.
🌷 #شهید_مدافع_سلامت تا اخرین نفس پزشک عمومی بیمارستان شهدای پاکدشت بود که در حین خدمت پس از ابتلا
🌷
#شهید_علی_خلیلی شهید احیای حیا
علی خلیلی، طلبه جوانی که به خاطر #نهی_از_منکر در جریانی در 25 تیر سال 90 در یکی از محلات شرق تهران به وسیله سلاح سرد زخمی شده بود پس از 32 ماه تحمل جراحات وارده، سوم فروردین امسال دعوت حق را لبیک گفت و در قطعه 24 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
#ما_ملت_شهادتیم
جزئیات رو در پست بعد بخونید😊
🍃🌸 @khybariha
.
🌷 #شهید_علی_خلیلی شهید احیای حیا علی خلیلی، طلبه جوانی که به خاطر #نهی_از_منکر در جریانی در 25 تیر
جزئیات را از زبان خود شهید بخوانید:
نیمه شعبان دو سال پیش به نظرم ساعت دوازده شب بود که میخواستیم دو نفر از دوستانم را به خانهشان در خاک سفید برسانم که دیدیم پنج،
شش نفر در حال اذیت دو خانم هستند و به زور میخواستند وی را سوار ماشین کنند.
دوستان من به دلیل پایین بودن سنشان جلو نرفتند اما من به آن افراد تذکر دادم و گلاویز شدیم و یکباره چاقویی که نمیدانم از کدام سو، نثار ما شد.
#شهید_خلیلی با بیان اینکه چاقو به ناحیه گردنم و شاهرگ خورده بود، اظهار کرد:
من همان جا افتادم و آن افراد نیز فرار کردند اما یکی از همراهان من که موتور سواری بلد بود آنها را دنبال کرد و شماره پلاکشان را برداشت.
دوستان من را به بیست و شش بیمارستان دیگر هم بردند اما هیچ بیمارستانی من را به دلیل اینکه حالم وخیم بود پذیرش نمیکرد تا اینکه بالاخره ساعت پنج در بیمارستان عرفان عملم کردند.
وی معتقد است که اسم کارش را امر به معروف نمیگذارد بلکه آن اقدام را دفاع از ناموس میداند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است.
شهید خلیلی در پایان با تاکید بر اینکه جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، خاطرنشان کرد: من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی امید ندوخته بودم به خاطر لبخند آقا رفتم و دفاع کردم."
#ما_ملت_شهادتیم
#شهید_امر_به_معروف
🍃🌸 @khybariha
.
جزئیات را از زبان خود شهید بخوانید: نیمه شعبان دو سال پیش به نظرم ساعت دوازده شب بود که میخواستیم
✉️ نامه شهید خلیلی به رهبر انقلاب: 💌من فدای غربتت آقاجان
خلیلی پیش از شهادت در قسمتی از نامه ای که به رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشته بود آورده بود: آقاجان! به خدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمی کند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟ رهبرم! جان من و هزاران چون من فدای غربتت.
#ما_ملت_شهادتیم
#شهید_امر_به_معروف
#شهید_علی_خلیلی
🍃🌸 @khybariha
شماهم مثل من به پست های #ما_ملت_شهادتیم علاقه دارین؟؟؟
اگه دوست دارید از اول بخونید و با شهدایی که هرکدوم به طریق مختلفی در راه خدا جهاد کردند، آشنا بشید
هشتگ #ما_ملت_شهادتیم رو سرچ کنید😉
#هنوز_هم_راه_شهادت_باز_است
.
#قسمت_چهل_و_یکم 🦋 یکی از خصوصیات مهم دیگر علی اقا این بود که به ابزار مادی دنیا دل بستگی نداشت.
#قسمت_چهل_و_دوم 🦋
گفتم :« شیما ، اسم خواهر رضاعی حضرت محمد(ص) است .»
وقتی این را شنید ،خیلی خوشحال شد ؛ انگار تمام دنیا را به او داده اند.
بی اندازه به ائمه اطهار و نام گزینی دینی اعتقاد داشت .
در همین روز ها بود که هنگام افطار، علی اقا دو سه لقمه غذا بیشتر نخورد .
این درست همان روز هایی بود که #خدا به ما فرزندی عطا کرده بود .
گفتم :« علی اقا چرا غذا نخوردی ؟!»
بعد بلند شدم و یک کمپوت برایش آوردم .
اول که قبول نمیکرد .
وقتی هم قبول کرد ، گفت :« به یک شرط ؟ »
گفتم «چه شرطی ؟!؟»
قران را که در دستش بود ، به طرف من گرفت و گفت :« به شرط اینکه همین حالا از این قرآن بخواهی که اگر من به #جبهه رفتم ، دیگر برنگردم و خدا #شهادت را نصیبم کند.»
خیلی گریه کردم و گفتم :« علی آقا، این چه حرفی است میزنی ؟!»
گفت:« شما تازه فارغ شده اید و هر چه از خدا بخواهید ، به شما میدهد. پس دعا کنید .»
آنقدر مرا قسم داد و رها نکرد تا که از پاکی و معصومیت او حالم منقلب شد و گفتم :« خدایا هر چه این جوان آرزو دارد ، به او عطا کن....»
دختر پانزده روزه من تازه پا به چهار ماهگی گذاشته بود که خداوند آرزوی او را مستجاب کرد .
و من هنوز هم به آن روزهای تلخ و شیرین زندگی فکر میکنم به شبی که قرار بود من با همسرم پیمان ازدواج ببندم ،به من گفت : خواهرم از این ساعت که پیمان ازدواج می بندی ، باید سعی کنی مثل حضرت فاطمه(س) باشی .
🍃🌸 @khybariha
بابا خودت گفتے شبیہ مادرم باش
من مثل زهرا مادرت آزار دیدم
یک لحظہ یادم رفت اسم من رقیہ است
سیلے ڪہ خوردم عمه را هم تار دیدم
°•
#بےبے_رقیہﷺ 🖤
🍃🌸 @khybariha
.
بابا خودت گفتے شبیہ مادرم باش من مثل زهرا مادرت آزار دیدم یک لحظہ یادم رفت اسم من رقیہ است سیلے ڪہ
°•
حتے وضو گرفتن من دردسر شده
دستم بہ هرڪجا بڪشم زخم مےشود...
♡♡♡
این شهر گرچه شلوغ است ولی باور کن
آنچنان جای تو خالیست صدا میپیچد...
#شروع_صبحمون_با_یاد_آقامون
#اللهمعجللولیڪالفرج
🍃🌸 @khybariha
📌 #خاطره_ازحمیدآقا❣
هر وقت از سوریه تماس میگرفتن، میخندیدن و میگفتن از تمام وسایلی
ڪه برام گذاشتین فقط قرآن به ڪارم میاد
قرآن مدام تو جیبش بود و آن را
می خواند، در هنگام رفتنش هم یه قرآن تو جیبی با معنی براش گذاشتم چون عادت داشت قرآن رو با معنی بخونه.
راوی همسر #شهید_حمید_سیاهڪالی_مرادی🌷
#چقدر_از_قرآن_فاصله_گرفتیم؟
🍃🌸 @khybariha
#عاشقانہاےباخدا 💞
-یه بنده خدایے میگفت:
خدایا ماࢪو ببخش🤲🏻📿
ڪه تویِ انجام ڪار خوب
یا جــار زدیم!
یا جــا زدیم ... :)🌱😔
+حواستو جمع ڪن رفیق..♥️
🍃🌸 @khybariha