضر به مصاحبه نشد. @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
⭕️👈تلنگر 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 دفترت را می فروشی دخترم باز شد درب کلاس و همچو رخش .. قامت استاد زد بر دیده نقش .. گفت بر پا مبصر و ، کلِّ کلاس .. پر شد از یک ترس و یک بیم و هراس .. درب را مبصر پس از یک لحظه بست .. دست بالا برد و در جایش نشست .. دیده گانی خشک و سرد و سخت گیر .. بود در سیمای این استاد پیر .. با تحکّم گفت برجا ای کلاس .. یک صدا گفتند آنها هم سپاس .. بعد از آن استاد با لبهای ریز .. گفت دفترهای انشا روی میز .. یک به یک سر زد به کل میزها .. باز گشت از پشت رخت آویزها .. سر زد و دید و سر جایش نشست .. چانه را انداخت در چنگال دست .. گفت جمعا از شماها راضی ام .. راضی از تدریسهای ماضی ام .. درس انشای شماها خوب بود .. هم مرتب بود و هم مرغوب بود .. گر چه این یک درصد از بین صد است .. این وسط اما یکی خیلی بد است .. آخرین بار تو باشد یاسمن .. مادرت فردا بیاید پیش من .. دفترت کلا سیاه است و کثیف .. با چه رویی می گذاری توی کیف ؟.. گر چه انشای تو زیبا بود و بیست .. نمره ات اما به جز یک صفر نیست .. زودتر بیرون برو از این کلاس .. تا نبینم صورتت را ناسپاس .. یاسمن اما فقط لبخند زد .. بغض را با خنده اش پیوند زد .. شرمگین بود و نگاهش غصه دار .. پشت لبخندش نگاهی بی قرار .. گفت بابایم پریشب گفته است .. دفتری در آرزویم خفته است .. آرزو دارد که مال من شود .. دفتر انشای سال من شود .. گر که قسمت بود و او کاری گرفت .. دستهایش را به دیواری گرفت .. چون حقوقش را بدادند و نخورد .. مثل آن قبلی که یکجا خورد و برد .. پول صاحب خانه را باید دهیم .. بعد از آن هم نانوا آقا رحیم .. مانده ی بقالمان حاجی حبیب .. ذیحسابی های این مرد نجیب .. بعد از اینها هم که مادر ناخوش است .. کوره ی آجر پزی پشتش شکست .. بس که آجر برده در سرما و سوز .. شب نشد بی ناله هایش وصل روز .. کاش دارویی به مادر می رسید .. درد جانکاهش به آخر می رسید .. بعد از آن دیگر منم با دفترم .. مطمئنا دفترم را می خرم .. چون خریدم می نویسم توی آن .. تانباشد از سیاهی ها نشان .. نیست لازم تا کنم من بعد از این .. پاک مشق قبلی ام را نازنین .. بعد از آن بر دفتر و بر یاسمن .. آفرین میگویی ای استاد من .. با اجازه میروم پیش مدیر .. رو سیاهم من ، ببخش استاد پیر اشک در چشم معلم حلقه بست .. نرم نرمک بغض قلبش را شکست .. روی خود را برگرفت از بچه ها .. شانه می لرزید و بغضش بی صدا .. با همان چشمان بغض آلود گفت .. وای از شهری که وجدانش بخفت .. یاسمن بانو نمی خواهد نرو .. جای خود بنشین ودیگر پا نشو .. عینکم را شست اشک پاک تو .. سوختم از سینه ی صد چاک تو .. دفترت خوب و قشنگ است و تمیز .. حیف باشد مانده باشد روی میز .. مثل قران می گذارم بر سرم .. دفترت را می فروشی دخترم ؟./شعبان جیـریایی؛ @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
عجب روزگاری است! ♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ 🔰 بازگشت آمریکا به تنظیمات کارخانه! 🔹 ‏تیک تاک قراره بزودی در امریکا فیلتر بشه، ولی عجب دنیاییه. کی تصور می کرد غرب با دست خودش تمام ادعایی که دهه ها با فیلم و سینما به افکار جهان فروخته بود رو اینطور از بین ببره؟ 🔹 یک زمانی می گفتن ورزش سیاسی نیست. سر قضیه روسیه یک باره همه چی سیاسی شد تا تحریم گربه روسی هم پیش رفتن. 🔹 می گفتند ما به حقوق بشر پایبند هستیم، اما همه با چشمان باز شاهد نسل کشی مردم مظلوم و کشتن بیش از ۱۳ هزار کودک معصوم و بی گناه در هستند. 🔹 می گفتند اینجا آزاد هستید درباره هر چیزی تظاهرات کنید. اما در جایی مانند آلمان و آمریکا که مجسمه آزادی نصب کرده  تظاهرات در حمایت از فلسطین را ممنوع کردند و دانشجویان حامی فلسطین دستگیر و زندانی می کنند. 🔹 گفتند ما علیه دیکتاتوری هستیم و دنبال دموکراسی، به راحتی با دولت های دموکراتیک مخالفت کردند تا عروسک های خیمه شب بازی خودشون رو جایگزین کنند. 🔹 علیه ایران پرونده سازی کردند که شهروندانش حقوق ندارند. اما در دانشگاه های امریکا دانشجو به دلیل حمایت از مردم مظلوم فلسطین کتک می خورند و دستگیر می شوند. 🔹 دوران عجیبی را شاهد هستیم. وقتی میگن خون بیگناه پایمال نمیشه یعنی این وضعیتی که غرب در آن غلت میزند..... 🌹🇮🇷❤️✌️🔥🤲👍👊 @khoshab1 Basiratkhoshab.ir