. 🎥⚠️ بازگشتِ وحشتنااااکِ زباله‌های دریاها به خودمان به روایت تصویر! ▪️مسموم کردن آب‌ها ▪️کشتن‌ موجودات با بلعیدن یا گیر افتادن در پلاستیک‌ها، قوطی و... ▪️ظلم‌ به‌ طبیعت ▪️و... 💥ما اشرفِ مخلوقات خَلق شدیم، اما... #انسان_باشیم ✍ #پویش‌کشوری‌خشکاله‌دام @khoshkalee ♻️

🔷به کارگرِ خسته گفت آیا به شما نهار داده‌اند؟ مسخره‌اش کردند! ‏در دیدار با کودکان بهزیستی گفت پشتی‌ها را جمع کنید، مسخره‌‌اش کردند! ‏گفت اگر بخواهید برای رد شدن از بین جمعیت مردم سریع رانندگی کنید و جان مردم را به خطر بیاندازید خودم پشت فرمان مینشینم، ‏مسخره‌اش کردند! ‏گفت اگر لازم باشد ده بار به یک استان سفر میکنم تا مشکل مردم حل شود، مسخره‌اش کردند! ‏گفت کشور را به سمت پیشرفت می‌بریم گفتند ۶ کلاس سواد داری. ‏حرف زد مسخره کردند ‏راه رفت مسخره کردند ‏سفر استانی رفت مسخره کردند ‏آخر هم در همین سفرهای استانی در یک نقطه دورافتاده بیش از ۱۲ ساعت دنبال پیکرش گشتند. ‏انسان بزرگ با رفتنش دیگران را شرمنده می‌کند ⬅️‏چه زیبا گفت #حجت‌الاسلام_علیرضا_پناهیان: خیلی‌ها در تشییع پیکر او برای عذرخواهی می‌آیند. #سیدالشهدای_خدمت 🔺پ.ن_۱: "مسلمانِ واقعی" و عاشقِ واقعیِ امام حسین علیه‌السلام و ائمه‌اطهار که اهل تمسخر، تهمت‌زدن، بی‌انصافی و... نیست!! 🔺عاشق از معشوق، رنگ و الگو می‌گیرد!! و اطاعت می‌کند! پ.ن_۲: کسانی که محبتِ دنیا را در دل دارند و عاشق #تجمل‌گرایی و #مصرف‌گرایی اَند، او را که پای‌اَش از زمین و دل‌اَش از دنیا کَنده بود، و دلیل حرف‌ها، و دلیلِ نگرانی‌ها، و جنسِ دردها و غصه‌هایش را برای مردم، نمی‌توانستند و نخواهند توانست که درک کنند! "حُبُّ الدنیا رأسُ کُلِّ خَطیئة" #حدیث| امام علی علیه‌السلام #شور_و_شعور_حسینی #محبت_منهایِ_اطاعت‌پذیری⁉️ #انسان_باشیم | #سبک‌زندگیِ_انسانی #پویش‌‌کِشوری‌‌خشکالۀ‌‌دام 🌍 @khoshkalee

🔴 #مشهد| باز هم تگرگ! 📆 امروز عصر ۲۶ اردیبهشت آنهم چند مرتبه پشت‌سر هم، با فاصله‌ی چند دقیقه‌ای! ❤️‍🔥 چرا آدم نمی‌شویم ⁉️⁉️ 👈‌حدیث: بلاهای هفت‌گانه در حدیثِ پیامبر صلوات‌الله‌علیه! 📅 جالب است که دقیقا ۲۶‌اُم فروردین ۱۴۰۴ هم، در مشهد تگرگ شَدید آمد!!😏😞 #سبک‌زندگیِ_اِنسانی #انسان_باشیم ✍ #پویش‌کِشوری‌خشکالۀ‌‌‌دام 🌍 @khoshkalee ⚙

. قهرمانِ زاگرس جنوبی/ به یاد محیط‌بانی که حتی راضی به زخمی شدن دشمنانش هم نبود ✍️ س‌.ی. مرادی ۱۵ سال پیش، در سحرگاه اولین روز بهار سال ۱۳۸۹، نسیم خنکی از میان تپه‌های سرسبز و درختان کهنسال منطقه حفاظت‌شده خاییز می‌وزید. هدایت‌الله دیده‌بان، محیط‌بانی با چشمان تیزبین و قلبی مهربان، همراه با چند محیط‌بان، در مسیر گشت‌زنی روزانه‌شان قدم برمی‌داشتند. هدایت‌الله، با چهره‌ای آفتاب‌سوخته و دلی که حتی برای یک شاخه شکسته هم می‌تپید، عاشق این سرزمین بود. او طبیعت را نه‌فقط