#مرگ_بر_اسرائیل
#تنبیه_متجاوز
#وعده_صادق
دید استکبار حالا قدرت سِجّیل را
سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را
خواب و رؤیای سپاه کفر را بر هم زدیم
بیخ گوش دشمنان یک سیلی محکم زدیم
گوشهای از قدرت بی حّد ما شد جلوهگر
یادِ تهرانی مقدم زنده شد بارِ دگر
«ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ» این همان خشم خداست
ملت ما اهل سازش نیست اهل کربلاست
وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد
بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد
رهبرم لب تر کند راهی میدان میشوم
در دل میدان شبیه تیغ بُرّان میشوم
لشکر اسلام باز از فتح خیبر آمده
آه… دوران "بزن در رو" دگر سر آمده
دید استکبار حالا قدرت سجیل را
موشک ما زیر و رو کردهست اسراییل را
✍️ #احسان_نرگسی
وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد
بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد
✍️ #احسان_نرگسی
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زهرا
✅ بند اول
مادر
نفسش اعجازه
چادر خاکی شو رو سرم می ندازه
مادر
دوای هر درده
قیامت دنبالِ نوکراش می گرده
حضرت مادر
زیر پر چادرتن این همه نوکر
با تو تماشایی تره صحنه ی محشر
حضرت مادر
بارون رحمتی من مثل یک کویر
ای مادر حسن دست من رو بگیر
اُمُّنا فاطمه...
✅ بند دوم
مادر
ضربان حیدر
سوامون کن توی، شلوغیِ محشر
شأنت
فوق هر ادراکه
پسرت اربابِ همه ی افلاکه
دل بی قراره
حاجت اگه داری بیا رد خور نداره
جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره
دل بی قراره
بارون رحمتی - من مثل یک کویر
ای مادر حسن - دست من رو بگیر
اُمُّنا فاطمه...
✅بند سوم
مادر
چرا چشمات تاره
چش زینب سمتِ خونِ رو دیواره
مادر
چِقَدِ دلتنگی
با چهل تا مردِ بی حیا می جنگی
افتادی از پا
آخرشم با لگدش کَنْدْ درو از جا
افتادی توی کوچه ها یکه و تنها
افتادی از پا
هیزم آوردن و - در رو آتیش زدن
افتادی رو زمین - پیش چشم حسن
اُمُّنا فاطمه...
✍ #احسان_نرگسی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است
نفس کشیدنمان، بی تو مایهی ننگ است
گناه، از تو مرا دور کرده، میدانم
ببین که فاصلهی ما هزار فرسنگ است
به هر که فکر کنی دل سپردهام جز تو
بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است
مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر
حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است
::
شنیدهایم که مادر، به بستر افتاده
شنیدهایم درِ خانهی علی جنگ است
دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا...
برای گریهی از داغ مادرم تنگ است
✍️ #احسان_نرگسی
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
چند روزی میشود با بُغض صحبت میکنی
روشنای خانهام! کم استراحت میکنی
با همان دستی که بالا هم نمیآید دگر
روزیِ افلاک را هر صبح قسمت میکنی
هم میان کوچهها و هم میان شعلهها
با علی جای تمام شهر بیعت میکنی
بیشتر از خود به فکر روزیِ همسایهای
مثل بارانی و بی منت محبت میکنی
لاقل مرگ مرا هم از خدای خود بخواه
نیمهشب وقتی که با معبود خلوت میکنی
::
::
اسم این دیگر گدایی نیست وقتی سالهاست
بیشتر از حاجت سائل عنایت میکنی
روز محشر شعلهها وقتی مهیا میشوند
مادرانه میرسی ما را شفاعت میکنی
✍️ #احسان_نرگسی
#امیرالمومنین_ع_مدح
بارِ ما را نمیخرد احدی
تو مدد کن تو... یا علی مددی
خوش نشستی درونِ سینهی ما
عشقِ گهواره تا دَمِ لحدی
آفتابِ بلندِ فاطمهای
تا ابد غیرِ قابلِ رصدی
یا علی! بینِ کلِ مخلوقات
تو گُلِ تا همیشه سرسبدی
ذوالفقارت به ما نشان داده
تو همان فاتحِ الی الابدی
بی زره بودنت به این معناست
نیست مرحب مقابلت عددی
من فقط با نجف خوشم مولا!
رگِ خوابِ مرا خودت بلدی
دست خالی رسیدهایم نجف
تو مدد کن تو... یا علی مددی
✍️ #احسان_نرگسی
#امیرالمومنین_ع_مدح
فی الیل و النهار بگو: یا علی مدد
با ابرها ببار... بگو: یا علی مدد
دلدادگی به «میثم تمار» بودن است
یک بار روی دار بگو: یا علی مدد
سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز
یعنی به افتخار بگو: یا علی مدد
اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن
از قولِ شهریار بگو: یا علی مدد
هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علیست
همراه ذوالفقار بگو: یا علی مدد
وقتی دلت برای نجف تنگ میشود
از جورِ روزگار بگو: یا علی مدد
آنجا که جز علی احدی نیست پای تو
هنگام احتضار بگو: یا علی مدد
✍️ #احسان_نرگسی
#امیرالمومنین_ع_مدح
بر گنبد طلای علی، شاهِ چاره جو
خورشید یک دقیقه نتابیده بی وضو
ما تا همیشه شهره به عشاقِ حیدریم
مستیم مست بادهی کوثر سبو سبو
یلهای نامدار عرب هم نمیشدند
با ذوالفقار حیدر کرار رو به رو
خواندیم خط به خط همه آیات وحی را
مدح علی و آل علی بود مو به مو
ما دلشکستهها مگر از خود چه داشتیم؟
ما را نجفنشینیمان داده آبرو
آرام کوچه های نجف را قدم بزن...
