eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر زهر جفا چه کرد به جسم مطهرت ای ناله های تو ز جگر پرلهیب تر خوردی زمین و کاسه ی صبرت شکسته شد گودال قتلگاه تو در هجره شیب تر نشنیده ماند ناله ی ای وای مادرت از بسکه بود همسر تو نانجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غم ها نصیب تر
قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان گريان ز غمت چشم سحر بود حسن جان از دوست و دشمن به تو پيوسته ستم شد مظلومي تو ارث پدر بود حسن جان مادر که زمين خورد تن پاک تو لرزيد تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان از طعنه و از زخم زبان هاي پياپي هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان گر ماه حسين بن علي بود محرم ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشير زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان در کوچه و در مسجد و در خانه مغيره پيوسته تو را پيش نظر بود حسن جان در راه حسين بن علي چار فداييت در کرببلا چار پسر بود حسن جان "ميثم" که سخن از دل سوزان تو مي گفت شعرش به دل شيعه شرر بود حسن جان
ای مرثیه ها اشک بریزید برایش خون گریه کنید دیده ها بهر عزایش بر مرد غریبی که به خود یار ندیده ای حنجره ها روضه بخوانید برایش حتما شده او محترمِ دیدهٔ زهرا هر کس که حسن گشت به لب شورونوایش مظلوم ترین زاده زهرا شده مسموم زهری که بلا گشته ولی گشته دوایش کشتند ولی دست ز کینه نکشیدند تیر است که آید عوض دستِ عطایش در لحظهٔ آخر به برادر نگهش بود چون نیست عزایی به بزرگیِ عزایش
عشقی که به دل کاشته بودی ثمر آورد هم آه شب آورد هم اشک سحر آورد آنقدر کریمی که گدا از سر کویت از آنچه دلش خواسته هم بیشتر آورد شرمنده اگر دیده ی پر اشک ندارم نوکر به عزای تو همین مختصر آورد غم پیش دل ریش تو ای مرد، کم آورد صبر تو دگر حوصله ی صبر سر آورد گیسوی سپیدت خبر از داغ جگر داد غم هرچه که آورد به روی جگر آورد سر بسته بگو پاسخ این پرسش ما را تا خانه چرا مادر خود را پسر آورد؟ دستی به روی جام غرورت ترک انداخت آن دست که پشت در خانه شرر آورد سم تا جگرت دید، خجالت زده تا تشت از کوچه و آن صورت نیلی خبر آورد در لحظه تشییع تو از کینه، سپاهی با تیر و کمان پیرزنِ فتنه گر آورد "یافاطمه" می گفت حسین بن علی با هر تیر که از سینه و پهلوت در آورد
لب خشک و داغی که در سینه دارم سبب شد که گودال یادم بیاید اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را قرارست امشب جوادم بیاید قرار است امشب شود طوس، مشهد شود قبله‌گاه غریبان مزارم اگر چه غریبی شبیه حسینم ولی خواهری نیست اینجا کنارم به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا «و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش بگو این نفس‌های آخر هم اشکم روان است از بیت کرب وبلایش از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من به خود مثل زهرای پشت در از درد شفا بخش هر دردم از بس که خواندم در آن لحظه‌ها روضه‌ی مادر از درد بلا نیست جز عافیت عاشقان را تسلای دردم نگاه طبیب است من آن ناخدایم که غرق خدایم «رضا»یم، رضایم رضای حبیب است شدم شمس ایمان و آیینه ی عشق به هر قلب تاریک بخشیده ام نور کُند هر که، هر جا هوای ضریحم دلش را در آغوش می‌گیرم از دور شدم آسمان، پیش روی کبوتر رسیدم که هر آهو آزاد باشد چه جای غم آن زائر خسته ام را اگر در پناه گهرشاد باشد اباصلت آبی بزن کوچه‌ها را به یادِ سواری که با ذوالفقارش بیاید سحر تا بگردند دورش خراسان و یاران چشم انتظارش
در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم یک یاحسین(ع) گفته و حاجت گرفته ایم چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم(س) از این طریق، درس نجابت گرفته ایم از دست های حضرت عباس ِ(ع) با جنم مُهر و مدالِ شور و شجاعت گرفته ایم شد پاسبانِ خیمه علي اکبر(ع) و چه خوب؛ از سیره اش صلابت و غیرت گرفته ایم این اشک را برای دم ِ احتضارمان از حضرت رقیه(س) امانت گرفته ایم با إذن شیرخوارۂ لب تشنۂ رباب(س) در کشتی نجات سکونت گرفته ایم عاصی و دردمند و گرفتار آمدیم پیش از شفا، براتِ شفاعت گرفته ایم این مرگِ بی هدف نمی آید به کارمان ما از حسین(ع) قول شهادت گرفته ایم!
