eitaa logo
افغانستان | سرزمین خراسان و سیستان🇦🇫
1هزار دنبال‌کننده
275 عکس
286 ویدیو
12 فایل
بلخی مزارشریف مزاری هرات آریانا بامیان کابلستان غزنی زابلستان جاغوری هیرمند قندوز بدخشان طالقان بغلان پروان سمنگان بلخاب سرپل جوزجان پنجشیر بهسودی اسد آباد قندهار فاریاب بادغیس زرنج نیمروز غرجستان غور اخبار افغانستان harfeto.timefriend.net/17273679091597
مشاهده در ایتا
دانلود
در تذکره‌ام، عاشق انسان بنویسید از نسل ابومسلم و ساسان بنویسید هویت هر دختر آزاده‌ی ما را تهمینه‌یی از مهد سمنگان بنویسید تا دختر شیراز کند جلوه‌ی دیگر دَور یخنش لعل بدخشان بنویسید ما را که به پهنای دو-سه کشور نوریم باشنده‌ی اصلیِ خراسان بنویسید هم‌طایفه‌ی رستم، و هم‌باور زردشت هم‌میهن فردوسی، از ایران بنویسید بر خاک گران‌گوهر من، بابت نامش صدبار اگر جان دهم، ارزان بنویسید هویت آزاده چنین ملت ما را عیب است برادر! اگر افغان بنویسید نجیب بارور @khurasano_sistan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن افغانستانیا میخوان ایران رو بگیرن یا ممکنه شورش کنن!! پاسخ رو در کلیپ بالا ببینید 👆👆 ضمنا این بندگان خدا معمولا مشاغلی رو انجام میدن که ایرانیا انجام نمیدن. راستی، ایرانیهایی که خودشون مهاجرت میکنن به ترکیه یا کشورهای اروپایی اگر برخوردی باهاشون بشه چه حالی پیدا میکنن؟! مهاجرت ما به خارج خوبه ولی مهاجرت خارجیا به ایران بد؟! اگر مهاجرت بده چرا خیلی از همونایی که ضد مهمانان افغانستانی ما هستن خودشون عشق خارجن؟!
(قسمت اول) 🔖 در قسمت های قبل با جغرافیای طبیعی و انسانی افغانستان و همچنین با مرزها، جمعیت، نژاد و قوم پشتون ها آشنا شدیم؛ تاجیک ها 🔖 تاجیک ها باسابقه ترین قوم یا مردم ساکن در سرزمین افغانستان و از سکنه اصلی و اولیه آن هستند. تاریخ اسکان آن ها در این سرزمین به گذشته های خیلی دور برمی گردد و به احتمال خیلی زیاد ساکنان بومی کشور هستند. تاجیک ها از نژاد آریایی بودند و اجداد آن ها را بعضی از اقوام و گروه های آریایی چون تخاری ها، خوارزمی ها و پیش از آن سغدی ها و باختریان تشکیل می دادند. به لحاظ موقعیت و تعداد قومی، تاجیک ها دومین گروه قومی افغانستان بعد از پشتون ها محسوب می شوند. آنان در سراسر افغانستان پراکنده اند؛ ولی در کوهستان (شمال کابل)، کابل و اطراف آن، پنجشیر، اطراف آمودریای علیا، بدخشان، هرات، غزنی و غور تمرکز بیشتری دارند. تاجیک ها علاوه بر افغانستان در کشور تاجیکستان، در کشورهای ازبکستان ( به ویژه در سمرقند و بخارا )، چین ( به ویژه در ناحیه سریکول سین کیانگ )، ایران (سیستان، بلوچستان، خراسان، یزد، کرمان و ... )، پاکستان و ... زندگی می کنند و دقیقاً نمی توان محدوده سرزمینی مشخصی را برای آنان تعیین کرد. پیش از ورود ترکان به آسیای مرکزی، تاجیک ها ساکنان اصلی آسیای مرکزی و شمال افغانستان بودند. بر اثر هجوم اقوام ترک از شمال و تسخیر شدن سرزمین و اراضی آنان، به تدریج به عقب رانده شدند و در مناطق کوهستانی و دسترس ناپذیرتر مانند بدخشان، پامیر و هندوکش ساکن شدند. ادامه دارد.... کتاب جامعه و فرهنگ افغانستان/ ص ۷۲ @Khurasano_sistan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 نیمروز ولایت سیاه بادها در افغانستان نیمروز در قسمت غرب افغانستان و در همسایگی با ایران و پاکستان قرار دارد و ولایت های هلمند و فراه در دو طرف دیگر آن واقع شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ما برای سازمان ملل مهم نیستیم! 