هر جا دلت شکست، فقط یا علی بگو
✍️ #احسان_نرگسی
#امیرالمومنین_ع_مدح
زد شیر به یک گلهی کفتار دوباره
آمد به غضب حیدر کرار دوباره
بی خوْد و زره رفت به سمتِ درِ خیبر
بی خوْد... ولی فاتحِ پیکار دوباره
در جنگِ جمل تا که حسن رفت به میدان
گفتند که حیدر شده تکرار دوباره
ای کوه اُحُد! شاهد این باش که مردی
دَر میرود از معرکه اینبار دوباره!
دَر میرود از معرکه، غم نیست، علی هست
افتاده به دستانِ علی کار دوباره
::
بر مأذنه از حیدرِ کرار بگویید
تا زنده شود میثمِ تمار دوباره!
آنقدر نشستهست عبا بر تنِ مولا
انگار شده کعبهی سیار دوباره
در سیزده ماهِ رجب، بُرد دلم را
نوری که شد از کعبه پدیدار دوباره
✍️ #احسان_نرگسی
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
بعدِ عباس علمدار شدن کار تو بود
اینچنین قافلهسالار شدن کار تو بود
هر چه کاخ اُموی بود خرابش کردی
زینبا ! فاتحِ پیکار شدن کار تو بود
کوفه تا شام علیگونه رجز میخواندی
دخترِ حیدرِ کرار شدن کار تو بود
از کسی غیرِ حسین بن علی دَم نزدی
به غمِ یار گرفتار شدن کار تو بود
"اُسْکُتوا"یِ تو جهان را به تَحَیُّر آورد
همه گفتند جگردار شدن کار تو بود
یک تنه جای همه جام بلا نوشیدی
از ازل قلهی ایثار شدن کار تو بود
ای که در وصف تو حیران همهی شاعرها
شاه بیتِ همه اشعار شدن کار تو بود
کار تو بعدِ برادر به کجاها نرسید ...
راهیِ کوچه و بازار شدن کار تو بود
چه لگدها که به جای همه طفلان خوردی
بعد از آن دست به دیوار شدن کار تو بود
✍️ #احسان_نرگسی
#امام_حسین_ع_مناجات
زندگی تکرارِ یک رنجِ ملالآور شده
حال ما اما به لطف روضهات بهتر شده
من نمیدانم چه سِرّی در گدایی تو هست
هر کسی افتاده بر پایِ تو آقاتر شده
من به آغوشِ ضریحِ تو پناه آوردهام
هر کجا در بازیِ دنیا دلم مضطر شده
هر که با یک واسطه هر شب صدایت میزند
ضامنِ ما دل پریشانها خودِ مادر شده
آبرویی هم اگر دارم به لطفِ فاطمهست
با دعای مادرانه، سنگ هم گوهر شده
قرنها اجدادمان نامِ تو را بردند که
حال بعد از سالها فرزندشان نوکر شده
صبح محشر آتشِ دوزخ نمیسوزانَدَش
قَدرِ یک بالِ مگس چشمانِ هر کس تر شده
از خدا دیگر چه میخواهم که عمرم سالهاست
با گدایی کردن از این خانواده سر شده
::
::
در تنورِ خانهی خولی چه آمد بر سرت
رأس تو ای ماه زینب! غرقِ خاکستر شده
خوب شد چشمانِ تو بر روی نیزه بسته بود
تا نبینی خواهرت اینگونه بی یاور شده
✍️ #احسان_نرگسی
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
آمد همان که علتِ شیدایی من است
از وصف این شکوه، زبان نیز الکن است
چشمِ علی به دیدنِ این ماه روشن است
فطرس بیا! که لحظهی حاجت گرفتن است
دریا رسیده است که سیرابمان کنند
امشب بناست صاحب اربابمان کنند
امشب بناست خاک زمین کیمیا شود
درهای آسمان به رویِ خلق وا شود
امشب دوباره فاطمه حاجتروا شود
امشب بناست کل زمین کربلا شود
مجنون کجاست؟ حضرت لیلا رسیده است
تنها پناهِ زینب کبری رسیده است
قنداقهی حسین که حبلالمتین ماست
هر جا که نام اوست بهشت برین ماست
ما نوکریم... نوکریاش کُلِ دین ماست
مُهر غلامیاش همه جا بر جبین ماست
بی راهه نیست محو شکوهش شدیم ما
آری سوار کشتی نوحش شدیم ما
همراه با تلاطم دریا بگو حسین
شادی قلبِ حضرت زهرا بگو حسین
تا بشنوند مردم دنیا.. بگو حسین
امشب کنار زینب کبری بگو حسین
این نامْ تا همیشه جنون میدهد به ما
حی علی الحسین، سلیمانِ کربلا
در خاکِ ماست ذره ای از خاکِ تربتش
بی انتهاست تا ابد الدهر رحمتش
اما چه شد شکسته شد آن روز حُرمتش
در قتلگاه بود و ندادند مهلتش
در کنج قتلگاه تنش چاک چاک بود
رأسش به روی نیزه، تنش روی خاک بود
✍️ #احسان_نرگسی