جای سوختگی رو پام بود.
به مامانم نشون دادم و گفتم: اين جای چيه !؟؟؟؟
گفت: بچه بودی، چهارشنبه سوری رفتيم خونه بابابزرگ اينا.
از رو آتيش پريدی.
گفتم اهان، پس اونجا اينطوری شد..؟..
گفت: نه، اومديم خونه،
قاشق داغ گذاشتم رو پات تا ديگه از اين غلطا نکني ..... ^_^
مادر من.. مادر من.. تو ياری و ياور من .....😳😩😩😩😢
#بخند_مومن😁
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
امسال به بابام گفتم واسه روز تولدت چی بخرم برات؟☺️
گفت یه دست کت و شلوار شیک
فکر میکردم بگه تو آدم باش من هیچی ازت نمیخوام😌
حالا چیکار کنم؟😐😂🤦♂
#بخند_مومن😁
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
امسال به بابام گفتم واسه روز تولدت چی بخرم برات؟☺️
گفت یه دست کت و شلوار شیک
فکر میکردم بگه تو آدم باش من هیچی ازت نمیخوام😌
حالا چیکار کنم؟😐😂🤦♂
#بخند_مومن😁
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
خدمت سربازی فقط اونجاش که فرمانده گفت کی لیسانس معماری داره ؟
گفتم من ✋
گفت بیا آجرهای این کامیون رو خالی کن ببینم درستو خوب خوندی یانه 😐😂😂😂
#بخند_مومن
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خـنـدهتـاخـاڪـریـز
من چقدر خوشبختم😁😂
قبل از عملیات بود...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم
به همرزمامون خبر بدیم...
ڪه تڪفیریا نفهمن...
یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون
بلند گفت: آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم بدونید دهنم سرویس شده😅🤣
#بخند_مومن😉😁
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
اقا مهدی فرمانده گروهان مان درست و حسابی ما را روحیه میداد
و به عملیات که می رفتیم توجیه مان می کرد
همان شب زدیم ب قلب دشمن و تخته گاز جلو رفتیم😎
صبح کله سحر بود و من نزدیک سنگر آقا مهدی بودم
که ناغافل خمپاره ای سوت کشان و بدون اجازه آمد و زرتی خورد رو خاکریز
زمین و زمان بهم ریخت و موج انفجار مرا بلند کرد و مثل 🍉 کوبید🌏
نعره زدم: یا مهدی 😲
یکهو دیدم صدای خفه ایی اززیر میگوید" خونه خراب بلند شو تو که مهدی رو کُشتی 🤪
ازجا جستم خاک ها را کنار زدم
آقا مهدی زیر آوار داشت میخندید😂 منم با خنده او به خنده افتادم 🤣🤣
#بخند_مومن
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
یه خواهر زاده ی کوچولو دارم تازه زبون باز کرده 👶
بهش گفتم: دایی رو دوست داری؟🤔
گفت: نه😕
خواهرم واسه اینکه من ناراحت نشم گفت:
کلمه “نه” رو فقط بلده ☺️
به خواهرزادم گفتم: مطمئن باشم که دوستم نداری؟!🙁
گفت: “ آله ” 😐😂
#بخند_مومن
پسر فوق العاده بامزه و دوست داشتنی بود بهش میگفتند آدم آهنی!
یک جای سالم در بدن نداشت یک آبکش به تمام معنا بود 😱
آنقدر در طی سالهای جنگ تیرو ترکش خورده بود ک شده بود کلکسیون تیر و ترکش 😢
دست به هر کجای بدنش میگذاشتی جای زخم و جراحت کهنه و تازه بود 😔
اگر کسی نمیدانست و جای زخمش را محکم فشار می داد و دردش می آمد
نمی گفت آخ آخ آخ 😫
بلکه با یه ملاحت خاصی نام عملیات را به زبان می آورد که آن زخم یادگار آن عملیات بوده
مثلا کتف راستش را اگر کسی محکم می گرفت
میگفت: آخ بیت المقدس 🤣
کمی پایین تر :آخ والفجر مقدماتی😄
آخ فتح المبین 🤣
آخ کربلای پنج 😂
بچه ها هم عمدا اذیتش می کردند و صدایش را به اصطلاح در می آوردند
تا تقویم عملیات ها مروری کرده باشند😁
#بخند_مومن
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
😂😁 طنز جبهه😅😄
پتو_درمانے 😏😉
كسے جرأت داشت بگوید من مریضم، هه ماشاءلله دكتر بودند. آن هم از آن فوق تخصص هایش!
مے ریختند سرش. یكے فشار خونش را مے گرفت، البته با دندان، دیگرے نبضش را بررسے مے كرد، البته با نیشگون،همه بدنش مے كندند، قیمه قرمه اش مے كردند.
بعد اظهار نظر مے شد كه مثلا فشار خونش بالاست یا چربے خون دارد، آنوقت بود كه نسخه مے پیچیدند.
پتو را بیاورید.
بیاندازید سرش، با مشت و لگد هر چه محكمتر خوب مشت و مالش بدهید،
بعد آب سرد بیاورید،
یقه پیراهنش را باز كنید،
بلایے به سرش مے آوردند كه اگر رو به قبله هم بود صدایش را در نیاورد!☺️😀
#بخند_مومن😉😁
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
تفاوت دخترا و پسرا در مواجه شدن با ترک تحصیل دوستشون
دخترا:
_ترک تحصیل کردما😔
اوا چرا عزیزم تو که درست خیلی خوب بود گلم
برات بهترین هارو آرزو میکنم برات خیلی ناراحت شدم به خدا🥺
پسرا:
_ داداش ترک تحصیل کردما🥳
ع، داداش آزادیت مبارک باشه
_نوکرتم مشتی ایشالله قسمت خودتون بشه
خدا ایشالله از دهنت بشنوه داداش😑😂😂🤣
#بخند_مومن
😍
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
زنگ زدم خونه خواهرم،بچه خواهرم گوشی روبرداشت.
گفتم: سلام،بگومامانت صحبت کنه.
👶گفت: نمیشه،داله گلیه می تونه
گفتم: بابات کجاست؟
👶گفت: دم دله،داله با آقا پلیسه صحبت می تونه.
گفتم: داداش حامد کو؟
👶گفت: اونم لَفته بیمالستانالو بِگَلده.
درحالی که داشتم ازشدت نگرانی سکته می کردم،
بلندگفتم: مگه چی شده؟
👶گفت: من گم شدم.
گفتم: مگه الان کجایی؟
👶گفت: زیلِ تخت..
😂😂😂😂😂
#بخند_مومن
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
هر وقت با یه آدم پولدار صحبت میکنم,
میگه که ساعت شیش از خواب پا میشه...
بخدا منم اگه اونقدر پول داشتم از خوشحالی خوابم نمیبرد...
والا به خدا...‼️😂
#بخند_مومن😉
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---