eitaa logo
کلید خوشبختی
3.3هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
24 فایل
ناشناس صحبت کن وداستان زندگیتو برام بفرست 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/17095372560219 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/889782424Cfa913f7dd2 ⛔️کپی از داستان‌ها حرام حتی برای مادر یا خواهر⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ♥ خدایا دیر آمدم اما... ✍ دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» .. برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب | داستانی بر اساس زندگی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌✨﷽✨ 🔸مخرب ترین عادت: 🔸بزرگ ترین لذت: 🔸بزرگترین فقدان: اعتماد به نفس 🔸رضایت بخش ترین کار: به دیگران 🔸زشت ترین ویژگی شخصیت: 🔸بزرگ ترین مایه طبیعی انسان: 🔸بزرگترین دلگرمی: 🔸موثرترین داروی خواب آور: فکر 🔸قوی ترین نیرو در زندگی: 🔹خطرناک ترین مردمان: پراکنان 🔹عجیب ترین کامپیوتر دنیا: 🔹بدترین فقر : 🔹مهلک ترین سلاح: 🔹پرقدرت ترین جمله : می توانم 🔻بزرگ ترین سرمایه : 🔻بی ارزش ترین احساس: به خود 🔻زیبا ترین آرایش: 🔻با ارزش ترین ثروت: ٪عزت نفس 🔻قوی ترین کانال ارتباطی: 🔻مسری ترین روحیه : . 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
💖این 4 چیز حال یک زن را خوب می کند 💕 اینکه در شلوغ ترین لحظه ها هم یادش باشی 💕 هر وقت نگاهش میکنی لبخند پر عاطفه بزنی 💕 اینکه هر روز بهش بگویی « » 💕 از زحماتش قدردانی کنی 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
۱ پدرو مادر من هردو متولد و بزرگ شده روستا هستن همیشه دلم میخواست بدونم چجوری ازدواج کردن و مامانم همیشه طفره می رفت و نمیگفت تا اینکه یدفعه برام تعریف کرد و گفت که چی شده ازدواچ گردن و بنظرم داستان جالبی داشتن بهم گفت وقتی که می رفتم باغ بابام برای آوردن میوه باباتو گاهی اوقات می دیدم و خیلی ازش خوشم میومد حتی موقع آب دادن می رفتم به یه بهونه ای توی باغ تا بابات بیاد به باغشون آب بده و من نگاش کنم باغ هر دو پدر بزرگ هام کنار هم بوده عشق و علاقه مامانم به بابام خیلی زیاد بوده ولی جرات بازگو کردنشو نداشته چون به زمان خودشون کار خیلی بدی بوده بابای منم اصلا متوجه احساس مامانم به خودش نمی شده تا اینکه بابام عاشق یه دختری میشه و توی روستا همه میفهمن وقتی بابلم میره خواستگاری پدر دختره مخالفت میکنه و میگه من دخترمو به تو نمیدم بابام خیلی اصرار میکنه و چند بار میره خواستگاری اما پدر لیلا قبول نمیکنه و لیلا رو میدن به پسرعموش بابای منم مدتی ناراحت و افسرده میشه تا اینکه خودشو جمع و جور میکنه و تصمیم میگیره از نو شروع کنه و با خودش فکر میکنه حالا که من لیلا رو ندارم پس باید با یکی دیگه ازدواج کنم که تو روستا نپیچه من عیب و ایرادی دارم دنبال یه نفر برای ازدواج می گشته که مامانم به واسطه ی یه نفر که خیلی قبولش داشته و سن و سال زیادی داشته برا بابام پیغام میفرسته که من حاضرم زنت بشم ادامه دارد کپی حرام
اما ازارهای مادر بزرگم و عمه هام تمومی نداشت هر وقت میومدن خونه ما یا ما میرفتیم روستا شروع میکردن به کنایه زدن به مامانم که تو بخاطر فیس و افاده خودت پسر مارو بیچاره کردی و بردیش شهر و مادرمم طبق معمول محل نمیداد اما تو شهر که بودیم بعد از تموم شدن مدرسه ام رفتم دانشگاه، اونجا مشغول بودم تا اینکه یه روز یه پسری اومد سمتم و گفت که اشناهای شما هستم و وقتی اسم تک یه تک اقوام رو گفت باور کردم از بین حرفهاش فهمیدم برادر زاده لیلا عشق اول پدرمه دیگه اشنایی ما شروع شد تو دانشگاه خیلی هوامو داشت و کمکم میکرد اوایل بهمدیگه در مورد درس پیام میداد ولی به مرور بحث کشیده شد سمت اقوام و در اخر خودمون‌. یه شب وسط چت کردنمون گفت دوسم داری؟ ادامه دارد کپی حرام
اگر زنی در چهل سالگی ‏هنوز بسیار زیبا و جوان است ‏به این دلیل است که ‏يكى دوستش دارد... 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
عشق من به احسان روز به روز بیشتر میشد تا جایی که مادرمم فهمیده بود و احسانم بهم گفت من قصدم با تو ازدواجه و این مدتم که با هم بودیم برای اشنایی بود اگر اجازه بدی خانواده ام رو بفرستم برای خواستگاری اون لحظه هم خوشحال بودم هم خجالت زده نمیدونستم چی باید بگم و چیکار کنم اروم لب زدم بگو بیان احسان هم خیلی خوشحال شد و وقتی برگشتم خونه تلفن مامانم زنگ خورد و مشغول صحبت شد از احوال پرسی هاشون متوجه شدم با مادر احسان حرف میزنه وقتی تلفن رو قطع کرد با خوشحالی گفت مادش بود میخواست بیان خواستگاری فقط مونده از بابات اجازه بگیرم بالاخره بابام اومد و بعد از کلی مقدمه چینی مامان بهش گفت من خواستگار دارم ادامه دارد کپی حرام
✅در زندگی مشترک چیزهایی مهم تر از عشق و علاقه هم هست : مثل مدارا با یکدیگر ، مهربانی ، تفاهم ، احترام ،و...... .و صد البته از همه مهم تر ، چیزی که لازمه زندگی زناشویی است ،:بخشندگی، صبر و گذشت ! اگر ازتان بر می آید ، که باید بر بیاید ، وقتی شوهر تان اشتباهی کرد ، که ممکن است بکند ، باید هر جور شده ، ببخشیدش ببخشیدش...