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ...
چه می شود که شبی بشنوم صدایت را به درد، گریه کنم زخم روضه هایت را بگو کجا زده ای خیمه در کدامین دشت به این دو چشم که طی کرده رد پایت را زمان بدون تو امشب چه سرد می گذرد بیا که گـرم کـنی مجلس عــزایت را جسارت است ولی می شود همین شب سرد کشی به روی سرم لحظه ای عبایت را گمان کنم که صدایت گرفته چون زینب میان بـغـض صدا می زنی خدایت را نوكر نوشت: مهدی جان صوت زیبای تو آرامشِ جان است بیا وَجه پُر نور تو از دیده نهان است بیا دل عُـشـاق بِسوزد ز غمِ دوریِ تو قَد ِ عالم زفراقِ تو کمان است بیا صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 سبک زندگی رضوی🌹 مقدمه 📝 وجود انسان معجونی از گرایش های مثبت و منفی است انسان خردمند به دنبال راه حلی است تا صفات ناپسند را در وجود خود پاک نماید. بهترین راه برای برای پاک کردن صفات ناپسند و تجربه زندگی سالم کمک گرفتن از انسانهای خدایی و راه انهارا راه خویش قرار دادن است بدون شک امام رضا اینگونه بودند و اینگونه زندگی میکردند زندگی امام رضا تصویری از یک زندگی مطلوب است در زندگی امام هشتم توحید نقش اول را دارد وتوجه به خداوند جهت بخش زندگی است. 📜 قسمت اول 📚زندگی با قران امام رضا علیه السلام در هر سه روز یک بار قرآن را میخواندند و درباره ی هر آیه تفکر مینمودند.آنقدر قرآن را در قلب خود نشانده بودند که بسیاری از سخنانشان برگرفته از قرآن بود. امام رضا با نگاهی توحیدی به قرآن مینگرد و این کتاب را دلیل بزرگ و الهی برای زندگی و بهترین راه برای تکامل انسانها می شمارد. بر اساس این نگاه توجه به خداوند به عنوان محور زندگی در سایه توجه به قرآن وفهم صحیح آن صورت میپذیرد. براین اساس مومن این برنامه قرآنی را در زندگی خود اجرا می سازد ؛ ۱, برنامه منظم شنیدن قرآن ۲,قرائت روزانه قرآن حداقل بین ۱۰ تا ۵۰ آیه ۳,در بهترین زمانها ۴,باحالت خشوع قلبی ۵,بارعایت آداب ظاهری و باطنی ۶,مطالعه ترجمه آیات ۷,حفظ آیات قرآن به قدر استعداد ۸,آموختن از قرآن و فهم آیات قرآنی ۹,تعلیم ودرس نکات قرآنی ۱۰,تعقل و تدبر ۱۱,عبرت و محک زدن خود با قرآن امام صادق علیه السلام : وقتی در نماز قرآن می خوانم گویا آن را از خداوند میشنوم.
