#تاریخ_صدر_اسلام
#بخش_ششم
🛑تذکر: (حتما #بخش_پنجم خوانده شود)
💠#تخریب_چهره_پیامبر_اسلام
1⃣روزی نزد #هشام_بن_عبد_الملك، خلیفه اموی، رسول اکرم (ص) را ناسزا گفتند. هشام، ناسزاگویان را از این اقدام زشت باز نداشت.
2⃣خالد بن سلمه مخزومی، اشعاری در هجو پیامبر اکرم (ص) برای مروانیان سرود. صاحبان صحاح سته جز بخاری از وی روایت نقل کردهاند.
3⃣عمرو بن عاص که از سوی #معاویه، والى مصر بود، حاضر نشد يك نفر نصرانی را که به پیامبر اکرم (ص) ناسزا گفته بود، تازیانه بزند.
4⃣مطرف بن مغیره از معاویه نقل میکنند که وی پس از ذکر پادشاهی ابوبکر، عمر و عثمان و این که پس از مرگشان، نام آنها نیز از بین رفت؛ گفت: اما برادر هاشم! در هر روز پنج بار نام او را میبردند و میگویند: اشهد ان محمدا رسول الله! ای بی مادر! با این حال، چه چیزی برای ما میماند؟!
#به_خدای_سوگند!_از_پای_ننشینم_تا_آن_را_برای_همیشه_دفن_نکنم.
🔰#امویان برخوردهای کینهتوزانهای با سنت و سیره رسول خدا (ص) در پیش گرفتند.
در این جا به نمونههایی از جایگاه سنت پیامبر (ص) نزد این خانواده پلید اشاره میکنیم:
1⃣ابو درداء به معاویه اعتراض کرد که رباخوار است و از ظرف طلا و نقره برای آشامیدن استفاده میکند. او در حرمت این کار، به گفتار رسول خدا (ص) استدلال کرد. معاویه پاسخ داد: من در این کار اشکالی نمیبینم.
2⃣عثمان بر خلاف سنت پیامبر (ص) نماز را در منی چهار رکعتی (تمام) خواند. يك بار که عثمان مریض بود، از علی (ع) درخواست کردند که نماز را اقامه کند. علی (ع) فرمود: نماز رسول خدا (ص) - دو رکعتی- را میخوانم. گفتند: نه، فقط نماز امیرالمؤمنين عثمان را.
#علی_(ع)_از_امامت_نماز_خودداری_نمود.
3⃣حجاج در خطبهای که در کوفه خواند. با تقبیح کسانی که قبر رسول خدا (ص) را در مدینه زیارت میکنند، گفت: مرگ بر آنان که در اطراف چوبها و استخوانهای پوسیده میگردند! چرا پیرامون کاخ اميرالمؤمنین، عبدالملك نمیگردند؟ مگر نمیدانند که خلیفه از پیامبر برتر است؟
4⃣همو به عبدالملک نوشت: ای امیر مومنان! خلفا منزلت بالاتری از پیامبران دارند!
5⃣خالد بن عبد الله قسری میگفت: به خدای سوگند؛ امیر مؤمنان نزد خداوند از پیامبرانش گرامیتر است.
6⃣عبدالله صیفی از هشام پرسید؛ یا امیرمومنان؛ آیا خليفة تو در میان خانوادهات، برتر و محبوبتر است یا فرستادهات؟ هشام پاسخ داد: خلیفهام در میان خانوادهام.
عبدالله گفت: پس تو خليفة خدا در روی زمین و در میان خلق خدایی و محمد، فرستاده خدا به سوی آنان. پس تو نزد خدا از او گرامیتری!
هشام این عقیده عبدالله را تکذیب نکرد؛ این چیزی شبیه کفر است.