🎤شیخ طوسی با استناد به روایتی میفرماید:
«هرگاه ماه نو وارد میشد، امام جواد (ع) در اوّلین روز آن، دو رکعت نماز میخواند،سپس صدقه میداد و بدین وسیله، تندرستى در همه آن ماه را میخرید».
💵صدقه ی اول ماه رو حتماً بدیم که دفع بلا بشه😌
#صدقه
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
دقیقاً از خستگی بعضی اوقات این طوری روی مبل خوابشون میبره😴
اعجوبه ی ما هم از خستگی روی مبل بدون اینکه متوجه بشه ......
بریم بیدارش کنیم که خواب موقع غروب اصلاً خوب نیست ❌❌❌
#بدونهفیلتر
#یهنکتهیهتوجه
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
باز هم از کارهای هنری دخترک آوردم براتون عکس امام خمینی رو به قاب تبدیل کرده که ببره مدرسه به دیوار کلاس بزنه👌
برای نوجوان ها ویژگی خستگی ناپذیر معنا نداره وای تا دلتون بخواد مدام میگن حوصلمون سر رفت که بیان سراغ کارهای هنری😉
#بدونهفیلتر
به وقت اذان مغرب🕌
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
رفقا حال و احوال چطوره؟؟😍
🌹داشتم حدیث شریف کساء را می خواندم و به معنی هاش هم نگاهکی می کردم🤓.....
اگه بتونیم #حدیثکساء رو درک کنیم به مقام با عظمت زهرای مرضیه پی می بریم👌
مادرمون واقعاً چه مقام عظمایی داشتن .....
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
kesa-۱.mp3
7.58M
#صوت_حدیث_کساء
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
واما رمان امشب ....
بریم بخونیم🙂
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
برای دلم #برگ۵ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 بالاخره رسیدیم به جایی که اتوبوس ها🚌 بودن و بچه ها مشغول غذا خوردن🍝. آقا
برای دلم
#برگ۶
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
چتونه دخترها؟!😠 خانم های دیگه خوابن...یه ذره آروم تر...
من یه چشم غره😒 بهش زدم
سمانه هم سریع گفت چشم چشم حواسمون نبود.
بعد از اینکه رفت پرسیدم:
-این زهرا خانمتون اصلا چیکاره هست؟
-ایشون مسول بسیج خواهرانه دیگه
-اااا...خوب به سلامتی
و تو دلم گفتم خوب به خاطر اینه که آقاسید به اسم صداش میکنه و کم کم چشمامو بستم تا یکم بخوابم.😴
بالاخره رسیدیم مشهد
اسکان ما تو یه حسینیه🏤 بود که طبقه پایین ما بودیم و طبقه بالا آقایون و وقتی که رسیدیم اقای فرمانده👮 شروع کرد به صحبت کردن برامون:
خوب عزیزان...اولین زیارت رو با هم دسته جمعی میریم و دفعه های بعد هرکی میخواد میتونه با دوستاش مشرف بشه فقط سر ساعت🕗 شام و ناهار حاضر باشین و ادرس هم خوب یاد بگیرین..
برگشتم سمت سمانه و گفتم :
-سمانه؟!
-جانم؟!
-همین؟!
-چی همین؟!
-اینجا باید بمونیم ما؟!
-اره دیگه حسینیه هست دیگه
-خسته نباشید واقعا. اخه اینم شد جا..این همه هتل🏩
-دیگه خواهر باما اومدی باید بسیجی باشی دیگه
-باشهه.
زمان اولین زیارتمون رسید. دیدم سمانه با یه چادر داره به سمتم میاد:
-این چیه سمی؟!
-وااا.. خو چادره دیگه!
-خوب چیکارش کنم من؟!
-بخورش خوب باید بزاری سرت
-برای چی؟!مگه مانتوم چشه؟!
-خوب حرم میریم بدون چادر نمیشه که
-اها...خوب همونجا میزارم دیگه
-حالا یه دور بزار ببینم اصلا اندازته؟!
چادر رو گرفتم و رفتم جلوی آینه.یکم شالمم جلو آوردم وچادرمو گذاشتم و تو اینه خودمو نگاه کردم و به سمانه گفتم:
. -خودمونیما...خشگل شدم😉
-آره عزیزم...خیلی خانم شدی.
-مگه قبلش آقا بودم ولی سمی...میگم با همین بریم..برای تفریحی هم بدنیست یه بار گذاشتنش.
-امان از دست تو بزار سرت که عادت کنی هی مثل الان نیوفته
-ولی خوب زرنگیا...چادر خوبه رو خودت برداشتی سُر سُری رو دادی به ما
-نه به جان تو... اصلا بیا عوض کنیم
-شوخی میکنم خوشگله..جدی نگیر..
-منم شوخی کردم والا..چادر خوبمو به کسی نمیدم که😬
حاضر شدیم و به سمت بیرون رفتیم و من دوست داشتم حالا که چادر گذاشتم آقاسید منو ببینه. هیچ حس عشقی نبود و فقط دوست داشتم ببینه که منم چادر گذاشتم و فک نکنه ما بلد نیستیم...
ولی دریغ که اصلا نگاهی به سمت خانمها نمیکرد.😑
ادامه دارد ...
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
بخوان دعای فرج را،
که صبح نزدیک است،
که شام خسته دلان،
مژده سحر دارد
#دعایفرج خوندیم🤲 با بچه ها و الان خواب هستن😴
منم شدیداً خوابم 🥱میاد ولی باید به کارهام برسم 🥴
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
#گلنرگس
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