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 سبک زندگی رضوی🌹 📜 قسمت دوم 🌹نماز اول وقت امام رضا علیه السلام هیچگاه نماز اول وقت را ترک نکرده و بر انجام آن تأکید داشتند. کسی که با چشمی توحیدی به دنیا می نگرد قلب و روح خود را متوجه خدا می سازد و تمام الویتهای زندگی اش با خدا تایین میگردد .چنین فردی هیچ چیز را بر ملاقات خاص با خداوندترجیح نخواد داد ملاقاتی که در نماز صورت می پذرید. امام رضا نماز را, راه کاستن فاصله روحی و ادراکی میان بنده و خدا می دانست. نماز حضوری است همراه با تواضع و تسلیم,ارزش این قرار ملاقات اول وقت همانند برتری آخرت بر دنیاست. 🌹حضور قلب در نماز از نگاه امام هشتم شرط تأثیر نماز حضور قلب و احساس عجز در پیشگاه خداوند است. در نمازمرتبه پایین حضور قلب توجه به معانی نماز است و مرتبه بالای آن توجه به خداوند است. ✍ برای حضور قلب در نماز: ۱,شاید این آخرین نماز باشد ۲,چند دقیقه قبل از شروع دست از امور روزمره بکشیم ۳,هنگام نماز خودرا در حال گفتگو با خدا ببینیم ۴,برای عبادت خود مکانی مناسب وآرام فراهم کنیم ۵,از سجاده ساده و سفید استفاده نماییم ۶,وقار در ایستادن را رعایت کنیم ۷,پیش از تکبیرة الاحرام یاد آخرت کنیم ۸,در قیام به مهر خود.در رکوع مقابل پاها.در سجده بینی.در قنوت به کف دستهاودر تشهد وسلام روی پاهای خودرا نگاه کنیم. ۹,به معانی نماز توجه کنیم ۱۰,به اذکار مستحبی توجه کنیم ۱۱,فراموش نکنیم که در نگاه انسان موحد,نماز از طرف پرودگار,رحمت واز طرف بنده طلب وصول به خداوند است 🌹نماز شب امام رضا علیه السلام بسیاری از اوقات ,بیشترشب را تا صبح عبادت میکردند. با این نگرش انسان موحد منتظر فرصتی است تا مانند پیشوای خویش شب را به عبادت بپردازد .نماز شب راهی برای ابراز محبت به محبوب حقیقی است. برخواستن از خواب شیرین و مناجات و تضرع در درگاه الهی راهی است برای رسیدن به معشوق.
🍁بسم الله الرحمن الرحیم 🍁 🍂اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ 🍁يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ 🍂يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ 🍂پيش از آنكه روزى فرا رسد كه آن را از جانب خدا 🍁برگشتى نباشد پروردگارتان را اجابت كنيد 🍂آن روز نه براى شما پناهى و نه برايتان 🍁مجال انكارى هست 📚سوره مبارکه الشورى/آیه ۴۷
اشعار 28صفر یا محمّد من به درگاهت پناه آورده ام چلچراغ اشک در این بارگاه آورده ام دست هایم هر دو خالی، دیدگانم پر ز اشک خون دل، داغ جگر با سوز و آه آورده ام من همه بارِ گنه، تو رحمةٌ للعالمین رحمةٌ للعالمین، بار گناه آورده ام اشگ خجلت، دامن آلوده، بار معصیت جسم خسته، بارِ سنگین، رنج راه آورده ام پرده های معصیت بستند چشمم را ولی رو به این در، هوای یک نگاه آورده ام روسیاهم، معصیت کارم، بدم، آلوده ام هر که هستم بر در رحمت پناه آورده ام یا محمّد شستشویم ده به آب رحمتت نامه ای چون رویم از عصیان سیاه آورده ام چشم گریان من و گم گشته قبر فاطمه یک فلک سیّاره در اطراف ماه آورده ام یا محمّد بر تو و بر دخترت زهرا سلام از خراسان رضا روحی فداه آورده ام با همه آلودگی محصول من مهر شماست میوه های نخل «میثم» را گواه آورده ام