eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گل بستان عصمت یا خدیجه تویی انوار رحمت یا خدیجه در این شبهای پاک ماه رحمت روان گشتی به جنت یا خدیجه همه عالم فدایت یا خدیجه بمیرم از برایت یا خدیجه شررزد بر دل زار حزینم غم تو غصه هایت یا خدیجه چه داغی ماند بر قلب پیمبر که رفتی تو سوی خلاق داور کنار پیکر بی روح پاکت بسوزند از غمت زهرا و حیدر تمام عمر خود ایثار کردی نظر بر رحمت دادار کردی تمام ثروت و هستی خود را فدای احمد مختار کردی
رمضان ماه خدا ماه دعا بود که رفت ماه بخشایش هرجرم وخطا بودکه رفت بنده از رنج و غم و درد رها بودکه رفت حاجت بنده ی شرمنده روا بودکه رفت بر همه خلق شب آخر آن امیداست حق به لطف وکرمش بنده ی خودبخشیده است «««««««« دستگیر همه ی خلق جهان است خدا مرهم رنج و غم و درد نهان است خدا بندگان،بر همگان روح و روان است خدا بردل و جان همه تاب و توان است خدا شده سی شب به سر خوان خدامهمانیم حال قدر کرم و رحمت او می دانیم «««««««««« ماه مهمانی اوسفره ی اورنگین شد توبه کردی ودگربندگیت تضمین شد سرنوشت همه در ماه خدا تعیین شد بردن نام خدا بر دل ماتسکین شد سی شب و روز تو غرق نعماتی بودی در کنار نعم باب نجاتی بودی «««««««««« سفره اش پهن شدو بنده ی شرمنده شدی مرده بودی به نگاه کرمش زنده شدی کرمش دیدی و از عشق،تو آکنده شدی به مدال شرف و عشق تو زیبنده شدی توز جام کرم دوست چوپیمانه زدی آمدی توبه نمودی و در خانه زدی «««««««««« روزه داران خدا فصل شکوفایی بود سفره ی بزم خداسفره ی زیبایی بود بهرهر عبد گنهکار چه رویایی بود داشتی حال و هوایی که تماشایی بود دل زهرعاشق ودلداده ی خود بربوده است بهر بخشیدن هر بنده مصمم بوده است «««««««««« حالیا پاک شدی از کرم و لطف خدا توجداگشته ای ازجرم و معاصی وخطا آشتی کرده ای و داده به تو حال دعا ازغم ورنج گنه،گشته ای،ای بنده رها فرصتت کم بود و راه بسی دشوار است با تقرب به خداوند رهت هموار است «««««««««« بنده ی پاک مروجای دگر ازدر دوست مهربان تر ز پدر،مادر تو تنها اوست بندگی دراو گفتن هردم یاهوست دستگیرهمه ی بنده درگاهش اوست بوده همراه تو آن حی مبین از آغاز به خداوند ببربنده فقط روی نیاز «««««««««« بنده ی خاص حریم کبریاییم همه از کرامات خدا غرق ولاییم همه به خداوند قسم اهل دعاییم همه نوکران حرم آل عباییم همه با ولای علی و آل علی زنده شدیم بین اهل همه عالم، مه رخشنده شدیم ««««««««««
شیعه در شور و نوا شد روز تخریب بقیع شور عاشورا به پا شد روز تخریب بقیع بعد تخریب قبور اهل بیت مصطفی شهر یثرب در عزا شد روز تخریب بقیع نه فقط شهر مدینه زین مصیبت در عزاست عالمی ماتم سرا شد روز تخریب بقیع زین همه ظلم و جنایت از سوی وهابیت پر جراحت سینه هاشد روز تخریب بقیع دست کینه از سقیفه بار دیگر شد برون در مدینه کربلا شد روز تخریب بقیع کربلای دیگری رخ داده در خاک بقیع بار دیگر کربلا شد روز تخریب بقیع شیعیان مرتضی زین داغ عظما خون جگر هرکجا غوغا به پا شد روز تخریب بقیع قامت ام