🔹 نامه زیبا و مملو از احساس یک‌ کودک فلسطینی به کودکان افغانستانی/ شنیده‌ام از جنگ رها شده‌اید، الهی شکر...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ارزگان، ولایت مهربانی ارزگان یکی از ۳۴ ولایت افغانستان به مرکزیت شهر ترین‌کوت می‌باشد و از ولایات مرکزی افغانستان به‌شمار می‌رود. بر اساس احصائیه سال ۱۳۹۹ ولایت ارزگان ۴۳۶٬۰۷۹ نفر جمعیت، و ۱۱٬۴۷۳٫۷ کیلومتر مربع پهناوری دارد. اکثریت جمعیت این ولایت را پشتون‌ها و هزاره‌ها تشکیل می‌دهند و در کنار آن اقلیتی از تاجیک‌ها نیز سکونت دارند. کوه‌های ولایت ارزگان را بند خاکباد، شیروغر، توس، کافرجر و نیلو تشکیل می‌دهد که ارتفاع آن به ۴٬۸۰۳ متر از سطح دریا می‌رسد. دریای‌ اصلی ارزگان هیرمند است که از وسط ارزگان می‌گذرد و تیری‌رود که معاون آن است از شهر ترین‌کوت می‌گذرد.
⭕️ شهید آیت الله شیخ محمد ناصر فیاضی(ره) مرور کوتاه و گذرا بر زندگی پربار شهید آیت الله شیخ محمد ناصر فیاضی (ره) که بسان نور در عصر و زمان خویش تابید و بر جامعه تاریک زمانه، روشنی افگند، او ابرمردی از تبار صالحان و پاکان بود و مصداق کامل حدیث شریف «العلما ورثة الانبیاء» در دوران که جهل و نادانی بیداد می‌کرد و اطلاعات دینی مردم در سطح پایین قرار داشت او فعالانه و بی وقفه کوشید تا این خلا را پرکند و به ترویج و تعمیق باورهای دینی در میان مردم پرداخت و برای مردم خویش و مناطق دور دست سفر نمود تا از وجود با برکتش دیگران نیز بهره مند گردند. آیت الله شیخ محمد ناصر فیاضی(ره) از ولایت غزنی، ولسوالی ناهور از منطقه علا الدینی، فرزند مرحوم حاج شیخ محمدمحسن(ره) از خدمتگذاران مکتب اسلام و از شایستگان راد مرد و از عارفان واصل الی الله بود.شهید والامقام آیت الله فیاضی(ره) درس خواندن را در محضر پدر بزرگوارش و علمای منطقه آغاز و تلمذ نمودند بعد از آن مراحل عازم مشهد مقدس شده و در جوار بارگاه ثامن الحجج(ع) درس‌های سطوح عالیه، از قبیل منظومه سبزواری، کفایتین را در مشهد فرا گرفته بودند. بعد از طی این مراحل ظرف سه سال در مشهد و بعد عازم حوزه علمیه نجف اشرف شده، از خرمن دانش علما و مراجع تقلید خوشه ها چیدند .این عالم وارسته در فقه و اصول مجتهد مسلم بود و جواز اجتهاد را از دست مبارک آیت الله العظمی خویی رضوان الله تعالی دریافت کرد. او بعد از اتمام درس به وطن بازگشته و مشغول تدریس در زادگاهش گردید و در سال اول با اینکه مدرسه‌ای در آن منطقه وجود نداشت ولی طلاب زیادی برای کسب علم از محضر ایشان استفاده می‌کردند و شهید آیت الله فیاضی(ره) به وکالت حضرت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره) شروع به تخمیس اموال مردم نمودند، خمس مال مردم را محاسبه و به فقرا و سادات تقسیم و سهم مبارک امام(ع) را به نجف اشرف خدمت آیت الله اصفهانی می‌فرستادند. آیت