وظیفه، بلکه خانه خود می‌دانست. نزدیک ساعت یازده صبح، در میان بوته‌زارهای خاییز، سایه‌هایی مشکوک توجه هدایت‌الله را جلب کرد. شش شکارچی مسلح، با سلاح‌هایی مرگبار چون کلاشنیکف، ژ-۳، برنو، سوزنی و ناتو، در کمین حیات‌وحش منطقه بودند. این مردان، که سابقه‌دار و سرسخت بودند، به محض دیدن محیط‌بانان، دست به اسلحه بردند. هدایت‌الله، که همیشه آرامشش را حفظ می‌کرد، به همکارانش اشاره کرد که خونسرد باشند، اما شکارچیان تسلیم نشدند. در چشم‌برهم‌زدنی، صدای شلیک گلوله‌ها در دره پیچید. تیراندازی دوطرفه آغاز شد. دو برادر از شکارچیان، از ناحیه پا زخمی شدند و روی زمین افتادند. در میان غبار و هیاهو، هدایت‌الله، که قلبش حتی برای دشمنانش هم می‌تپید، فریاد زد: «تیراندازی رو متوقف کنید! باید بهشون کمک کنیم!» همکارانش، که نگران جان خودشان بودند، با تردید به او نگاه کردند. اما هدایت‌الله، بی‌سلاح و با دستانی باز، به سمت شکارچیان زخمی قدم برداشت. شکارچیان دیگر، که هنوز اسلحه در دست داشتند، ابتدا او را نشانه رفتند. چشمانشان پر از خشم و تردید بود. اما وقتی دیدند هدایت‌الله نه اسلحه‌ای دارد و نه نیت بدی، تفنگ‌هایشان را پایین آوردند. او کنار یکی از زخمی‌ها زانو زد، پارچه‌ای از جیبش بیرون آورد و سعی کرد خونریزی را بند بیاورد. با صدایی آرام اما محکم گفت: «نگران نباش، ما این‌جا هستیم که کمک کنیم.» اما زخمی‌ها و همراهانشان، که هنوز در شوک بودند، به‌جای همکاری، تصمیم گرفتند محل را ترک کنند. هدایت‌الله تا آخرین لحظه التماس کرد که بمانند تا کمک بیشتری برسد، اما آن‌ها بی‌توجه رفتند. تلاش‌های هدایت‌الله بی‌ثمر ماند. یکی از شکارچیان زخمی، بر اثر خونریزی شدید، همان‌جا جان باخت. قلب هدایت‌الله از این فاجعه فشرده شد. او که می‌توانست مانند دیگران فرار کند و جانش را نجات دهد، تا لحظه آخر کنار مجروح ماند، گویی وظیفه‌اش نه‌فقط حفاظت از طبیعت، بلکه مراقبت از جان انسان‌های که به جنگ طبیعت آمده بودند هم بود، حتی کسانی که اسلحه به سمتش کشیده بودند. غروب همان روز، خبر مرگ شکارچی در میان طایفه‌اش پیچید. حدود چهل نفر از هم‌طایفه‌ای‌های مقتول، خشمگین و آماده انتقام، به سمت محل حادثه حرکت کردند. هدایت‌الله، که می‌دانست حضورش ممکن است به فاجعه‌ای بزرگ‌تر منجر شود، از خاییز خارج شد و طی سالهای بعد همه تلاش خود را کرد تا حقیقت ماجرا روشن شود. اما این پایان ماجرا نبود. همکار هدایت‌الله، به اتهام قتل عمد دستگیر شد و دادگاه انقلاب بهبهان او را محاکمه کرد. هدایت‌الله، که قلبش از این بی‌عدالتی به درد آمده بود، بارها در دادگاه شهادت داد که آن‌ها تنها از طبیعت دفاع کرده بودند. سرانجام، پس از پنج سال، دادگاه پذیرفت که قتل غیرعمد و با با رعایت قانون حمل سلاح بوده و همکار هدایت‌الله تبرئه شد، هرچند به اتهام ضرب‌وجرح به یک سال حبس تعزیری و پرداخت ۲.