هر چقدر تلاش کردن بابام راضی نشد که نشد منم که کسی ادم حساب نمیکرد انگار نه انگار که زندگی منه هیچ کس نمیپرسید نظر تو چیه؟ دوماهی گذشت و خانواده احسان بیخیال نمیشدن و هر روز میومدن تا اینکه یه روز خود احسان اومد و رو به بابام گفت حاجی من با همین یه دست بهترین زندگی رو برای دخترت میسازم توروخدا اذیت نکن بذار عقد کنیم بابام گفت نمیتونی و منم نمیتونم و نمیخوام که روی زندگی دخترم ریسک کنم اما احسان بیخیال نشد منم مدام با مامانم صحبت میکردم و تلاش میکردم یه جوری قانعش کنم بابارو راضی کنه همه به نحوی در تلاش بودیم که دست اخر یه شب بابام بهم گفت انقدر میخوایش که حاضری یه زندگی سخت رو داشته باشی؟ چون ادمی که یه دست داره زندگی برای خودش و همسرش مشکل میشه گفتم اره من حاضرم هر سختی رو تحمل کنم بابام رضایت داد و ما عقد کردیم و بلافاصله بعدشم عروسی پدرشوهرم تعهد داد تا وقتی زنده هست از ما حمایت کنه و نذاره سختی بکشیم و سر حرفشم موند الان چندسال گذشته و ما دوتا بجه داریم و خیلی خوشبختیم در حال حاضر تو فامیل زندگی من از همه بهتره پایان کپی حرام
💞روزی 3 دقیقه به همسر خود 3 وعده غذای دهید : ⭐وعده اول صبح قبل از این که از تخت خود بیرون بیاید، با لبخند یا صبح بخیری زیبا ... ⭐وعده دوم میان روز با گفتگوی تلفنی یا پیامی عاشقانه ... ⭐وعده سوم قبل از این که بخوابید با کلماتی مناسب با زبان خود او(زبان مردانه‌ شوهرتان یا زبان زنانه‌ خانم) ابراز علاقه کنید. 💞در ضمن حتما میان وعده غذایی عشقی را یادتان نرود.میان وعده عشق به شرح زیر است : 💫وقتی به منزل برمی گردید یا برمی‌گردد، حتما از او استقبال کنید. 💫یک تلفن کوتاه بزنید و بگویید دوستش دارید. 💫او را تحسین کنید مثلا بگویید که چقدر جذاب شده است. 💫با یک نگاه یا لبخند، عشق خود را نشان دهید. 💫یادداشتهای یا پیام عاشقانه به همسرتان بدهید. 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
❤️مراقب عشق تان باشید‼️ در یک هرچه و بیش تر باشد، زمینه اختلاف ها نیز بیش تر می شود. زیرا سطح انتظارات زوجین از هم بالاتر است. بنابراین اگر عشق بیش تری دارید، باید بیش تر مراقب باشید. در خلاق باشيد خانم خانه را با چیزهای کوچک غافلگیر کنید: شام، و یا حتی یک کارت ناقابل همسرتان باید حس کند که شما به او فکر می‌کنید و احساسش می‌کنید 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
عواقب زمانی بین زوجین کم میشه که و به همسر وارد رابطه بشه. و جبران کاهش عشق زمانی اتفاق می افته که هر دو طرف شکاکیت و بدبینی رو از رابطه خود حذف کنن. بهتره این تصور رو نکنید که شیوه های ارتباطی جدیدی و فضای مجازی عامل اصلی بی وفایی هستن. فضای مجازی راه بدبینی رو برای همسران هموارتر کرده. خانمی که مدام در حال چک کردن پیام های همسرشه در واقع احساس امنیتش از بین رفته و به تدریج اعتماد به نفسش رو از دست میده. از طرفی دیگه مرد هایی هستن که همیشه به همسر رو پیشه خود قرار داده و رو بدون شکاکیت ادامه دادن اما شکاکیت بیش از اندازه و اتهام های بی دلیل به خیانت از سوی همسرشون باعث بی وفایی آگاهانه این مردان شده. شک به همسر و ترس از بی وفایی می تونه واقعیت خیانت رو رقم بزنه. آیا میشه گفت چک کردن مداوم روابط و پیام های همسر می تونه در زندگی شفافیت و صداقت ایجاد کنه؟ از نظر مشاوره روانشناسی ، چک کردن های مداوم و همراه با اضطراب هیچ نقشی در ایجاد شفافیت و رابطه صادقانه نداره. ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