الله فیاضی(ره) سال بعد شروع به ساختن مکان های دینی و مذهبی نمودند؛ مدرسه علمیه در ولسوالی ناهور و چندین تا مسجد و حسینه در منطقه مختلف ناهور با کمک مردم متدین منطقه تاسیس و تشنگان علم و دانش از مناطق مختلف جهت بهره‌گیری از خرمن علم جناب شهید آیت الله فیاضی از محضر مبارک ایشان از ادبیات، منظومه تا کفایة الاصول خوشه‌چین علم و دانش او بودند. شهید آیت الله شیخ ناصر فیاضی(ره) در ایام محرم به ترکستان سرپل می‌رفت و در شاه چنار سرپل مزار شریف مدرسه علمیه تاسیس نمودند و چندین تا حسینه و آنجا مجلس سخنرانی و روضه خوانی برپا می‌نمود و مردم خیراندیش به گرمی از او استقبال می‌نمودند. از ایشان علاوه برمنبر و تبلیغ دینی و تدریس و تربیت شاگردان فراوانی، آثار قلمی نیز به یادگار گذاشته و از جمله شش جلد شرح کفایة الاصول نوشته شده ولی تا هنوز از بی بضاعتی به چاپ نرسیده است. آیت الله فیاضی(ره) بعد از کودتای کمونیستی فعالیت های انقلابی اش را افزایش داد و در خطابه های عالمانه و آتشین خود خطر کمونیست را به مردم اعلان می نمودند. در زمستان 1357خورشیدی عازم کابل گردیده و با علمای بزرگ و مطرح کابل ملاقات داشتند و یکی از شب‌ها سرد کابل در تاریخ ۶/ ۲/ ۱۳۵۸ در حال که مشغول زمینه سازی اعتراض مردمی برای نابودی کمونیست ها بود؛ با نفوذ یک استخباراتی به داخل تشکیلات قریب به اتفاق، همه ی اعضاء مهم، دستگیر می شوند که هیچ گونه اطلاعات موثقی در این زمینه از حیات و یا شهادتشان وجود نداشت تا اینکه پلیس هلند در جریان در خواست پناهندگی فردی متوجه می شود که او یکی از مهره های مهم دستگاه خاد بوده است و در طول ریاست خود جنایات بی شماری مرتکب شده است. فهرستی منتشر می شود که نشان می دهد جلادان کمونیست حدود پنچ هزاران از بی گناهان مظلوم را کمتر از یک سال فقط در کابل به شهادت رسانده آند.در میان نام آن ملکوتیان نام نیکوی علما از جمله شهید والامقام حضرت آیت الله حاج شیخ محمد ناصر فیاضی (ره) مشاهده می شود. روح مقدس و ملکوتی همه شهدای عزیزمان افغانستان شاد و قرین رحمت الهی. @KHURASANO_SISTAN
پرسید ز من دوش رفیقی، ز کجایی؟ گفتم: بشرم، لیک ملل می‌نشناسم؛ گفتا که تو از قلهٔ بلخابی و گفتم: با قلهٔ توحید، قلل می‌نشناسم.! «علامه شهید بلخی». در تجلیل از مقام شکوهمند شهید راه وحدت و دانایی، متفکر قله‌اندیش، علامه سید اسماعیل بلخی (ره) و اعلان همبستگی با جبهه مقاوت اسلامی در سرزمین فلسطین اشغالی و ابراز همدردی و غم‌شریکی با خانواده‌های حادثه‌دیدگان زلزله اندوهبار شهر هرات باستان، نهادها و مجامع علمی- فرهنگی مهاجرین مقیم شهر مقدس قم با حضور شخصیت‌های برجسته علمی کشور، علما، طلاب، دانشجویان و مردم شهیدپرور و پر افتخار افغانستانی و تشریف‌آوری یادگار علامه شهید «سناتور صدیقه بلخی»، همایشی تحت عنوان «وحدت اسلامی در اندیشه علامه بلخی» برگزار می‌نمایند. در این شرایط حساس و پرحادثه، حضور پرشور و گرم شما مردم، ندای لبیک به مستضعفان جهان اسلام و ادای دین به ساحت قدسی شهیدان و مجاهدان راه بیداری ملی و اسلامی به ویژه شهید علامه بلخی (ره) خواهد بود! ستاد برگزاری همایش وحدت اسلامی در اندیشه علامه شهید بلخی (ره). مکان برگزاری همایش وحدت اسلامی در اندیشه علامه بلخی : قم ، میدان جهاد ، مجتمع آموزش عالی امام خمینی زمان : پنج شنبه 1402/7/20 از ساعت 9:30 الی 12