۵ درصد دیه محکوم شد. شکارچیان بازمانده در دادگاه منکر شکار و همراه داشتن اسلحه شدند، اما تصاویر ضبط‌شده توسط هدایت‌الله، واقعیت را مشخص کرد. همکار هدایت الله سرانجام بعد از ۵ سال زندان در هفته اول اردیبهشت ۱۳۹۴ از زندان اهواز آزاد شد. اما سرنوشت هدایت‌الله، این قهرمان خاموش خاییز، پایان تلخی داشت. در سیزدهم خرداد ۱۴۰۴، در حالی که بار دیگر برای حفاظت از طبیعت جانش را به خطر انداخته بود، در درگیری با شکارچیان، به شهادت رسید. او تا آخرین نفس، همان مردی بود که قلبش نه‌فقط برای درختان و حیوانات، بلکه حتی برای شکارچیانی که اسلحه به سمتش کشیده بودند، می‌تپید. نام هدایت‌الله دیده‌بان، حالا در میان جنگل‌های زاگرسِ جنوبی، به‌عنوان نمادی از ایثار و انسانیت، جاودانه شده است. پی‌نوشت: گرامی‌باد یاد و خاطره همه محیط‌بانانِ از جان گذشته‌ی خاییز، خصوصا آنهایی که در اواسط دهه پنجاه پایه‌گذار اولین پاسگاه شکاربانی در خاییز شدند، مرحوم فریبرز موسوی، رزاق نعمتی، آتشانی، مولایی، شجاعی و اولین فرمانده پاسگاه محیط‌بانی خاییز محیط‌بان شهید مرادی. https://t.me/+XkRr7fIkI9U3YjU0 پ.ن: با تشکر از آقای #سید_یوسف_مرادی بابت این روایت عالی. #محیط‌بانان | #جان_فَدا #شکارهای_غیر_مجاز #انسان_باشیم ‼️ 🌍 @khoshkalee ⚙

. چند روزه دندان سر جگر گذاشتم، و عذاب می‌کشم از شدت داغ و سوز مصیبتِ از دست‌رفتن فرماندهان عزیزمون بخاطر شکنجه هایی که این عزیزان از حدود یکسال قبل، بخاطر تهمت‌ها و توهین‌های #مثلا انقلابی‌ها کشیدند و... در شوک و خشم، بودم و هستم، تا حدی که حتی نتوانستم یک عکس از سه سردار عزیــــزمان در کانال ارسال کنم و قدری از این دردها را بر قلمْ جاری!! و هر روز بارها و بارها بابت‌ش عذاب می‌کشم😭😭😭😭 از همان روز، مطلبی نوشتم، اما توان و امکان تکمیل‌ش نبود و از طرفی بخاطر اطاعت از مولا و رهبر عزیزمان، که در دیدار با نمایندگان مجلس #دستور دادند که از همه ملت «صدای واحد» شنیده بشه و «وحدت رو حفظ کنید»(معتقدم که دستورات به هر نهاد و صنف و شخص، دستور به همه ماست! حقیقت هم همین هست!!) از آنجا که آقا، همیشه جلوتر از زمان حرکت می‌کنند و از آینده خبر دارند، قطعا منظورشان برای روزهای جنگ فعلی هم بوده!! در مورد دکتر پزشکیان و دکتر عراقچی و دولت هم، توصیه میکنم از تهمت و زخم‌زدن به ایشان، در فضای مجازی دست بردارند، وگرنه بخدا قسم که مطالبی رو خواهم گفت که پشیمان می‌شوند!!!! خود دانند (هر چند که قبلا گفته شده، اما این بار بصورت مجموعه‌ای از #استدلال) فعلا همینقدر بدانند کسانیکه به سرداران عزیز و شهید ما، به دکتر پزشکیان، دکتر عراقچی و... تهمت زدند یا میزنند، نمی‌بخشیم و حلال‌شان نمی‌کنیم!!! والسلام ✍ز. سلیمانیان | ۱۴٠۴/۳/۲۵ #ولایت‌مداری | #انسان_باشیم #شور_و_شعور_حسینی .