هنوز هم خیابانها
بوۍ اِخــلاص تو را مےدهد😔
هنوز هم چشــمان نافِذت
از آن بالا نظارهگر است...😊
نظارهگر اوضاع جهــاد اصغر
از دیـده رفـتے امـا...😢
از دلها هرگز !✌️
#خواهر_شهید_نوری
#شهید_بابڪ_نورے_هریس ✨
#برادر_شهیدمـ ❤
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خدا
تنہایے یعنے
ڪسے نبـاشـد از
رنـج هایتــ برایـش
بگویے، یا شادۍ هایتــ
را بہ او ابـراز ڪنے.خـدا
گاهے عمدا انسان را تنہا میگذارد
تا با خودش مناجاتــ ڪنیم . . .🙃
#استادپناهیان
#خواهر_شهید_نوری
#شهید_بابک_نوری🌻
#برادر_شهید🥀
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خدا
✨دوست شهید نوری:
🌱یک روز قبل از سالگرد شهادت🌹 بابک بود،هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتوانستم خودم را به مراسم برسانم.
ازاینکه کارها پیچیده شده بودن خیلی ناراحت بودم😔،باخودم میگفتم شاید بابک دوست نداره به مهمونیش برم.
🍃شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم:
خیلی بی معرفتی،دلت نمیخواد من بیام؟باشه ماهم خدایی داریم ولی بابک خیلی دوستت دارم بااینکه ازت دلخورم😔
توی همین فکرا بودم که خوابم برد😴..
خواب بابک رو دیدم،بهت زده شده بودم ،زبونم بندامده بود.😳
بابک خونه ی ما بود.❤️
میخندید و میگفت:چراناراحتی!؟☺️
گفتم:بابک همه فکر میکنن تومردی.🌱
گفت: ✨نترس،اسیر شده بودم، ازاد شدم.
باهیجان بغلش کرده بودم و به خانوادم میگفتم:ببینید بابک نمرده،اسیر شده بود.💔✨
بابک گفت:فردا بیا مهمونیم.☺️
گفتم:چه مهمونی ⁉️
گفت:جشن سالگرد ازادیم.😉
گفتم :ینی چی⁉️
گفت:جشن #آزادیم از اسارت دنیا.🕊
بغضم گرفت😔 شروع به گریه کردم😭،از شدت اشک صورتم خیس شده بود،ازخواب بیدار شدم.
با چشمام پراز اشک نماز صبح خوندم.📿
برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطوری رسیدم به مراسم بابک.😊
گفتم بابک خیلی مردی.❤️
🎤راوی:دوست شهید🌹
#خواهر_شهید_نوری
#شهید_بابک_نوری🌻
#برادر_شهید🥀
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خدا
•❃•|🌿🌱|•❃•
ا–––––––💛🐣––––––ا
هر وقت خواستی گناه ڪنی
این سوال رو از خودت بپرس
مَّا لَکُم لَاتَرْجُونَ لِله وَ قَارَا...؟
شما را چه شده است که برای خدا
شأن و مقام و ارزشی قائل نیستید..؟
#دلتنگ
ا–––––––💛🐣––––––ا
➣《 #دلانه❤
#خواهر_شهید_نوری
#شهید_بابک_نوری🌻
#برادر_شهید🥀
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---