⭕️ زندگینامه مختصری از علامه فیض کاتب هزاره(ره) علامه کاتب در سال ۱۲۷۹ قمری در دهکده ای به نام(زردسنگ) از توابع قره باغ غزنی، چشم به جهان گشود و تحصیلات اولیه را درهمان زادگاه خویش فراگرفت و سپس راهی نجف اشرف گردید و چندی در آن مرکز علمی به تحصیل پرداخت و مدتی در هند آن وقت، در شهرهای لاهور و پیشاور مشغول به تحصیل شد ونیز مدت کوتاهی در قندهار نزد علمای اهل سنت تحصیل نموده است، اما بیشتر معلومات او در سایه مطالعات دوام داری است که در کتابخانه های: عراق، ایران، هند و افغانستان انجام داده است و در ضمن گردش در کشورهای مذکور با فرهنگها و ملیتهای مختلف و همچنین به زبانهای: عربی ، انگلیسی، اردو و پشتو آشنا شد ه است. ایشان وقتی به وطن مراجعت میکند در شهر کابل سکونت اختیار کرده و به نویسندگی می پردازد. وبدین طریق حدود ۵۰ سال از عمر گرانبهای ایشان در خدمت علم و فرهنگ میگذرد و کتابهای ارزشمندی به یادگار می گذارد. علامه کاتب مدتی عضوی دارالتألیف وزارت معارف امانیه بود و در عین حال به تدریس تاریخ و ادبیات در لیسه حبیبیه می پرداخت واز طرف دیگر کتب درسی مدارس جدیده را تصحیح میکرد. علامه کاتب(ره) در چندین رشته از علوم متداول زمان خویش، مخصوصا در رشته های: حکمت، کلام، تاریخ، ادبیات عربی، فقه، اصول، منطق، لغت، هیت و نجوم، حساب و جبر، جغرافیاو..مهارت داشت.و این چیزیست که علامه کاتب شناسان به آن اعتراف دارند. پروفیسور ای .م.ریسنر روسی که علامه کاتب را درسال 1919 میلادی از نزدیک در کابل دیده است و تحت تأثیر دانش ایشان قرار گرفته، طی مقاله مفصلی می نویسد:( ملافیض محمد کاتب از تبار هزاره در کابل به مثابه دانشمند علوم اساسی شریعت و همچنان ستارهء شناسی شناخته می شدو پیشگویی با ((جفر)) را به اونسبت می دادند. او به برکت تبحر داشتن، سیمای منحصر به فرد و جهانگرد سرزمینهای دور و شخص خارق العاده کشور گردید ونه تنها تخصص مرموز ستاره شناسی بدومنسوب میگردید، بلکه او را به داشتن ارتباط با نیروی ماوراء الطبیعی متهم نموده بودند.) مجله غرجستان شماره ۱۳ص ۵۵الی۶۴. علامه ملا فیض محمد کاتب حقیقتا نویسنده ایست پرکار، آگاه و متعهد و مورخی است پرتلاش و امین و دقیق النظر و با آنکه در نوشته هایش از حقوق ضعفا دفاع کرده است اما واقعیت از همه چیز بیشتر برای ایشان مهم است و تاریخ را بی غرضانه می نویسد وحتی ازثبت جزئیات هم چشم پوشی نمی کند و به حق ایشان را(بیهقی)) زمانش لقب داده اند و هرکس سراج التواریخ را خوانده باشد میداند که ایشان چه خدمت بزرگی انجام داده است. علامه کاتب هزاره اندیشمندیست که نگاهش به افقهای دور وبه چند قرن آینده افغانستان دوخته شده است، ایشان میداند که درد اصلی ملت از بی دانشی و تبعیض و بی قانونی نشأت میگرد و در مان آن را در همگانی شدن دانش و احیاء قانون میداند و به سهم خویش تلاش میکند که مردم را با دانش آشتی دهدو یک تنه به جنگ جهل و ظلمت میرود و در ورق به ورق کتابهایش با استبدادو وحشیگری می رزمد و حکام جور و جهل را برای ابد رسوا میکند و شاید هیچ نویسنده ای به انداره او در این کار توفیق نیافته باشد. پروفیسور مریم هارونوا میگوید: امروزه هیچ مورخ افغانستان شناس بدون مراجعه به کتب ملا فیض محمد هزاره نمی تواند اثر خویش را یک اثر جدی و تحقیقی محسوب نماید.