eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میزبان تو می‌شود ملکوت؟ یا ملائک در آستان توأند؟ لحظه‌ای که قنوت می‌گیری همه‌ی شهر میهمان توأند چتر این‌ رحمت الهی را بر سر اهل شهر گستردی با تو همسایه‌ها چه خوش‌بختند همه را یک به یک دعا کردی ماکه همسایه‌ی تو نه... اما از ازل زیر سایه‌ات هستیم در هیاهوی روز محشر هم به نخ چادر تو دل بستیم درس عشق است، درس زندگی است بین خانه صفا و سادگی‌ات چه دفاع مقدسی شده است در دل جبهه ایستادگی‌ات بهتر از این کدام تقدیر است؟ در دفاع از علی شهید شدن باب شد بعد از آن حماسه‌ی تو در رکاب ولی شهید شدن نام زهرا میان معرکه‌ها نقش سربند حاج قاسم‌هاست دل سردار ما سرای علی خانه‌اش وقف روضه‌ی زهراست سال‌ها بود بانی روضه حال بر سفره‌ی تو مهمان است حاج قاسم که مرد میدان بود حاج قاسم که مرد میدان است تو علمدار عزت و غیرت کوثری.. کوثری و بی مانند تو شب قدر عالمی زهرا حیف! قدر تو را ندانستند ما از آن قدر ناشناسی‌ها ما از این زخم‌ها عزاداریم با در خانه‌ی تو می‌سوزیم با در خانه‌ی تو می‌باریم آه! بر غربتت شهادت داد ریسمان... شعله... میخ... در... دیوار سر به دیوار غم گذاشت علی تکیه داده‌ست کوه بر دیوار گوشه‌ای بچه‌های تو گریان روضه برپاست کنج خانه‌ی تو در دل آسمان چه غوغایی‌ست وقت تشییع مخفیانه‌ی تو آه... همراه یاس پرپر خود باغبان را علی به خاک سپرد مثل گنجی که می‌شود پنهان آسمان را علی به خاک سپرد ✍️ و
یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللّهُ الَّذی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ آنکه خوانده خداش مُمتَحَنَش چل نفر خسته‌اند از زدنش لگد دومی به پهلو خورد آه از ضربه‌ی کمرشکنش مقتل آورده است: مادر سوخت عالم آتش گرفت از این سخنش فاطمه بین شعله، گیر افتاد چنگ انداخت "در" به پیرهنش بی پناه است جان‌پناه علی میخ رفته به جنگ تن به تنش غرق خون است باغ سبزِ نبی له شده زیر چکمه‌ها چمنش فاطمه زیر دست و پا... کوشید نام حیدر نیفتد از دهنش وسط کوچه گوشواره شکست... این بلا را که دیده جز حسنش؟! به عیادت نیامده اَحَدی اُف به همسایه‌ها... به مرد و زنش خیره به خونِ بستر است حسین کُشته ما را نگاهِ بی کفنش :: دوره‌اش می‌کنند در گودال تک و تنها...به دور از وطنش نوکِ مسمار می‌شود نیزه... وای از وضعِ درهم بدنش ✍️
آن شب میان هاله‌ای از ابر و دود رفت روشن‌ترین ستارهٔ صبح وجود رفت آن شب صدای گریهٔ باران بلند بود بر شانه‌های زخمی دریا، چو رود رفت روشن‌تر از زلالی نور آمد و چه حیف با چند یادگاری سرخ و کبود رفت بال و پری پس از شب طوفان نمانده بود! آخر چگونه نیمهٔ شب پر گشود، رفت؟ رحمی به قبر خاکی او هم نمی‌کنند این شد که مخفیانه و بی یادبود رفت مولا خوشی ندیده پس از او از این جهان می‌گفت بعد فاطمه‌ام هر چه بود رفت هرشب کنار تربت او ياس کوچکش دم می‌گرفت: مادر خوبم چه زود رفت ✍️
از آنچه در دو جهان هست، بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود، جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سَر علی به سلامت! چه باک از این سردرد محبت ولی‌الله دردسر دارد کسی که شهر سر سفره‌ی قنوتش بود چگونه دست به نفرینِ قوم بردارد؟! صدا زد: «اَشهَدُ اَنَّ عَلی وَلی‌ُالله» ولی دریغ! که این شهر، گوشِ کر دارد... کنیز بیتِ علی، خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بِنِگر فکر سیم و زر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد... بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد... بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد... دهان تیغِ دو دم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد: سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد اگر خمیده علی، از نماز آیات است در آسمان غمش هاله بر قمر دارد شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه، اُلفت دیرینه با سحر دارد میانِ شعله دعایش ظهور مهدی بود که آهِ سوختگان بیشتر اثر دارد ✍️