الائمه فاطمه اندر جنان زین مصیبت ها دو تاشد روز تخریب بقیع زین جنایت پیشگان، حرمت شکن‌های بقیع خون بقلب مصطفی شدروزتخریب بقیع قدخمیده دل پریشان سینه سوزان درجنان فاطمه صاحب عزا شد روز تخریب بقیع همنوا با مهدی زهرا به یاد اهل بیت ذکر ما واویلتا شد روز تخریب بقیع ای امید اهل عالم یوسف زهرا بیا موسم ظلم و جفا شد روز تخریب بقیع بین عالم این وهابی مسلکان دین فروش خار و پست و بی بها شدروز تخریب بقیع یاد مظلومیت غربت نشینان بقیع ذکر ما مهدی بیا شد روز تخریب بقیع دیده گریان هم نوا با ناله های فاطمه خون دل و چشم (رضا)شد روزتخریب بقیع
دشمن دین و چنین ظلم شنیع هشتم شوال و تخریب بقیع ظالمان، وهابیون ناخلف در مدینه همچو آبائ سلف دشمنان عترت و قرآن و دین خون نموده قلب ختم المرسلین زین مصیبت قلب شیعه گشته چاک قبر معصومین شده یکسان به خاک سوزد از این غم قلوب شیعیان تسلیت یا مهدی صاحب زمان زین غم عظمی زدلها رفته تاب قبر آنها زیر نور آفتاب من چه گویم زین همه رنج و محن از غریبی گل عالم حسن دشمن بیدین شکسته حرمتش شیعه می سوزد ز داغ غربتش شیعه گردیده زغم چون شمع آب قبر باقر قبر صادق شد خراب دشمن دین با علی بیگانه شد مرقد سجاد هم ویرانه شد یک طرف خاک غم آلود زمین مرقد بانوی دین ام البنین قلب شیعه زین مصیبت خون شده فاطمه اندر جنان محزون شده گرچه از این داغ ها دیده تریم تا ابد ماجرعه نوش کوثریم رهروان درگه پیغمبریم اهل عالم شیعیان حیدریم عترت و قرآن همیشه با همند هر دوتا روشنگر این عالمند جان فدای دین و قرآن می کنیم کاخ های ظلم ویران می کنیم پای مکتب تا ابد استاده ایم بهر جانبازی همه آماده ایم مرتضی آموزگار شیعه است شیعه با قرآن و عترت بیمه است عترت و قرآن پیام زندگیست بی ولایت هر که شد شرمندگیست با ولایت خارها گل میشود کار هر کس با توکل می شود با ولایت دیده ها روشن شود خانه ویران دل گلشن شود با ولایت دل پر از نور جلی است این ولایت مهر مولایم علی است با ولایت عشق حق در سینه است این ولایت بر (رضا) گنجینه است
السلام ای صادق آل علی قلب شیعه یا ولایت منجلی السلام ای صادق آل عبا ششمین منجی دین مصطفی السلام ای مظهرحی مبین شیعیان را تا صف محشر معین اسلام ای گلعذار فاطمه دیده گریان بی قرار فاطمه نجل زهرا جان پیغمبر تویی غنچه ای از گلشن حیدر تویی در کمال و در بلاغت حیدری از تمام شیعیان دل میبری در ره قرآن و عترت لایقی رهبر شیعه امام صادقی چون علی آموزگار مکتبی مقتدایی ورئیس مذهبی در صبوری چون امام مجتبی نور چشمان همه اهل ولا بر علی و فاطمه نور دو عین رهرو مولای مظلومان حسین در عبادت همچوزین العابدین روشنی‌بخش قلوب مومنین روشنی دیده ی باقر تویی همچو بابت طیب و طاهر تویی ای گل بستان سرای اهل بیت منشالطف و عطای اهل بیت در میان خلق عالم بی قرین شیعه را حبل المتین حصن حصین زینت شهر مدینه قبر تو صبر هم گشته خجل از صبر تو گرچه باشد قدر و جاه تو رفیع مرقدت با خاک یکسان در بقیع مهر تو بر شیعه عزت می دهد مرقد تو بوی جنت می دهد