eitaa logo
قصه شب (صوتی🎤تصویری 🎥)
2.3هزار دنبال‌کننده
59 عکس
336 ویدیو
5 فایل
⤵️قصه های ناب و جذاب؛ قصه‌های واقعی از زندگی پیامبران و بزرگان و قصه‌های افسانه ای و کودکانه😍 😍رزرو وقت مشاوره کودک : @Rafieemajd👌 ✔️انتقادات و پیشنهادات و فرستادن قصه_فرزندتون: @khosravi11253
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
يکي بود يکي نبود غير از خداي مهربون هيچ کس نبود. توي يک جزيره قشنگ که پر از گل هاي🌼🌸🌺 رنگارنگ بود، حيوانات زيادي وجود داشتند که همگي با خوبي و خوشي در کنار هم زندگي مي کردند. بين اين حيوانات آقاي اسب آبي از يک مشکل بزرگ رنج مي برد. آقاي اسب آبي و خانم اسب آبي چندين سال بود که با هم زندگي مي کردند و صاحب سه تا اسب آبي کوچولو بودند که اسامي آن ها به ترتيب: دندون طلا، پوست کلفت، و نازنازي بود. نازنازي از همه اونا کوچک تر بود و اتفاقاً مشکل آقاي اسب آبي هم مربوط به نازنازي بود، آخه نازنازي قصه ما اصلاً دوست نداشت بره توي آب و اين يک مسأله براي يک اسب آبي واقعاً مشکل بزرگي بود چون اسب هاي آبي بايد توي آب شنا کنند و از علف هاي دريايي استفاده کنند و گرنه مريض ميشن. حتي حاضر نبود پاهاشو توي آب بذاره. بله بچه ها خلاصه آقا و خانم اسب آبي هر کار که از دستشون بر مي اومد انجام دادند اما فايده اي نداشت که نداشت. همان طور که گفته بودم نازنازي قصه ما هم در اثر همين کار اشتباه کم کم مريض شد. پوست بدنش زرد شده بود و ديگه نمي تونست خوب راه بره، خلاصه حالش خيلي بد بود. آقاي اسب🐴 نازنازي را پيش دکتر دارکوب برد. آخه دکتر دارکوب از دکترهاي خيلي معروف جزيره بود. دکتر دارکوب وقتي نازنازي رو معاينه کرد گفت تنها راه درمانش اين است که نازنازي توي دريا بره و از علف هاي ته دريا به بدنش بمالد تا خوب شود اما نازنازي قبول نمي کرد. توي جزيره لاک پشتي 🐢زندگي مي کرد که معروف به لاکي جون بود. لاکي جون خيلي مهربون بود وقتي که ديد حال نازنازي خيلي بده تصميم گرفت که هر روز بهش سر بزنه و احوالشو بپرسه. اين احوال پرسي ها باعث شد نازنازي و لاکي جون 🐢حسابي با هم دوست بشن. لاکي جون هر روز مي اومد پيش نازنازي و حسابي با هم بازي مي کردند بعضي وقت ها هم لاکي 🐢جون نازنازي رو روي لاکش سوار مي کرد و توي جنگل 🌳🌳🌳دور مي زدند. يک روز لاکي🐢 جون به نازنازي گفت دوست داري بريم دريا!!! نازنازي گفت من مي ترسم نه نه نه!!! اما لاکي🐢 جون بهش گفت نترس من تو رو روي لاکم سوار مي کنم تا توي آب نري. فقط بيا دريا را ببينيم. نازنازي هم قبول کرد چون مي دونست که لاکي 🐢جون حرف الکي نمي زنه. خلاصه قبول کرد با هم به دريا رفتن. هنوز چند قدمي دور نشده بودن که ناگهان يک موج هر دوي اون ها را پرت کرد توي آب!!! نازنازي اولش خيلي ترسيده بود اما کم کم متوجه شد که مي تونه به راحتي توي آب شنا کنه و بي خودي مي ترسيده. همين طور که شنا مي کرد يک کم هم از علف هاي دريا را به خودش ماليد و ديد که واقعاً اون خوب شده. خلاصه نازنازي ما خوبه خوبه خوب شده بود. وقتي آقا و خانم اسب آبي 🦛متوجه شدند خيلي خوشحال شدن و همه حيوون هاي جنگل🌳🌳 را دعوت کردن تا توي جشن شرکت کنن اون جشن، جشن خيلي خوبي شد و خيلي به حيوون هاي جزيره خوش گذشت. قصه ما به سر رسيد امیدواریم کلاغه به خونش رسیده باشه . 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
پری کوچولو - @mer30tv.mp3
4.2M
پری کوچولو 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱🥱 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
يکي بود يکي نبود غير از خداي مهربون هيچ کس نبود. توي يک جزيره قشنگ که پر از گل هاي🌼🌸🌺 رنگارنگ بود، حيوانات زيادي وجود داشتند که همگي با خوبي و خوشي در کنار هم زندگي مي کردند. بين اين حيوانات آقاي اسب آبي از يک مشکل بزرگ رنج مي برد. آقاي اسب آبي و خانم اسب آبي چندين سال بود که با هم زندگي مي کردند و صاحب سه تا اسب آبي کوچولو بودند که اسامي آن ها به ترتيب: دندون طلا، پوست کلفت، و نازنازي بود. نازنازي از همه اونا کوچک تر بود و اتفاقاً مشکل آقاي اسب آبي هم مربوط به نازنازي بود، آخه نازنازي قصه ما اصلاً دوست نداشت بره توي آب و اين يک مسأله براي يک اسب آبي واقعاً مشکل