اَلا انسیةالحورا! اَلا خیرالنسا! زهرا بخوانم با کدامین یا چه بنویسم تو را؟ زهرا! نه تنها حمد و توحیدی و والعصری و والشمسی تویی تو کوثر و تطهیر و فجر و إنّما، زهرا! تویی که چادرت چون سایه‌ای روی سر دنیاست -چرا پوشیده می‌گویم؟- تویی نور خدا! زهرا خوشا بر تو! محمد از نگاهت وام می‌گیرد علی با دیدنت آرام می‌گیرد، خوشا زهرا! چه می‌شد لایق "الجار ثم الدارِ" تو باشیم که ما بسیار محتاجیم "الغوثِ" تو را زهرا نیاوردیم ما هیزم، نخندیدیم بر اشکت دعایی کن برای ما! الا روح دعا زهرا * * نبوده روضه‌هایی بازتر از آن درِ بسته نبوده کربلایی مثل داغ کوچه‌ها زهرا علی می‌گفت: حالا که جهان قهر است با حیدر تو هم کم‌صحبتی با من! چرا زهرا؟ چرا زهرا؟ * * گره بسیار و ره دشوار؛ باکی و هلاکی نیست که هم مشکل‌گشا زهراست و هم رهنما زهرا نه... تشبیه رسایی نیست: ما و خاک پای او کجا ما بی سر و پایانِ سَردَرگُم، کجا زهرا؟ ✍️
مهدی که به دل غم فراوان دارد از غربت شیعه چشم گریان دارد امشب پسر فاطمه در کرببلا... همراه پدر شام غریبان دارد ✍️
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شعرخوانی مرحوم استاد (حرم امیرالمؤمنین سال ۱۴۰۰) از داغ تو من به خویشتن می‌پیچم این نُسخه‌ی دردی‌ست که من می‌پیچم تو دست مرا ز بند وا کردی و لیک من دستِ تو در بندِ کفن می‌پیچم
چشمم شبیه ابر بهاران شده بیا آقا دوباره شام غریبان شده بیا بی تو برای مادرتان گریه می‌کنیم این نوکر تو خسته ز هجران شده بیا این گریه‌ها بهانه‌ی تطهیر من شده قلبم به لطف روضه پشیمان شده بیا یک سو غم فراق تو، یک سو غم علی امشب غمم به سینه دوچندان شده بیا حال و هوای ما همه چون خانه‌ی علی‌ست بنگر که نوکر تو پریشان شده بیا از داغ زخم سینه فقط سینه می‌زنیم سینه زن تو بی سر و سامان شده بیا ای کاش در بقیع روضه بخوانی برایمان آقا به حق مرقد ویران شده بیا آقا بنای مرقد زهرا به دست توست بنگر که خون شیعه خروشان شده بیا امشب شب زیارتی شاه کربلاست زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا برپا شده کنار حرم روضه‌ی حسین ای وای! چشم فاطمه گریان شده بیا یک پیرهن برای حسینت نمانده است آقا به حق پیکر عریان شده بیا ✍️
◾️عصر شعر و مرثیه مادر پهلو شکسته با استقبال کنگره ی شعر مادرانه 🔸 در محضرنماینده معزز ولی فقیه در استان و امام جمعه محترم شهرکرد 🔹 با حضور شاعران آیینی و مداحان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام ⬅️ با مشارکت آستان مبارک امامزاده جعفربن رضا علیه السلام، شاه کرم اصفهان ♦️ کارگاه شعر آیینی با حضور استاد محسن ناصحی ویژه علاقمندان شعر آیینی از ساعت 14 برگزار می گردد. ◀️زمان شنبه 17 آذرماه ساعت 15 ◀️مکان:سالن اجتماعات دفترامام جمعه محترم شهرکرد
❌روزی خواهد رسید! 💠 فی‌الحال نوکران اجانب فقط در خفا نسبت به اربابانشان اظهار بندگی می‌کنند، اما روزی خواهد رسید که اِبایی در اظهار نوکریِ علنی، نخواهند داشت! /صحیفه نورالکلام(سخنان قصار مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره، بر گرفته از دانشنامه های آزاد) ⏪ آیا امروز، همان روز است!؟ 🔴 👇 @bidariymelat
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و چهل و پنج قرآن کریم سوره مبارکه يوسف ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 💻 Farsi.Khamenei.ir
Quran-page-245.mp3
1.96M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه دویست و چهل و پنج قرآن کریم، سوره مبارکه يوسف با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید 💻 Farsi.Khamenei.ir