.
#پارت_صد_و_سیزدهم 🦋 ((عروج)) #محمد_رضا_کاظمی را آوردم و کنار محمّد حسین قرار دادم. دو نفری دست
#پارت_صد_و_چهاردهم 🦋
((بچّه های آشنا))
در بیمارستان #اهواز زیاد ما را نگه نداشتند.
فقط یک معاینه ساده و یک سری اقدامات درمانی اولّیه را انجام دادند، بعد همه را به فرودگاه فرستادند.
من از روی صداها فهمیدم که همۂ بچه ها آشنا هستند.
توی مسیر، یکی آه و ناله می کرد و دیگری ذکر می گفت و یکی صحبت می کرد.
خلاصه خیلی طول کشید تا ما به فرودگاه رسیدیم، اما آنجا زیاد معطّل نشدیم و مارا به سرعت سوار هواپیما کردند و به تهران فرستادند.
♦️به روایت از"حاج اکبر رضایی"
((بیمارستان خاتم الانبیا))
معمولاً اگر خبری از #محمّد_حسین
می شد و یا اتفاقی برایش می افتاد، به من می گفتند.
دوستانش اطّلاعات دادند که محمّدحسین #شیمیایی شده و اکنون در بیمارستان خاتم الانبیا تهران بستری است.
من قضیه را برای داداش تعریف کردم.
او هم این خبر را با مقدمه چینی، طوری که مادر اذیت نشود ،
به آن ها اطلاع داد و قرار شد همان روز من به همراه پدر، مادر و برادرم، محمّدشریف، به طرف تهران حرکت کنیم.
♦️به روایت از "محمّدعلی یوسف الهی"
•• ↷ #ʝøɪɴ ↯🍃🌱
@khybariha