🦋✨عــاقــبــت مــا بــه تــمــامــِ شــهر
ثــابــت مــیــڪــنــيمــ
مــیــ شــود باياحــ👑ســــن
🌸یــڪ عــالــمــے را مــســت ڪــرد...[😉]
#دوشــنــبــه_هایــ_امــامــ_حــســنــیــ😍
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خاطــره🎞
میدانستم بابک شهید میشود...🙃🦋
🍁محمد نوری هریس، پدر شهید بابک نوری هریس با بیان اینکه خاطرات کل جبهه خود را نوشتهام، اظهار کرد: بابک به واسطه سوالات زیادی که از جبهه از من ✨میکرد، دفتر خاطراتم را به او دادم تا مطالعه کند.
🌸من دو آلبوم پر از عکس از رزمندگان دفاع مقدس دارم که اکثریت شهید شدهاند، افزود: بابک در همچنین فضا و خانوادهای رشد داشته است.
🍁هر وقت اخباری از سوریه می آمد مشتاقانه اخبارش را دنبال می کرد، گفت: بابک نزدیک شش ماه بود که در سپاه برای رفتن به سوریه ثبت نام کرده بود و بالاخره مجوز رفتنش را اخذ کرد.
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزق اگر باشد شهـ♥️ـادت
شام با ٺهران یکیست....
بیتفاوتهافقطشرمندهترخواهندشد
#شهیدفخریزاده🥀
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
تلنگر⚠️
🌼اول رو صورتشون ایموجی گل میذاشتن،
بعد تصویر از نیمرخ
🌵بعد تمام رخ
❌ امروزه از سر تا پا ❌
و الانم هم فلان و فلان.....😔
یه کم کمتر تبلیغ حجاب کنید تو رو قرآن.😐
#اندکیتفکر
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
920421-Panahian-M-Imamsadeq-TanhaMasir-03-48k.mp3
23.59M
🗣
یابا تقدیر دوسٺ داشتنےهاے ٺورا نمےدهند یا...
#تنها_مسیر
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
@khoshtipasemani
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
خوشتیپ آسمانی
خــوشــخــبــتــ تــر از مــن ڪیــســتــ⁉️ وقــتےصــبــحــم بــا نــگـ👀ـاه شــمــا آغــاز مــےشـ
#شهیدانه🌿
♢شَهادَت
حِکایٺعاشِقانه
آنانےاَسٺڪهدانِستَند
دُنیاجاےماندَننیسٺ
بایَدپَروازڪرد .. ؛♥️
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
خوشتیپ آسمانی
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋
🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋
🍃🌸
#خاڪهاےنرمـکوشڪ
#پارتهشتادونه
|وصلت|
﴿همسر شهید﴾
سیزده چهارده سالگی از شهادت عبدالحسین میگذرد.بارها خوابش را دیده ام مخصوصا هر دفعه که مشکلی گریبانمان را میگیرد.
طوری این مسئله طبیعی شده که دیگر تا خواب اورا نبینم یقین دارم مشکل حل نمیشود.سر ازدواج پسرم مهدی۱،مشکلاتی برایمان به وجود آمد و حسابی اذیتمان میکرد
با خانواده دختر همه صحبت ها و قرار هارا گذاشته بودیم،سه چهار روزی مانده بود به عقد بچه ها.از چند روز قبل هر صبح که از خواب بیدار میشدند میگفتند: بابا رو خواب ندیدی؟
خودم هم پکر بودم ناراحت گفتم:نه خواب ندیدم.
آنها هم با خاطر جمعی گفتند:پس این وصلت سر نمیگیره چون مادر خواب بابارو ندیده.
دوشب قبل از عقد بالاخره خواب عبدالحسین را دیدم،توی یک اتاق خیلی زیبا نشسته بود و بچه ها هم دورش.شبیه آنجا به عمرم ندیده بودم جلوی عبدالحسین یک برگه بود توش نوشته هایی بود و با آن چشم های نورانی اش نگاهی کرد و پایین ورقه هارا امضا کرد و نشان بچه ها داد.بلند شد از اتاق برود بیرون گفتم: میخوای از دست بچه ها فرار کنی؟
خندید و آرام گفت:نه
از خواب پریدم،نزدیک اذان صبح بود بچه ها را از خواب بیدار کردم و گفتم بهشان خواب بابا رو دیدم.
دورم را گرفتند و گفتند خوش به حالت چی دیدی؟
جریان کاغذ و امضا را گفتم با خوشحالی گفتند:پس این وصلت سر میگیره دیگه نمیخواد غصه بخوری.
به شوخی گفتم:مهدی غصه میخورد که حالا هم از همه خوشحال تره.
واقعا هم غصه مان تمام شد و نفهیمدم چطور مشکلاتمان حل شد
وقتی به خودم آمدم که دیدم توی محضر بودیم و آقای عاقد داشت خطبه عقد مهدی و عروس را میخواند.
۱_فرزند سوم خانواده،این خاطره مربوط به سال ۱۳۷۶است.
#ادامهدارد...
#کپیممنوع⛔️
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
@khoshtipasemani
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
108565_173.mp3
2.3M
#چلہی_شبانه🌙 #شب_هفتم7⃣
به نیابت از #شهید_احمدمشلب🌹
🗣دعایهفتمصحیفهسجادیهبخونیم!
به نیت تعجیلدرفرج🌱 و نابودیویروسکرونا💥 و شفایبیماران😷
🕰ڪمتر از ۵ دقیقه وقتتون رو میگیره
ⓙⓞⓘⓝ↴
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---