گرچه بودی بر همه یار و حبیب لیک بودی بین شهر خود غریب بارها قلب تو را آزرده اند سوی مقتل پابرهنه برده‌اند آمده دشمن ز بام خانه ات ازستم آتش زده کاشانه ات گرچه از جور و جفا پژمرده ای رهرو زهرای سیلی خورده ای یاد زهرای حزینه کرده ای یاد بازو ،زخم‌سینه کرده ای یاد مسمار و در و ضرب لگد خواست مادر از کنیز خود مدد پشت در غنچه ز شاخه شد جدا محسن شش ماهه ی او شد فدا یاد اشک چشم حیدر بوده ای یاد زینب ،داغ مادر بوده ای زخم حیدر راعدومی زد نمک فاطمه را پیش اومیزدکتک مادرت را وحشیانه میزدند با غلاف و تازیانه می زدند با کتک بار ولایت می‌کشید حیدر از زهرا خجالت می کشید سوختی تو زان همه رنج و محن اشک جانسوز حسین آه حسن یا (رضا) در کام کن دیگر زبان سوخت قلب مهدی صاحب زمان گرچه گویی تو سخن بی واهمه در مدینه گریه کن بر فاطمه ما تو را با هر بدی هم میخریم از کرامت در مدینه می بریم
ای یوسف آل مصطفی ادرکنی ای بر همه شیعه مقتدا ادرکنی یا حضرت صادق ای امید عالم بردرگه تو منم گدا ادرکنی ما بندگان خاص خداوند سرمدیم بین تمام عالم هستی سر آمدیم شکر خدا که از لطف وعنایات ذات حق ما شیعیان صادق آل محمدیم امروز روزحزن و ملال محمد است درجان شیعه خوی و خصال محمداست شال عزا به گردن موسی بن جعفر است روز عزای صادق آل محمد است عجب شام غم افزایی است امشب مدینه در چه غوغایی است امشب غم داغ ششم نور ولایت به هر سینه چو دریایی است امشب پر از غم آسمان ها و زمین است شب داغ ششم نور مبین است شهید زهر کینه گشته صادق دل مازین غم عظمی حزین است
در جهان شادی بی حد آمده نوری از خلاق سرمد آمده پاره ی قلب محمد آمده این پسر از نسل احمد آمده خانه ی موسی بن جعفر گلشن است دیده ی موسی و نجمه روشن است گل ز گلزار ولایت وا شده هفتمین شمس هدی بابا شده گوهری در بحردین پیدا شده عالم هستی از او زیبا شده نوربخش کل هستی آمده مظهر یکتاپرستی آمده در مدینه شور و غوغایی به پاست روشن از نور وجوداو فضاست اوگل بستان سرای مصطفاست پورموسی باشد و نامش رضاست سرزده در این جهان ماه تمام آمده از لطف حق هشتم امام او امام وهشتمین روشنگر است همچو پیغمبر خدا را مظهر است درسپهردین چوماه انور است در کمال و در جلالش حیدر است مهر وحبش در دل ما آشکار شیعیانش روز محشر رستگار در جهان آمد امام هشتمین او بود از نسل ختم المرسلین تا صف محشر بود حصن حصین شیعیان را باشد او حبل المتین اوگل موسی امام هشتم است تا صف محشر پناه مردم است پاره ی قلب نبی خاتم است تا صف محشر رضا عیسی دم است کوی او دارالشفای عالم است درد ما را یک نگاهش مرهم است فاطمی خصلت بود حیدر مرام لطف وجودش شامل عالم مدام این پسر بر کل عالم مقتداست صحن و ایوانش حریم کبریاست آب سقاخانه اش آب بقاست دستگیر شیعیان مرتضاست با نگاهش کارعیسی می‌کند بی عصا اوکار موسی می‌کند در حریمش عشق معنا می شود هر که آمد سویش آقا می‌شود زائرش اهل تولا می‌شود هر گره با نام او وا می شود این حرم بهر همه دارالشفاست گوشه‌ های این حرم کرب و بلاست ای گل زهرا علی موسی الرضا روح باتقوا علی موسی الرضا کعبه ی دلها علی موسی الرضا کن نظر بر ما علی موسی الرضا ما همه ریزه خور خوان توایم در تمام عمرمهمان توایم گرچه بر درگاه تو ناقابلم لطف وجود تو همیشه شاملم با نگاه تو رضا جان کاملم بر سر کوی تو مولا سائلم من (رضا )عبدوغلامت گشته ام شامل لطف مدامت گشته ام
عمری است که مهمان رضایم همه شرمنده ی احسان رضاییم همه از لطف خدا و یک نگاه زهرا ما ریزه خور خوان رضاییم همه از لطف تو مهمان تو هستیم رضا شرمنده ی احسان تو هستیم رضا بر سفره ی با کرامتت یا مولا ما ریزه خور خوان تو هستیم رضا در گلشن تو همیشه خارم مولا بنما نظری به حال زارم مولا از لطف خدا گشته تمام عمرم مهر تو وآل کوله بارم مولا تو معین الضعفایی مولا منشا جودو سخایی مولا ای صفابخش قلوب عالم تو فقط امید مایی مولا حرمت باغ جنان است رضا بهرما حصن امان است رضا مهر و حب تو بود در سینه هر کجا از تو نشان است رضا حریمت جنت الاعلاست مولا فرح بخش است و روح افزاست مولا خدا داند امید اهل عالم کرامت با شما معناست مولا حریم تو بهشت شیعیان است برای اهل دل دارالامان است رضا جان از سوی باریتعالی ولای تو به دل ها ارمغان است منم ریزه خور خوان عطایت شدم شرمنده از جود و سخایت نظر بنما به حال زارم امشب فدای صحن و ایوان طلایت بسکه در عالم کرم دارد رضا پرچمش بوی حرم دارد رضا از کرامت بر تمام مردمان لطف و جود دم به دم دارد رضا شکرلله از محبان توام در کنار خوان احسان توام از طفولیت امام مهربان ریزه خوار روزه‌خواران توام
درد دل بودولای تو یا ثامن الحجج جنت بودسرای تو یا ثامن الحجج عمریست که ازکرامت وجودوسخایتان بنشسته در لوای تو یا ثامن الحجج فخریه ام بود که منم سائل درت شرمنده ی عطای تو یا ثامن الحجج شامل شود به خیل گدایان کوی تو جود تووسخای تو یا ثامن الحجج تنها نه شیعه ،بلکه تمامی این جهان گردیده آشنای تو یا ثامن الحجج رحمت ببارد از در و دیوار آن حرم عالم بود برای تو یا ثامن الحجج حور و ملک به گرد حریم تو در طواف در صحن تو،سرای تو یا ثامن الحجج دارالشفاست برای تمامی شیعیان آن صحن باصفای تو یا ثامن الحجج نوربخش عالم هستی است تابه حشر آن گنبد طلای تو یا ثامن الحجج جبریل وحی باآن همه جاه ومقام خویش بوسیده خاک پای تو یا ثامن الحجج تا زنده هستم و نفس آید ز نای من بر لب بود نوای تو یا ثامن الحجج از لطف ذات حق توشدی کعبه ی دلم قلبم بگشته جای تو یا ثامن الحجج راضی شو از من مسکین که با رضایتت راضی شود خدای تو یا ثامن الحجج از بس تو مهربان و کریمی ابالحسن کرده دلم هوای تو یا ثامن الحجج اندر حریم پاک تو ام،منشاء سخا محتاج یک دعای تو یا ثامن الحجج ای روح بندگی خداوند لایزال عالم شود فدای تو یا ثامن الحجج این باشد آرزو که به وقت ممات من گردد نصیب ،لقای تو یا ثامن الحجج عبد و غلام درگه و شرمنده ی توام خواهم زتو (رضای) تو یا ثامن الحجج
الاای گلبن باغ ولایت امام هشتمین، شمس هدایت تو هستی مظهر خلاق سرمد تویی نور دل و جان محمد گل گلخانه ی موسی بن جعفر چو زهرا پاره ی قلب پیمبر تو از نسل علی مرتضایی به اذن حق رضا مشکل گشایی تویی در خلق و خو زهرای اطهر شفیع شیعه در صحرای محشر به صبر و حلم همچون مجتبایی تو در مردی چو شاه کربلایی تو در شوکت امام ساجدینی تو تا محشر امام المتقینی تو در علم و بصیرت باقر هستی چو باب اطهر خود طاهرهستی میان خلق عالم لایق هستی تو در حکمت امام صادق هستی همه ذره تو خورشید ولایی به لب دارم به یاد تو نوایی کند نامت رضا مشکل گشایی نگاه تو کند ما را خدایی ولایت، در وجود امت ماست رضا صحن و سرایت جنت ماست به درگاهت گدایی بی نوایم بوددرگاه تو دارالشفایم حریم با صفای تو بهشتم بودمهرو ولایت در سرشتم خدا را شاکرم من شیعه هستم چو دارم حب ومهرت بیمه هستم تو کردی بر من مسکین عنایت درون سینه ام دارم ولایت تویی مولا امام مهربانم تو هستی یا رضا آرام جانم فدای خصلت وخوی نکویت دعا کن تا بگیرم عطرو بویت منم ریزه خور خوان عطایت کرم کردی و من گشتم گدایت رسیده محضرتو بی‌پناهی به مسکین در خود کن نگاهی دوباره یارضا محشر بپا کن مرا بار دگر حاجت روا کن نگاهی کن تو بر این اشک جاری خزانم میشود با تو بهاری نگاهی کن تو بر چشم تر من بکش دست نوازش بر سر من رضا جان کن نظر بر حال زارم به هنگام ممات و احتضارم ز بس دیدار رویت روح افزاست تو گر آیی کنارم مرگ زیباست (رضا) هستم گدای روسیاهت که هستم عاشق فیض نگاهت بود تا صبح محشر این شعارم علی موسی الرضا را دوست دارم
عاشقان آمده عید قربان در دل ما همه سوز هجران دارم از تو آقا جان تمنا التماس دعایابن زهرا(۲) عید قربان شده در کجایی سوزم از هجر تو کی میایی دارم از تو آقا این تقاضا التماس دعایابن زهرا عید قربان و در انتظارم بهر دیدار تو بی قرارم کی شود روی ماهت هویدا التماس دعایابن زهرا عید قربان شده بی پناهم جان زهرا آقا کن نگاهم شیعه ی مرتضی گشته تنها التماس دعایابن زهرا ما همه ذره تو آفتابی کی شود بر دل ما بتابی کن دعا تا فرج گردد امضا التماس دعایابن زهرا همچو مادر تو خیر کثیری آمدم تا که دستم بگیری با تو عشق و صفا گشته معنا التماس دعایابن زهرا
عاشقان را عید قربان آمده رحمت حق همچو باران آمده عید قربان عید دوری از گناه شامل عالم بود لطف الاه عید قربان درب رحمت گشته باز مستجاب از لطف حق اهل نیاز عید قربان،عید دوری از ملال هر که دارد در دلش شوق وصال عید قربان است و عید بندگی بودن مهدی کنار زندگی عید قربان دیده ها در انتظار بهرمهدی هر دلی شد بیقرار عید قربان است و شور و حالی است جای مهدی بین محفل خالی است عالمی در انتظار دیدنش دیدن روی مه و خندیدنش در کجایی ای عزیز فاطمه برلب ما گشته مولا زمزمه یوسف زهرا گل طاها بیا شیعه گشته بی شما تنها بیا ما تمامی عاشق و تو دلبری از سفر برگردیابن العسکری گر بیایی عالمی گلشن شود چشم ما با دیدنت روشن شود آخرین منجی دین کردگار گر بیایی هر خزان گردد بهار مهدی زهرا تویی نور امید مشکلات شیعه را هستی کلید ای که همچون مادری خیر کثیر دست ما را یوسف زهرا بگیر