سیمنار بین المللی کاتب،چاپ کابل، ص۴۷ علامه در کنار بقیه هنر هایش، فقیهی است صاحب نظر که آثاری مانند اتحاد نظر مجتهدین و فقرات شرعیه نوشته است و امان الله خان به فتوای ایشان نظام بردگی را در افغانستان لغو کرد و در اثر لغو آن عده زیاد ی از اسرای مظلوم از مردم هزاره، تعدادی از بدخشانی ها و نورستانی ها از بردگی نجات یافتند. علامه کاتب مردی است آزادیخواه و آگاه به مسایل سیاسی و آگاه از آوضاع جهان. علامه کاتب در لویه جرگه پغمان حضور داشته است و آزادی عقیده و مذهب دفاع کرده و خواستار به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع می شود و استدلال میکند که اگر تشیع رسمیت یابد به نفع کشور وبه مثابه ختم اختلافات و نزاعهای بی حاصل مذهبی است. وحتی شخص امان الله نظر ملا را تأیید میکند اما عده ای متعصبین، سخت به مخالفت بر می خیزندو امان الله خان مجبور می شود که ملا فیض محمد کاتب(ره) را موقتا در پغمان زندانی کند و شبانه ایشان را به غزنی می فرستد تا تشنج فرومی نشیند. علامه کاتب انسانی است خود ساخته که در تاریک ترین دوران تاریخی کشور ظهور کرد و آثار ارزشمند از خود به یادگار گذاشت: ۱ تحفة الحبیب در۳ جلد. ۲سراج التواریخ این کتاب در اصل ۵ جلد بوده که ۳جلد آن چاپ شده و جلد۴و۵ آن مفقود است. ۳ تاریخ حکمای متقدم، در سال ۱۳۰۳ شمسی بعنوان کتاب درسی در کابل چاپ شده است.۴ تاریخ عصر امانیه ۵ تذکرة الانقلاب، که در مسکو بچاپ رسیده است۶ رساله/ ۷فقرات شرعیه در مسایل فقهی و اسلامی/ ۸ شرح اصول دین و... @KHURASANO_SISTAN
⭕️ خاستگاه نان بربری به گزارش ایسنا، صفحه این گروه در توضیحی درباره «نان بربری» آورده است: «گروهی از مهاجران افغان در سال‌های ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۸ هـ‌ ق، از بربرستان یا هزاره‌جات به شرق ایران کوچ کردند و به «بربر» و «بربری» معروف شدند.  در ۱۳۱۶هـ ش نام آن‌ها را به «خاوری»(منسوب به خاور یا خراسان)تغییر دادند. آن‌ها نان بربری را، که «پنجه‌کَش» می‌گویند، به ایرانیان معرفی کردند که اوایل فقط خودشان و آن هم در خراسان و در تنور زمینی می‌پختند که طعم آن کمی تلخ می‌نمود. رواج بربری در تهران در اواخر قاجار نیز توسط همین‌ها بود. در خاطرات مونس‌الدوله می‌خوانیم: «پشت عمارت مسعودیه یک محله و یک تکیه بود که آن‌جا را سر تخت بربری‌ها می‌گفتند. یک سر این محله توی خیابان اکباتان امروز - خیابان باغ‌وحش آن روزها- و یک سرش توی خیابان چراغ‌برق بود. بیشتر اهل این محله «بربری» بودند و زن‌هاشان نان بربری می‌پختند و مردهاشان می‌فروختند».  منبع: وبگاه دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی؛ خاطرات مونس‌الدوله؛ تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم (جعفر شهری)؛ تاریخ نان در ایران (ویلِم فلور).  ✅ @KHURASANO_SISTAN