سلام دوستان سحرخیزم
امروز با همسرجان رفتیم پیاده روی ، عکسهارو ایشون گرفت 👏❤️
#پیاده_روی #نورخواری #رفیق #پایه
@khosheqbal
8882789476.mp3
6.95M
#آهنگ_پرانرژی بانشاط😍
👈تقدیم به شما
که بهترینید
@khosheqbal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥طوطی🦜
✔️در ادبیات پارسی و بهویژه در میان اشعار شعرایی چون مولوی و عطار از طوطی و صفاتش که غالباً آمیخته با صفاتی انسانی است، به نیکی یاد شدهاست.
#تفکر #قدرت_خدا #طوطی
@khosheqbal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:به موی سپیدم نگاه نکن ، دلم جوان است ...
-دل به عشق جوان می ماند حکیم !
-عشق که در دل داری ؟
:عشق علی را ، مومن
عاقبت بخیری یعنی همین
#عید_غدیر #غدیر #علی #عشق_علی
@khosheqbal
#شکرگزاری
#جذب_انرژی_مثبت
شکرگزاری و جذب انرژی مثبت امروز💗🤩
۱۴۰۲/۴/۱۲
برای همه بفرست و انرژی بده 🤩
@khosheqbal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلید ثروتمندی فقط همینه👇
✨خدایا شکرت✨
به1001 دلیل
و در هر شرایطی بگو:
✨خدایاشکرت✨
همین الآن سه بار گفتی:
✨خدایاشکرت✨
@khosheqbal
خیلی زیباست نامه واقعی به خدا👌
این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است
که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش اموزی در مدرسه ی مروی تهران بود
و بسیار بسیار آدم فقیری بود.
یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.
نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.
مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !
سلام علیکم ،
اینجانب بنده ی شما هستم.
از آن جا که شما در قران فرموده اید :
"و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها"
«هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید :
"ان الله لا یخلف المیعاد"
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم :
۱ - همسری زیبا و متدین
۲ - خانه ای وسیع
۳ - یک خادم
۴ - یک کالسکه و سورچی
۵ - یک باغ
۶ - مقداری پول برای تجارت
۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟
می گوید،مسجد خانه ی خداست.
پس بهتره بگذارمش توی مسجد.
می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره.
صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره.
کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته،
از آن جا که(به قول پروین اعتصامی)
"نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست"
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه
نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه.
ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد،
و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند.
وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند
دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند
پس ما باید انجامش دهیم.
و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.
این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید.
یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری
فقط باید صفای دل داشته باشی
#توکل #نامه_بخدا #جعبه_توکل #صندوق_توکل
@khosheqbal
اگر حضرت حق را می طلبی
بدان که او هم تو را می طلبد
و اگر او را می خواهی
بِدان که او هم تو را می خواهد...
#شیخ_احمد_غزالی
@khosheqbal