بزرگي بود چون اسب هاي آبي بايد توي آب شنا کنند و از علف هاي دريايي استفاده کنند و گرنه مريض ميشن. حتي حاضر نبود پاهاشو توي آب بذاره. بله بچه ها خلاصه آقا و خانم اسب آبي هر کار که از دستشون بر مي اومد انجام دادند اما فايده اي نداشت که نداشت. همان طور که گفته بودم نازنازي قصه ما هم در اثر همين کار اشتباه کم کم مريض شد. پوست بدنش زرد شده بود و ديگه نمي تونست خوب راه بره، خلاصه حالش خيلي بد بود. آقاي اسب🐴 نازنازي را پيش دکتر دارکوب برد. آخه دکتر دارکوب از دکترهاي خيلي معروف جزيره بود. دکتر دارکوب وقتي نازنازي رو معاينه کرد گفت تنها راه درمانش اين است که نازنازي توي دريا بره و از علف هاي ته دريا به بدنش بمالد تا خوب شود اما نازنازي قبول نمي کرد. توي جزيره لاک پشتي 🐢زندگي مي کرد که معروف به لاکي جون بود. لاکي جون خيلي مهربون بود وقتي که ديد حال نازنازي خيلي بده تصميم گرفت که هر روز بهش سر بزنه و احوالشو بپرسه. اين احوال پرسي ها باعث شد نازنازي و لاکي جون 🐢حسابي با هم دوست بشن. لاکي جون هر روز مي اومد پيش نازنازي و حسابي با هم بازي مي کردند بعضي وقت ها هم لاکي 🐢جون نازنازي رو روي لاکش سوار مي کرد و توي جنگل 🌳🌳🌳دور مي زدند. يک روز لاکي🐢 جون به نازنازي گفت دوست داري بريم دريا!!! نازنازي گفت من مي ترسم نه نه نه!!! اما لاکي🐢 جون بهش گفت نترس من تو رو روي لاکم سوار مي کنم تا توي آب نري. فقط بيا دريا را ببينيم. نازنازي هم قبول کرد چون مي دونست که لاکي 🐢جون حرف الکي نمي زنه. خلاصه قبول کرد با هم به دريا رفتن. هنوز چند قدمي دور نشده بودن که ناگهان يک موج هر دوي اون ها را پرت کرد توي آب!!! نازنازي اولش خيلي ترسيده بود اما کم کم متوجه شد که مي تونه به راحتي توي آب شنا کنه و بي خودي مي ترسيده. همين طور که شنا مي کرد يک کم هم از علف هاي دريا را به خودش ماليد و ديد که واقعاً اون خوب شده. خلاصه نازنازي ما خوبه خوبه خوب شده بود. وقتي آقا و خانم اسب آبي 🦛متوجه شدند خيلي خوشحال شدن و همه حيوون هاي جنگل🌳🌳 را دعوت کردن تا توي جشن شرکت کنن اون جشن، جشن خيلي خوبي شد و خيلي به حيوون هاي جزيره خوش گذشت. قصه ما به سر رسيد امیدواریم کلاغه به خونش رسیده باشه . 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
پری کوچولو - @mer30tv.mp3
4.2M
پری کوچولو 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱🥱 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ مناسب کودکان ۵ سال به بالا 〰〰〰〰〰〰〰 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی با دور ریزها 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱ترتیل سوره ی مبارکه ی فجر🌱 🍃باهم گوش کنیم و تکرار کنیم😊 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
پیشی حرف مامانو یادت نره - @mer30tv.mp3
3.74M
پیشی حرف مامانو یادت نره 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یاصاحب الزمان عج
روضه _شهادت امام محمد باقر علیه السلام _ حاج میثم مطیعی.mp3
4.84M
🔻روضه و مرثیه🔻 🔶روضه جانسوز امام باقر علیه السلام علیه السلام ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈  🔖 به بگذارید👇 ╭═⊰🍃📚🍃⊱━╮ http://eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53 ╰═⊰🍃📚🍃⊱━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خانم خوشگلی ای جونم😍 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی کاربردی درست کنیم فرقی نمیکنه چند سالت باشه اینجا عاشق کاردستی میشی ✂️ 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
265-DerakhteAliKochoolo-www.MaryamNashiba.Com.mp3
6.83M
💠 درخت علی کوچولو 🔻موضوع: مراقبت از سلامتی 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنظیماتش ریخته به هم😁😁😘 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
265-DerakhteAliKochoolo-www.MaryamNashiba.Com.mp3
6.83M
💠 درخت علی کوچولو 🔻موضوع: مراقبت از سلامتی 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 🤱قصه /به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3354329393C5d99099e35 ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا